طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


 تبلیغ در خارج از کشور

 

گفتگو با حجت الاسلام اسماعیل سابقی (از روحانیون مستقر در استانبول)

 

 حجت‌الاسلام سابقی 27 سال در خارج از کشور و در راه تبلیغ آیین تشیع فعالیت می‌کند، و هم‌اکنون از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات در استانبول مشغول فعالیت است. در منزل مسکونی‌اش واقع در یکی از محلات استانبول به گفتگو با ایشان نشستیم. از او دربارة تبلیغات دینی در خارج از کشور و فعالیتهایش پرسیدیم. و ایشان ساده و صمیمانه جواب داد. در ذیل بخشی از این مصاحبه را می‌خوانید:

  لطفاً کمی در مورد سابق? تبلیغی خود صحبت کنید!

 بنده در سال 1361 ش به عنوان اولین مبلغ به کشور ترکیه اعزام و مشغول فعالیت شدم. هشت سال در دو مسجد «بویوک والده خان» و مسجد ایرانیان در اسکودار به شیعیان خدمت می‌کردم. بعد از هشت سال از سوی دولت وقت ترکیه عذر بنده را خواستند و به ایران برگشتم. بعد از آن، مدتی در سازمان تبلیغات اسلامی بودم. سپس از آنجا به آلمان اعزام شدم و 15 سال در آنجا ساکن بودم. در آنجا چند مؤسسه راه اندازی کردم؛ از جمله مرکز اسلامی اهل‌بیت (در فرانکفورت، مرکز اسلامی زوریخ و مرکز اسلامی سلمان فارسی در شهر هانوفر. اخیراً هم مدیریت مرکز اسلامی فرانکفورت را به عهده داشتم که با جایگزینی چند تن از دوستان‌، حسب‌الامرِ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مجدداً به استانبول برگشتم و سه سال است که در خدمت مؤمنین اینجا هستم.

در مورد لزوم تبلیغ در خارج کشور توضیح بفرمایید!

تبلیغ در همه جا برای هم? مسلمانان لازم و شاید هم واجب است؛ البته به فرهنگ کشور مقصد و این که چه ابزاری را با چه شیوه‌ای برای تبلیغ به کار ببرد بستگی دارد. گرچه امروزه ابزار تبلیغ فراوان و نسبت به مکان آن متفاوت است؛ اما اصل تبلیغ در همه جا لازم است.

برنامه‌های شما در آلمان یا کشورهای دیگر چه بوده است؟

برنامه‌های بنده فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی، و مدیریت برخی از تشکیلات بود. همچنین مؤسساتی راه‌اندازی و سامان‌دهی کردم تا دوستان مشغول به فعالیت شوند. برای تبلیغ خارج از کشور ابتدا تشکیلات لازم است. این تشکیلات باید به صورت رسمی به ثبت برسد تا مشکل‌ساز نشود، و مبلغینی که می‌خواهند در آن بخش کار کنند، وجهة قانونی پیدا کنند. آن‌گاه باید بر اساس اساسنامه خود فعالیت کنند. بنده چندین اساسنامه به ثبت رساندم و عمده‌ترین اساسنامه‌ای که توانستم در اروپا به ثبت برسانم، فدراسیون اهل‌بیت‌علیهم‌السلام بود؛ یعنی هفده انجمن و تشکل را تحت پوشش یک فدراسیون درآوردم و به ثبت رساندم و فعالیتهایش را از حالت متفرقه به شکل واحد درآوردم. هم اکنون این فدراسیون پنج ـ شش هزار نفر عضو رسمی دارد. در ترکیه هم به همین شکل است. از آنجایی که مسجد ایرانیان سابقه‌ای طولانی دارد، به شکلی متفاوت فعالیت می‌کند. در خارج از مسجد فعالیتها به گونه‌ای دیگر است که برای آنها هم به شکل قانونی از دولت مجوز گرفته شده و مشغول تبلیغ هستیم.

آزادترین کشور برای فعالیت در کشورهایی که فعالیت داشته‌اید، کدام کشور بوده و محدودترین کدام؟

 

 

 آزادترین کشور، سوئیس بود. در شهر زوریخ هیچ‌گونه محدودیتی برای فعالیت وجود ندارد و به توان خود مبلغ بستگی دارد که چقدر بتواند از این فضا استفاده کند. بعد از آن آلمان است که چندین سال کار کردم و مانعی در مقابل بنده ایجاد نکردند و یا شاید در برخی موارد از قبیل راه‌اندازی فعالیتهای فرهنگی، راهگشا هم بودند. راهپیماییهای روز جهانی قدس و فعالیتهای دیگر را در بسیاری از کشورهای اسلامی نمی‌توان انجام داد. از جمله در همین ترکیه، قبلاً امکان برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس وجود نداشت؛ البته به‌تازگی در این کشور اوضاع بسیار مساعد شده است. در خیلی از کشورهای اسلامی محدودیتهایی هست؛ ولی در کشورهای اروپایی این‌طور نیست و به توانایی مبلغ و توان تشکیلاتی او که بتواند واقعاً فعالیت کند و چهرة نورانی اسلام را به آن جامعه بشناساند بستگی دارد. در دوره فعالیت بنده در آلمان قریب به 1700 نفر اسلام را پذیرفتند که پرونده، آدرس و شماره تلفن آنها را ثبت کرده‌ام. این مسئله در بعضی کشورهای دیگر کم اتفاق می‌افتد و نشانگر آن است که مردم واقعاً اسلام را دوست دارند. خصوصاً بعد از حادثة یازده سپتامبر در آمریکا گرایش به اسلام و منابع اسلامی در میان غیر مسلمانان بیش‌تر شده است. در سالی که حادثه یازدهم سپتامبر روی داد، در نمایشگاه فرانکفورت آلمان ـ که بنده هر ساله در آنجا غرفه‌ای دارم ـ کم‌یاب‌ترین و پرفروش‌ترین کتابها ـ طبق آماری که خود مؤسسه برگزار کننده نمایشگاه اعلام کرد ـ کتابهای اسلامی و به‌ویژه «قرآن کریم» بود. مردم چیزی را می‌خواستند که حکومتها و سران مانع آن بودند. فعالیتهای مسلمانان هم زیاد بود و این نشان می‌دهد که مردم واقعاً اسلام را دوست دارند و دنبال آن هستند.سخت‌ترین کشورهایی که در آن کار انجام دادیم، ترکیه و آذربایجان بود. بنده مدت کوتاهی هم در آذربایجان فعالیت کرده‌ام. واقعاً موانع سختی ایجاد می‌کردند؛ البته امروزه وضعیت با قبل قابل مقایسه نیست. وضعیت ترکیه نیز نسبت به قبل بهتر شده؛ ولی هنوز به وضعیت مطلوبی نرسیده است.

 

 مخاطبین شما فقط ایرانیها بوده‌اند یا اتباع دیگر کشورها نیز هستند؟

من مبلغی هستم که مسئله ملیت از قاموس زندگی‌ام حذف شده است. مخاطب من افراد مسلمان است. افغانی، ایرانی، ترک یا عرب فرقی نمی‌کند؛ ولی عمدة مخاطبین ما ترکها و ایرانیها بودند و در کنار آن ملیتهای دیگر مانند: عراقیها، سعودیها و کشورهای مختلف نیز مراجعه می‌کردند.

 

 با گذشت سی سال از انقلاب، آیا شیوه‌های تبلیغی حال حاضر را می‌پسندید یا نظر و طرح خاصی دارید؟

من از داخل کشور اطلاعی ندارم؛ ولی برای خارج از کشور به عنوان فردی که بیش از 27 سال است در خارج از کشور هستم، متأسفانه نیازهای جامعه را نتوانسته‌ام برآورده کنم. هنوز تا مقصد، خیلی راه داریم. درست است که کارهای زیادی انجام شده است؛ اما به صورت منظم نبوده و هرکس به صورت سلیقه‌ای کار کرده است. بنابراین تا مدتی که فرد آنجاست، می‌تواند کار کند و بعد شخص دیگری با سلیقه‌ای دیگر می‌آید. کار در خارج از کشور باید منظم باشد تا وقتی مبلغی جایگزین دیگری می‌شود، به همان شیوه ادامه دهد و سلیقه‌ای کار نکند. پیشنهاد می‌کنم مبلغین امروز به ابزار تبلیغ روز مسلح شوند؛ باید به زبان تبلیغ روز آشنا شده، و به زبان مخاطب صحبت کنند. اگر چنین نکنند، قطعاً شکست می‌خورند و موفق نمی‌شوند. مخالفین اسلام ناب از ابزارهای مدرن خوب استفاده می‌کنند و موفق هم شده‌اند و همه سران فرهنگی ما در خارج از کشور این را می‌دانند. متأسفانه به همین خاطر هم نمی‌توانند آن‌طور که باید و شاید فعالیت کنند.

 

 انشاءالله موفق و پیروز باشید.   


  


نکته‌های خواندنی (1)

1. آیت اللَّه سیدعلی قاضی رحمه الله، استاد عرفانِ بزرگانی همچون علامه طباطبایی و آیت الله بهجت، فرموده اند که اگر من به جایی رسیده باشم از دو چیز است: «قرآن کریم و زیارت سیدالشهداءعلیه السلام» (1)

2. طبق فتوای شماری از مراجع معظّم تقلید، تماس بدنی با نام مبارک امام حسین علیه السلام و القاب او، مانند سید الشهداء، بدون طهارت جایز نیست (احتیاطاً) . (2) مثلاً هنگام دست گذاشتن یا پیشانی نهادن بر این گونه نامها و لقبها باید وضو داشت.

3. امروزه روضه خوانی به معنای مرثیه خواندن و سوگواری کردن و اشک ریختن برای امامان معصوم و به ویژه امام حسین و یاران اوعلیهم السلام است. این تعبیر از عنوان کتاب روضةُ الشّهداء (گلستان شهیدان) ، اثر ملاحسین واعظ کاشفی، برگرفته شده است؛ زیرا این کتاب از نخستین کتابهای فارسی - نَه نخستین کتاب - درباره امام حسین علیه السلام و دیگران بود که سخنوران و واعظان، آن را به دست می‌گرفتند و در محافل مذهبی و مجالس سوگواری از روی آن می‌خواندند و بدین جهت آنان راروضه خوان و این گونه مجالس را مجالس روضه خوانی نامیدند. (3)

4. طبق قواعد دستور زبان عربی باید گفت و یا نوشت: یا ابا عبدِاللَّهِ الحسین (نَه یا أبی عبداللَّه الحسین) ، یا سَیدَ الشُّهَداء (نه یا سِیدُ الشّهداء) ، یابنَ رسول اللَّه (نه یا ابن رسول اللَّه؛ همزه کلمه ابن بعد از یاء منادا حذف می‌شود) ، یابن الزّهراء (نه یا ابن الزّهراء) ، حضرت حسین بن علی علیهما السلام (نه حضرت حسین ابن علی علیهما السلام؛ همزه کلمه ابن بین دو اسم خاص و عَلَم حذف می‌شود) ، یا حسَینُ بنُ علی (نه یا حسِینِ بن علی) ، یا اباالفضل (نه یا ابوالفضل) ، یا ابافاضل (نه یا ابو فاضل) ، یا زینب أدرکینا (نه یا زینب ادرکنا) .

5. بسیاری از حدیث شناسان و تاریخ پژوهان درباره عروسی حضرت قاسم، فرزند امام حسن، با دختر امام حسین علیه السلام در کربلا و عاشورا گفته اند که چنین چیزی از پایه تا پایان دروغ است. (4) گفتنی است که آنچه وجود داشته، عروسی حسن بن الحسن (حسن مُثَنّی) ، فرزند دیگر امام حسن علیهما السلام، با فاطمه دختر امام حسین علیهما السلام و پیش از روز عاشورا و ورود به کربلا بوده است. (5)

6. مستحب است که شش اللَّه اکبر پیش از تکبیرةُ الاِحرامِ آغازِ نماز و در مجموع، هفت اللَّه اکبر بگوییم و تکبیر هفتمی را همان تکبیرةُ الاِحرام نماز قرار دهیم. (6) این عمل از هنگامی مستحب شد که امام حسین علیه السلام خردسال بودند. روزی حضرت برای خواندن نماز، کنار پیامبر خداصلی الله علیه وآله ایستادند و پس از شنیدن تکبیرة الاحرام پیامبر، ایشان نیز تکبیر گفتند. هنگامی که پیامبر صدای تکبیر امام حسین را شنیدند، تکبیر خود را دوباره تکرار کردند. امام حسین نیز دوباره تکبیر گفتند و این کار تا هفت بار تکرار شد. از آن روز به بعد، هفت بار تکبیر گفتن در آغاز نماز نیز مستحب گشت. (7)

7. نام اسب امام حسین علیه السلام در روز عاشورا که از پیامبر عزیز خداصلی الله علیه وآله به او رسیده بود، ذو الجَناح نبوده و مُرتَجِز (خوش رَجَز و خوش آواز) بوده است. (8) دانستنی است که ذوالجَناح به معنای بالدار و کنایه از اسب چابک و تیزرو و راهوار است. پس شاید ذوالجَناح، بیان صفت و ویژگی اسب امام حسین علیه السلام از سوی مردم بوده است نه نام آن.

8. در زیارت عاشورا می‌خوانیم: «السّلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی أولاد الحسین و علی أصحاب الحسین.» برخی از زیارت پژوهان بر این اندیشه اند که منظور از علی بن الحسین در اینجا، حضرت علی اکبر است و نه امام سجادعلیهما السلام؛ زیرا در این قسمت از زیارت عاشورا، ما بر شهدای کربلا درود می‌فرستیم و نه بر زندگان و بازماندگان آن، و امام سجادعلیه السلام جزء شهدای کربلا نبوده اند. پس، از این سلام اختصاصی بر حضرت علی اکبرعلیه السلام نیز می‌توان نشان دیگری از عظمت مقام و منزلت ایشان را برداشت کرد. (9)

9. شماری از حدیث پژوهان و تاریخ نگاران بر این عقیده اند که عبارتِ «مَهلاً مَهلا یابنَ الزَّهراء؛‌ای پسر زهرا صبر کن صبر کن!» و رویدادهای پس و پیش آن را که به حضرت زینب علیها السلام - هنگام وداع و خداحافظی ایشان با امام حسین علیه السلام - نسبت می‌دهند، در کتابها و منابع معتبر حدیثی و حتی بعضی از کتابهای نامعتبر روایی نیز دیده نشده است. از این رو، در انتساب آن به حضرت زینب علیها السلام باید درنگی دیگر ورزید تا به صحیح بودن یا ناصحیح بودن آن دست یازید. (10)

10. غالباً کسانی در بیان و شناساندن فضائل و یا مصائب معصومان و به ویژه امام حسین و یارانش علیهم السلام به نقل خواب می‌پردازند و از اینجا و آنجا خوابهای یأجوج و مأجوج می‌سازند که با تنبلی فکری و مطالعاتی در بیداری دَمسازند و البته خواهند دید که در غزل معصوم شناسی، قافیه را نیز می‌بازند. فَتَأَمَّل فیهِ کَثیراً جَیداً!

11. احترام گذاشتن به چیزی که نام مبارک امام حسین علیه السلام بر آن نوشته شده، لازم است. (11) از این رو، مواظب باشیم مثلاً کاغذ یا روزنامه و یا سجاده‌ای را که نام حضرت بر آن نوشته شده است، زیر پا نگذاریم و یا بر آن ننشینیم.

12. علامه محمدباقر مجلسی رحمه الله در جلد 101 کتاب بحار الانوار، دو زیارت ناحیه مقدسه برای امام حسین و یارانش علیهم السلام ذکر کرده که اوّلی در صفحه 269 تا 274 و بیشترِ آن در بردارنده نام شهدای کربلا و به تاریخ سال 252 هجری قمری است و دیگری زیارت بلندتری در صفحه 317 تا 325 است که گاه سخنوران و مداحان، عبارتهایی از آن را، مانندِ «والشّمر جالس علی صدرک» و یا «لأبکینّ علیک بدل الدّموع دماً»، در مجالس روضه خوانی و عزاداری می‌خوانند. شماری از حدیث پژوهان گفته اند که چون تاریخ زیارتنامه اول به سال 252 هجری قمری و تولد امام زمان به سال 255 یا 256 هجری قمری بوده است، این زیارتنامه از ناحیه مقدسه امام حسن عسکری علیه السلام - نه امام زمان علیه السلام - بوده (12) ، ولی زیارت دوم از ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام بوده است؛ البته شمار دیگری از حدیث پژوهان نیز بر این باورند که متن هر دو زیارتنامه از ناحیه مقدسه امام معصوم علیه السلام نبوده، بلکه احتمالاً از مُنشَئات و بر نوشته‌های بزرگانی همچون سید مرتضی رحمه الله بوده اند. از این رو، باید کژی یا راستی این باور را برپژوهید و دلیلهای آن را خوب دید. (13)

13. از علتهایی که روز تاسوعا (نهم محرّم) ، از نظر سوگمندی و سوگواری و جز آن، نیز مهم دانسته و در تاریخ ثبت شد، این است که امام حسین و یارانش علیهم السلام در این روز، تنها و غریبانه به محاصره کامل دشمنان خود درآمدند و امام صادق علیه السلام در این باره فرموده اند: «تاسوعاء یومٌ حوصِرَ فیهِ الحُسَین علیه السلام وَ أَصحابُه رَضِی اللَّهُ عَنهُم بِکَربَلاء...؛ (14) تاسوعا روزی است که امام حسین و یارانش علیهم السلام در کربلا به محاصره درآمدند.»

14. غالب مراجع معظّم تقلید - با استنباط از احادیث - فرموده اند که شخص مسافر - اگر خواست - می‌تواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبرصلی الله علیه وآله و مسجد کوفه و حرم امام حسین علیه السلام نمازهای چهار رکعتی‌اش را - به جای نماز شکسته - به صورت تمام بخواند و حتی بعضی از مراجع فرموده اند که این کار، مستحب هم است. (15) شاید این احادیث می‌خواهند به ما بفرمایند که حرم امام حسین علیه السلام و سه جای دیگرِ پیش گفته، حکم وطن و خانه خودمان را دارند و مسجدالحرام نشان دهنده توحید و مسجد النبی نشان دهنده نبوت و مسجد کوفه و حرم امام حسین علیه السلام نشان دهنده امامت و ولایت هستند و در نظام ولایی، عدالت علی علیه السلام (در مسجد کوفه) و شهادت حسین علیه السلام (در کربلا) دو رُکن رَکین و دو اصل اصیلند که باید الگوی همه ولایتمداران باشند.

15. بسیاری از حدیث پژوهان و تاریخ نگاران بر این اعتقادند که حضرت لیلی، مادر حضرت علی اکبرعلیهما السلام، در کربلا اصلاً حضور نداشته و حتی شاید آن زمان، در قید حیات نیز نبوده است تا چه رسد به اینکه بخواهند آن داستانها و افسانه‌ها را درباره ایشان بتراشند و بگویند و بنویسند. گفتنی نیز ا ست که نام مادر حضرت علی اکبر، لیلی بوده و‌ام لیلی (مادر لیلی) نبوده است. (16)

16. می‌دانیم که پوشیدن لباس سیاه - جز چند مورد مانند عبا و عمامه سیاه - در نماز کراهت دارد و از ثواب نماز می‌کاهد. (17)

قابل توجه است که طبق فتوای شماری از مراجع معظّم تقلید، اگر به نیت عزاداری و سوگواری برای معصومان علیهم السلام، مانند امام حسین علیه السلام، لباس سیاه بپوشیم و هنگام نماز، آن را بر تَن داشته باشیم، این کار نه کراهتی دارد و نه از ثواب نمازمان می‌کاهد. (18)

17. میان علاقه مندان و ارادتمندان به امام حسین علیه السلام مشهور است که برای برآورده شدن حاجات خود به برادر والامقامشان، حضرت عباس علیه السلام، متوسل شوید و این ذکر را 133 بار که عدد آن طبق حروف اَبجَد با نام مبارک عباس برابر است، با حضور قلب بر زبان جاری سازید: «یا کاشِفَ الْکَرب عَن وَجهِ الحُسَین اِکْشِف کَربی بِحَقِّ أَخیکَ الْحُسَین؛‌ای برطرف کننده غم از چهره حسین! برطرف کن غم مرا به حق برادرت حسین!»

به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی

به صد دفتر نشاید گفت حَسبُ الحالِ مشتاقی

 

?

 

 

پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) دریای عرفان، هادی هاشمیان، ص 39.

2) توضیح المسائل مراجع، گردآوری سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی، ص 180، مسئله 319 و نیز ص 200، سؤال 173.

3) حماسه حسینی، آیت الله مرتضی مطهری، ج 1، ص 53 -54.

4) لؤلؤ و مرجان، حاج میرزا حسین نوری، ص 193-194 و منتَهَی الآمال، حاج شیخ عباس قمّی، ص 559 و حماسه حسینی، همو، ج 1، ص 28.

5) مُنتَهَی الآمال، همو، ص 290 - 292 و 548.

6) تحریر الوسیله، امام روح الله موسوی خمینی، ج 1، ص 161، مسئله 2.

7) من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 1، ص 305.

8) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، ج 45، ص 10 و لؤلؤ و مرجان، همو، ص 178.

9) تحقیقی در نهضت عاشورا، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، ص 89 - 90.

10) لؤلؤ و مرجان، همو، ص 92 و 179.

11) توضیح المسائل مراجع، همو، مسئله 140.

12) بحار الانوار، ج 101، ص 274.

13) همان، ص 328.

14) الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 4، ص 147.

15) توضیح المسائل مراجع، همو، مسئله 1356.

16) لؤلؤ و مرجان، همو، ص 92؛ مُنتَهَی الامال، همو، ص 549؛ بررسی تاریخ عاشورا، دکتر محمدابراهیم آیتی، ص 166 - 167 و حماسه حسینی، همو، ج 1، ص 25 - 27.

17) توضیح المسائل مراجع، همو، ص 452، مسئله 865.

18) جامع المسائل، آیت اللَّه محمدفاضل لنکرانی، ج 1، ص 621، سؤال 2170 و 2171.

 

 


  


 




 


 

احکام غیبت

غیبت چیست؟

غیبت آن است که عیب پنهانی کسی را پشت سر او بگویند. (1)

اگر صفت ناروا در شخصی باشد یا کاری انجام داده باشد که گناه است و دیگران از آن بی اطلاع اند و دوست ندارد کسی آن را برای دیگران بازگو کند، بازگو کردن آن پشت سر او برای دیگران غیبت است. (2)

احکام غیبت

غیبت هم برای گوینده و هم برای شنونده حرام است. (3)

 

سؤال:


آیا انتقاد از مسئولین کشور و شهر، غیبت محسوب می‌شود؟

جواب:


چنانچه هدف کوچک کردن آنها باشد، حرام است. (4)

 

سؤال:


آیا در مسائل سیاسی و اجتماعی غیبت جایز است؟ ملاک و میزان چیست؟

جواب:


اگر عنوان غیبت داشته باشد، جایز نیست. (5)

 

سؤال:


آیا غیبت کردن از یک نفر یا دو نفر نامشخص، حرام است؟

جواب:


مانع ندارد. (6)

 

سؤال:


اگر شخصی قدش کوتاه است و پشت سرش بگویند که قدش کوتاه است، آیا غیبت محسوب می‌شود؟

جواب:


نسبت به صفات ظاهره که همه از آن آگاهی دارند، اگر قصد هتک و تحقیر نداشته باشد، اشکال ندارد. (7)

 

سؤال:


آیا غیبت بچه نابالغ ممیز یا غیر ممیز جایز است؟

جواب:


در بچه ممیز جایز نیست. (8)

 

سؤال:


آیا شوهر می‌تواند در مقابل دیگران عیوب زنش را بگوید و او را تحقیر کند، اگر چه به شوخی باشد؟

جواب:


غیبت کردن مؤمن و نیز تحقیر مؤمن و کاری که موجب اذیت او می‌شود، جایز نیست. (9)

 

سؤال:


آیا گفتگو درباره رسوم، آداب، گفتار، کردار، طرز لباس پوشیدن، شکل ظاهری، ادا در آوردن روستاییها، شهریها و قبائل گوناگون ایران، غیبت محسوب می‌شود؟

جواب:


اگر به قصد عیب جویی و مسخره کردن نباشد، اشکال ندارد.

 

سؤال:


آیا بررسی کارهای مسئولی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی در غیاب او از نظر شرع مقدس، غیبت محسوب می‌شود؟

جواب:


بررسی مسائل اجتماعی و انتقادهای سازنده و مثبت، غیبت محسوب نمی‌شود. (10)

 

سؤال:


در بین بعضی از مردم مرسوم است که وقتی می‌خواهند نشانی شخصی را بدهند، مثلاً می‌گویند: «همان که قدش کوتاه است» یا «شکمش بزرگ است» و مانند این تعبیرات، اگر آن فرد را بشناسیم و بدانیم که با این حرفها ناراحت می‌شود، آیا غیبت محسوب می‌شود؟

جواب:


در صورتی که این صفات در عرف، جنبه مذمت داشته باشد، جایز نیست. (11)

 

سؤال:


آیا غیبت کردن از مسئول اداره و یا کارمندی که خلاف مرتکب شده، جایز است؟

جواب:


اگر به قصد نهی از منکر باشد و اثر داشته باشد، لازم است. (12)

موارد جواز غیبت

1. غیبت متجاهر به فسق (کسی که علنی و آشکار گناه می‌کند) ، که در مورد همان گناهش به اتفاق فقها جایز است و اما نسبت به گناهان دیگرش که پنهان است، مورد اختلاف است.

2. موارد تظلّم شخص از کسی که در حق او ظلم کرده، که می‌تواند ظلم او را بیان کند.

3. موارد مشورت، مانند کسی که می‌خواهد دخترش را به کسی بدهد، و با شخصی در مورد آن فرد مشورت می‌کند که آن شخص می‌تواند عیب پسر را نقل کند.

4. در موارد خیرخواهی و نصیحت، مثل اینکه شخصی با کسی رفیق شود و انسان احتمال دهد که این رفاقت منجر به فساد آن شخص شود. در این صورت، چون رفیق او آدم بدی است، می‌توان در مقام نصیحت و خیرخواهی، عیب او را ذکر نمود.

5. کسی که می‌خواهد به دین ضرر بزند.

6. کسی که می‌خواهد به خودش ضرری بزند که لازم است او را حفظ نمود.

7. کسانی که نوشته‌های مسموم، منحرف کننده و باطل دارند. (13)

توبه از غیبت

پس از واقع شدن غیبت، توبه و پشیمانی از آن واجب است و احتیاط مستحب آن است که از غیبت شده، اگر فسادی بر آن مترتب نگردد، حلالیت بطلبد و یا برای او استغفار کند. (14)

بنابراین، اگر غیبت شونده از دنیا رفته، برای او بسیار استغفار کند و اگر زنده است و انسان بزرگوار و باگذشتی است و گفتن به او عداوت و دشمنی و فتنه ایجاد نمی‌کند، احتیاط مستحب آن است که از وی حلالیت بطلبد و اگر احتمال می‌دهد که مراجعه به او سبب عداوت و فتنه می‌شود، به وی مراجعه نکند و در عوض برای او بسیار استغفار کند.

 

سؤال:


اگر کسی غیبتی از شخصی کرده، همچنین تهمتی زده یا شنیده، در این موارد باید رضایت فرد غیبت شده و شخص تهمت زده شده را جلب کند یا خیر؟

جواب:


لازم نیست، ولی باید توبه کند. (15)

 

سؤال:


اگر فردی غیبت فرد دیگر را نموده، آیا باید برای توبه کردن، از طرف مقابل طلب رضایت نماید یا اینکه تنها استغفار کافی است؟ در صورت مانع بودن شرم و حیا، چه باید کرد؟

جواب:


استغفار کافی است. (16)

 

 

 

 

 

پاورقــــــــــــــــــــی


 

1. استفتائات مکارم، ج 1، ص 153، س 552ـ554.

2. استفتائات امام، ج 2، ص 618، س 9.

3. همان.

4. جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 252، س 980.

5. همان، س 981.

6. استفتائات امام، ج 2، ص 619.

7. همان، س 11.

8. همان، س 14.

9. احکام روابط زن و شوهر، ص 57.

10. همان، س 557.

11. استفتائات جدید مکارم، ج 1، ص 154، س 556.

12. همان، س 555.

13. منهاج الصالحین، ج 1، م 39 تقلید؛ استفتائات جدید، ص 209.

14. منهاج الصالحین، ج 1، فی التقلید، م 29.

15. استفتائات امام، ج 2، ص 620، س 16؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 252.

16. استفتائات امام، ص 621، س 21؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 982.

 

 


 
  


احکام عفاف

1. پوشیدن جورابهای بدن نما که با پوشیدن آنها پوست بدن نمایان است در برابر نامحرم حرام است، هم چنین است پوشیدن لباسهای بدن نما. (1)

2. پوشیدن لباسی که برجستگیهای بدن را به گونه‌ای ظاهر می‌سازد که موجب سوق دادن زن به گناه و جلب نظر نامحرم است، جایز نیست. (2)

3. بیرون گذاشتن مقداری از موها به هر انگیزه‌ای که باشد حرام و ناپسند است. نمایان گذاشتن روی پا و کف پا ناپسند و حرام است. (3)

4. سخن گفتن زن با نامحرم و یا شنواندن صدایش به نامحرم اگر به کیفیتی باشد که تهییج کننده و یا خوف فتنه باشد حرام است. (4)

5. حضور مرد و زن نامحرم در جای خلوت جایز نیست و احتیاط در نماز نخواندن در آنجا است، لکن اگر خواند نمازش باطل نیست. (5)

6. مکروه است اختلاط زن و مرد نامحرم مگر برای افراد از کار افتاده. (6)

7. اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند و کسی در آن جا نباشد و دیگری هم نتواند وارد شود، چنان که بترسند که به حرام بیفتند، باید از آنجا بیرون بروند و ماندن آنها در آن مکان حرام است. (7)

8. هر کسی که نگاه کردن به او جایز نیست، تماس بدنی با او نیز جایز نیست. هر گونه لمس کردن بدن با هر عضوی باشد، حرام است و باید از آن اجتناب کرد، مگر از روی لباس، بدون قصد لذت و ریبه. (8)

9. دست دادن به نامحرم جایز نیست ولو بدون قصد لذت باشد. (9)

10. نگاه کردن بر دستها تا آرنج، مقداری از موی سر، پا تا زانو، زیر چانه و گردن پیرزنهای نامحرم اشکال ندارد. (10)

11. نگاه کردن آقایان به آلبوم عکسهای خانوادگی که در آن عکس زنان فامیل بدون حجاب قرار دارد جایز نیست. (11)

12. زنها می‌توانند به عکس مردان نگاه کنند مشروط بر آنکه قصد لذت نباشد؛ خواه مرد را بشناسند یا نشناسند؛ خواه مرد محرم باشد یا نامحرم. خرید و فروش و نگهداری عکسهای مبتذل حرام است و باید آنها را از بین برد. (12)

13. مرد می‌تواند به عکس نامحرمی که حجاب خود را کاملاً رعایت کرده نگاه کند مشروط به آنکه قصد لذت نباشد.

14. نگاه کردن به هر چیز یا هر کس به قصد لذت یا با خوف فساد، حرام است (به استثنای همسر) خواه نگاه به زن باشد یا به مرد، به حیوان باشد یا جماد، به عکس باشد یا فیلم، مجسمه باشد یا هر چیز دیگر. (13)

15. نامحرم به هر منظور که زینت کرده باشد، نگاه کردن به او جایز نیست. نگاه کردن به نامحرم به قصد لذت حرام است، اگر چه به وجه و کفین یا حجم بدن او باشد. (14)

16. اگر خانم مسلمان کاملاً حجاب خود را رعایت کرده باشد نگاه کردن به وجه و کفین او برای مرد با شرایط ذیل اشکال ندارد:

1. وجه و کفین زینت نشده باشد.

2. نگاه به قصد لذت نباشد. (15)

17. صحبت کردن با هر کس از روی شهوت جایز نیست، مگر با همسر. (16)

18. خانمها می‌توانند با نامحرم صحبت نمایند مشروط به آنکه به قصد لذت و ریبه نباشد و صدای خود را ترقیق و نازک نکنند و خوف افتنان نباشد. (17)

19. مردها می‌توانند با نامحرم با شرایط ذیل صحبت نمایند:

1. به قصد لذت نباشد.

2. با این صحبت به گناه آلوده نشود. (18)

20. صحبت کردن با نامحرم به غیر ضرورت مکروه است، خصوصا اگر مخاطب جوان باشد. (19)

21. کسی که به واسطه نداشتن زن به حرام می‌افتد واجب است، زن بگیرد. (20)

22. مستحب است همسری را برای زندگی انتخاب نمود که باکره و پاکدامن و نجیب باشد. (21)

23. مستحب است در شوهر دادن دختری که بالغه است؛ یعنی مکلف شده، عجله کنند. (22)

24. مستحب است کسی که قدرت بر ازدواج ندارد روزه بگیرد. (23)

 

سؤال:

استفاده از فیلمهای مستهجن چگونه است؟

جواب:

استفاده از فیلمهای فوق که به منظور انحراف مردم تدارک دیده شده جایز نیست. (24)

 

سؤال:

دختر و پسرهای امروزه که در دانشگاهها و مؤسسات با هم معاشر هستند آیا اجازه می‌فرمایید برای محرمیت بدون اذن ولی صیغه جاری گردد یا خیر؟

جواب:

اذن پدر را شرط می‌دانم. (25)

 

پاورقــــــــــــــــــــی

 

1. احکام بانوان، محمد وحیدی، ص124، با اقتباس از عروة الوثقی، ج1، ص550.

2. احکام خانواده، عبدالرحیم موگهی، ص285.

3. همان.

4. تحریرالوسیله، ج2، م29 نکاح.

5. توضیح المسائل مراجع، ج1، م889.

6. عروة الوثقی، ج2، ص805، م49.

7. توضیح المسائل، امام خمینی، م2445؛ توضیح المسائل، فاضل لنکرانی، م25111؛ استفتائات، آیة اللّه خامنه‌ای، ج1، س1095، ص342.

8. عروة الوثقی، ج2، فصل نکاح، م47؛ تحریرالوسیله، نکاح، ج2، م20؛ توضیح المسائل آیت اللّه بهجت با استفاده از مسئله 1934؛ استفتائات آیت اللّه خامنه‌ای، ج1، ص89، س252 و 221.

9. تحریر الوسیله، ج2، ص221؛ عروة الوثقی، ج2، م47 نکاح.

10. عروة الوثقی، م35 نکاح.

11. توضیح المسائل، م2453.

12. احکام روابط زن و شوهر، ص57، مسعود معصومی.

13. توضیح المسائل، مسائل متفرقه.

14. عروة الوثقی، نکاح، م31.

15. عروة الوثقی، ج1، م39؛ تحریر الوسیله، ج2، م18 نکاح.

16. تحریر الوسیله، ج2، م29؛ عروة الوثقی، ج2، ص39.

17. عروة الوثقی، ج2، م39؛ تحریر الوسیله، نکاح، م29.

18. عروة الوثقی، ج2، م39؛ تحریر الوسیله، م29.

19. عروة الوثقی، نکاح، م39؛ تحریر الوسیله، نکاح، م29.

20. توضیح المسائل، م2450.

21. عروة الوثقی، ج2، ص799.

22. عروة الوثقی، نکاح، م14؛ توضیح المسائل مراجع، م2459.

23. عروة الوثقی، ج2، ص801، م22.

24. جامع المسائل، فاضل لنکرانی، ج1، ص485، ص1729.

25. توضیح المسائل مراجع، ج2، ص676، س94.


  


 گفتگو با حجه الاسلام و المسلمین موسی پور

نگرشی بر طرح استقرار روحانیون در مناطق محروم کشور

اشاره

طرح گسترش روحانی در کشور به ویژه در شهرک‌ها و مراکز دهستان، از طرح‌های مهم سازمان تبلیغات اسلامی در عرصه فعالیت‌های فرهنگی است. این طرح که برگرفته از منویات مقام معظم رهبری و ضرورت‌های جبهه فرهنگی، تبلیغی کشور می‌باشد، در عمر کوتاه خود دستاوردهای فراوانی به همراه داشته است. جهت آشنایی بیشتر مبلغان محترم با اهداف و برنامه‌های این طرح، با حجت الاسلام والمسلمین موسی پور، معاون محترم ارتباطات و تشکل‌های دینی سازمان تبلیغات اسلامی گفت وگویی را ترتیب داده ایم و شما خوانندگان گرامی را به مطالعه آن دعوت می‌کنیم.

 

جناب آقای موسی پور ضمن تشکر از حضرتعالی بخاطر وقتی که در اختیار ما گذاشتید، بفرمایید شما چه تعریفی از روحانی مستقر دارید؟   ادامه مطلب...
  


منابع : نشریه گلستان قرآن، شماره 19 |  گنجینه معارف

شیخ شهاب الدین سهروردی از معدود عرفا و فیلسوفانی بوده که برای بیان اندیشه های خود از قالب داستانی نیز بهره می بردند. «داستان غربت غربی» یا «الغربه الغربیه» از جمله داستان های سهروردی است. او در این داستان با توجه به آیات شریفه قرآن و با استمداد از ذهن خلاق خویش اطوار وجود انسان و تحولات هستی را در قالب قصه و با زبان رمز مورد ارزیابی قرار می دهد.

در این داستان، قهرمان داستان به اتفاق برادر خود که عاصم نام دارد از دیار ماوراء النهر به منظور صید گروهی از مرغان ساحل دریای سبز راهی بلاد مغرب می شوند ولی ناگهان به روستایی می رسند که «قیروان» نام دارد و افراد آن از ستمکاران بودند. ادامه ماجرا را باهم می خوانیم.

 

ادامه مطلب...

  


منابع : کتاب ریشه های تاریخی امثال و حکم* /

 

عبارت مثلی بالا ناظر بر فقها و روحانیون و همچنین علما و دانشمندان معمری است که برای تحصیل علم و کسب کمال شب زنده داریها کرده رنج و تعب فراوان را پذیرا شده اند تا بدین مقام و منزلت عالی و متعالی نایل آمده اند.

در رابطه با این زمره از عالمان رنج دیده و صاحب کمال و معرفت اگر فی المثل بخواهند تعریف و توصیفی کنند اصطلاحاً گفته می شود: فلانی دود چراغ خورده تا به این مقاوم و کمال رسیده است. و بعضاً: دود چراغ خورد? سینه به حصیر مالیده هم می گویند.

در این عبارت بحث بر سر دود چراغ است که باید دید در این اصطلاح و عبارت مثلی چه نقشی دارد و ریش? تاریخی آن چیست.

به طوری که می دانیم چراغ آلتی است که در عصر و زمان حاضر به وسیله برق روشنی می بخشد و به صور و اشکال مختلف، لوله ای و گلوله ای و مسطح و مقعر و محدب و جز اینها در کوی و برزن و خانه و خیابان و کارخانه و هرگونه تأسیسات و کارگاههای دیگر خودنمایی می کند و با اشاره و اصابت انگشت به کلید برق می توان صدها و هزارها و حتی برق شهر عظیم و کشوری را خاموش یا روشن کرد ولی در قرون قدیمه و قبل از اختراع برق، چراغ در واقع ظرفی بود که درون آن را با چربی و روغن از قبیل پیه، روغن کرچک، روغن بزرک، روغن بیدانجیر که به طور مطلق روغن چراغ می گفته اند و همچنین نفت و امثال آن پر کرده فتیله آلوده را روشن می کردند و به زندگی روشنی می بخشیدند.

اگر به تاریخچه طرز تحصیل علما و دانشمندان در قدیم مراجعه کنیم ملاحظه می شود که: همه در کوره ده خود نه مدرس داشتند و نه محضر و نه کتابخانه مرکزی و نه آرشیو و نه بایگانی و نه میکروفیلم، بلکه بالعکس هیچ چیز که نبود، به جای خود، حتی نان و قوت اولیه هم نبود. مجموع ذخیره آنها لقمه نان بیات و خشکه ای بود که پر شال خود می بستند و به مکتب می رفتند.

طلبه فقیر و بی بضاعت که البته دنیایی استغنا داشت برای آنکه روغن مختصر چراغش در طول شب تمام نشود و چراغ خاموش نگردد فتیله اش را پس از روشن کردن پایین نمی کشید تا حرارت فتیله، روغن یا نفت مخزن را زیاد بالا نکشد و مصرف نکند، بلکه فتیله را در همان بالا و وضع اولیه که اصطلاحاً تاجری می گفته اند نگاه می داشت و با آن نور ضعیف، شب را به صبح می رسانید.

نور تاجری در چراغ اگرچه کم مصرف و متناسب با وضع مالی طلبه بود ولی این عیب بزرگ را داشت که چون روغن یا نفت به قدر کفایت از مخزن به فتیله نمی رسید لذا دود می زد و در و دیوار و سقف و فضای حجره را آلوده می کرد و طلبه بی چیز آن دود چراغ را می خورد و به تحصیل و مطالعه ادامه می داد تا به مقصد کمال رسد و شاهد مقصود را در آغوش گیرد.

دود چراغ خوردن تا قبل از اختراع و نورافشانی برق، در حجرات طلبگی مبتلا به عمومی بود و همه در پرتو نور بی فروغ چراغهای کم سوز و کورسو که دودش تا اعماق سینه و ریتین آنها فرو می رفت به مطالعه می پرداختند تا رفته رفته پلکها سنگین شوند و چشمان دودآلودشان لحظاتی به خواب روند.

پی نوشت:

* اثر مهدی پرتوی آملی


  


منابع : برگرفته از کتاب جُنگ جوان اثر استاد محمود اکبری. /

در میان مردمان عرب، شخصی بود به نام شنّ، که بسیار زیرک و دانا بود و هوش وی فوق العاده بود. هنوز ازدواج نکرده بود و چون خود را فردی هوشمند و تیز فهم می دانست، در پی زنی بود که چون خود او از زیرکی و عقل پربهره باشد. بنابراین سوگند یاد کرد که در شهرها و روستاها گردش می کنم تا آن که زنی عاقل و هوشمند، مانند خودم پیدا کنم و با او ازدواج نمایم.

تاریخ نویسان نوشته اند: در یکی از مسافرتهای خود، در میان راه با مردی مواجه شد.

شن از او پرسید: کجا می روی؟

گفت: به فلان آبادی....

 

ادامه مطلب...

  


آب از سرچشمه گل آلود است!

منابع : کتاب ریشه های تاریخی امثال و حکم* / تاریخ درج : ‎1391/3/4 / بازدید : 739
کلید واژه ها :

اختلال و نابسمانی در هر یک از امور و شئون کشور ناشی از بی کفایتی و سوء تدبیر رئیس و مسئول آن مؤسسه یا اداره است. چه تا آب از سرچشمه گل آلود نباشد به آن تیرگی نمی گذرد و با آن گرفتگی با سنگ و هر چه سر راه است؛ برخورد نمی کند. عبارت مثلی بالا با آنکه ساده بنظر می رسد، ریشه تاریخی دارد و از زبان بیگانه به فارسی ترجمه شده است.

خلفای اموی جمعاً چهارده نفر بودند که از سال 41 تا 132 هجری در کشور پهناور اسلامی خلافت کرده اند. اگر چه در میان این خلفا افراد محیل و مدبری چون معاویه و عبدالملک مروان وجود داشته اند، ولی هیچ یک از آنها در مقام فضیلت و تقوی و بشر دوستی همتای خلیفه هشتم عمربن عبدالعزیز نمی شدند. این خلیفه تعالیم اسلامی را تمام و کمال اجرا می کرد و دوران کوتاه خلافتش توأم با عدل و داد بوده است. بدون تکلیف و تجمل زندگی می کرد و برای تأمین معاش روزانه بیش از دو درهم در روز از بیت المال برنمی داشت. نسبت به خاندان رسالت، خاصه حضرت علی بن ابی طالب (ع) قلباً عشق می ورزید و از اینکه آن افصح متکلمان را در میان دو نماز و در کوی و برزن سب و لعن می کردند چون خاری دل و جانش را می خلید و بالاخره با هوشمندی و تدبیری بس عاقلانه که از حوصله این مقال خارج است، سب و لعن امیر مؤمنان را ممنوع داشت و با این پایمردی و فداکاری در زمره اتقیا و نیکمردان عالم درآمد. روزی همین خلیفه از عربی شامی پرسید: «علاملان من در دیار شما چه می کنند و رفتارشان چگونه است؟». عرب شامی با تبسمی رندانه جواب داد: «چون آب در سرچشمه صاف و زلال باشد در نهرها و جویبارها هم صاف و زلال خواهد بود.». همیشه آب از سرچشمه گل آلود است. عمر بن عبدالعزیز از پاسخ صریح و کوبنده عرب شامی به خود آمد و درسی آموزنده بیاموخت.

بعضی ها این سخن را از حکیم یونانی ارسطو می دانند، آنجا که گفته بود: « پادشاه مانند دریا، و ارکان دولت مثال انهاری هستند که از دریا منشعب می شوند.»، ولی میرخواند آنرا از افلاطون می داند که فرمود: «پادشاه مانند جوی بزرگ بسیار آب است که به جویهای کوچک منشعب می شود. پس اگر آن جوی بزرگ شیرین باشد، آب جویهای کوچک را بدان منوال توان یافت، و اگر تلخ باشد همچنان». فریدالدین عطار نیشابوری این موضوع را به عارف عالیقدر ابوعلی شقیق بلخی نسبت می دهد که چون قصد کعبه کرد و به بغداد رسید، هارون الرشید او را بخواند و گفت: «مرا پندی ده». شقیق ضمن مواعظ حکیمانه گفت: «تو چشمه ای و عمال جویها. اگر چشمه روشن بود، تیرگی جویها زیان ندارد، اما اگر چشمه تاریک بود به روشنی جوی امیدی نبود». در هر صورت این سخن از هر کس و هر کشوری باشد، ابتدا به لسان عرب درآمد و سپس به زبان فارسی منتقل گردید، ولی به مصداق الفضل للمتقدم باید ریشه عبارت مثلی بالا را از گفتار افلاطون دانست که بعدها متأخران آن عبارت را به صور و اشکال مختلفه درآورده اند.

پی نوشت:

* اثر مهدی پرتوی آملی


  


منابع : اختصاصی پایگاه حوزه /

احکام و دستورهای اسلامی هر یک راز و رمزهایی دارد که دستیابی به آنها انسان را در اعتقادات دینی قوی تر و راسخ تر می سازد. بسیاری از این اسرار و معارف از زبان معصومین علیهم السلام در روایات و احادیث دینی نقل شده و برخی نیز به تدریج با گسترش علم و دانش بشری کشف گردیده است.

در این میان مناسک و اعمال حج یک مجموعه رمز آلود است که هر یک از فروع آن دارای اسرار نهفته ای است. یکی از احکام حج آن است که حاجی باید در هنگام طواف جانب چپ بدنش به سمت کعبه باشد. سمت چپ قرار دادنِ کعبه یکی از واجبات طواف است که ترک عمدی یا سهوی آن موجب باطل شدن طواف می شود.

عالمان علوم دینی و تجربی هر یک فلسفه و اسرار خاصی را برای آن برشمرده اند که ذیلا برخی از آنها را ملاحظه می کنید:

 برخی گفته اند: علت این که کعبه باید در جانب چپ طواف کننده باشد آن است که ..

 

 

ادامه مطلب...
  

مشخصات مدیر وبلاگ
لوگوی وبلاگ

بایگانی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
لینک‌های روزانه
صفحات اختصاصی
دسته بندی موضوعی
وبلاگستان امام صادق(ع) ، امام خمینی ، سیاسی ، انقلاب اسلامی ، رهبر ، شهدا(وصیت نامه) ، امام خامنه ای ، ما می توانیم. ، ولایت ، انقلاب ، حجاب ، حماسه 9دی ، امام خمینی (ره) ، اجنماعی ، باشگاه مخاطبان ، دینی ، وبلاگستان امام صادق (ع) ، موج وبلاگی من یک بسیجیم ، میدان ژاله ، نفوذ تفکر امام خمینی (ره) در اسپانیا و آمریکای لاتین ، نقش روحانیت در گستره فرهنگ دینی بعد از انقلاب اسلامی ، نوع اجتهاد حضرت امام ، همراه با رزمندگان ، و آن روز قلب ملت از کار ایستاد ، سید روح الله خمینی ، سیرة رهبری ، شجاعت امام ، شخصیت امام خمینی (ره) ، شهادت حاج آقا مصطفی خمینی ، ویژگی های مکتب سیاسی امام خمینی ، مجموعه رفتار امام با طلاب ، مرگ بر آمریکا ، جمعه خونین تهران ، رهبری امام خمینی (ره) ، زن چادری ، زندگی امام به روایت امام ، سیاست خارجی در کلام امام راحل ، شهید مطهری ، شکنجه گاه مخفی ساواک ، طلاب ، عاشورای حسینی سرچشمه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) ، عشق به ولایت ، عقل و عشق ، عوامل شتاب‌زای انقلاب اسلامی ، فضایل اخلاقی ، قدیمی ترین سند مبارزاتی امام خمینی 1323 شمسی ، گشتی در کتاب خانه شخصی رهبر انقلاب ، اخلاق دانشجویی از زبان امام خمینی ، اگه دوست داری چادری باشی بخوان! ، امریکا ، 17شهریور ، آرمان های انقلاب اسلامی ، آمریکا در اندیشه روح الله ، آیةاللَّه خامنه‏ ای ، خاطرات ، خاطراتی درس آموز از زندگی مقام معظم رهبری ، در حدیث دیگران ، دیدگاه امام خمینی (ره) ، بازخوانی پرونده تهاجم فرهنگی از نگاه رهبر حکیم انقلاب ، بسیج ،
آمار وبلاگ
بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 28
کل بازدید : 677463
کل یاداشته ها : 462
دوستان

«دیداردوست» پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار گاهِ رهایی جاده های مه آلود عاشقانه می گویم مهندس محی الدین اله دادی {choobak33} {یادداشت های شخصی خودم} «ستارگان دو کوهه» {شلمچه} «نیمکت آخر» {خاطرات دکتر بالتازار} {چشمه دانش} {سلمان علی (ع)} تراوشات یک ذهن زیبا پیامنمای جامع «دلبستگی امام زمان(عج)...به امام (ره) و شهدای عصر من {دوستدار علمدار} {نور اهلبیت *علیهم السلام} «عطر یاس» طوفان 2012 «بچه های خدایی» بچه های خدایی «هدهد» دل شکســــته {برادران شهید هاشمی} «welcome to my profile» Manna «محمد قدرتی» {شلوغی های من} «نه/دی /هشتادوهشت» «متین» «ذوالقرنین » Note Heart موزیک انلاین رویابین «اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...» «صاعقه» {برو بچ ادبی} {ستاره خاموش} عفاف و حجاب «عشق و تنهایی» «حاج احمد متوسلیان» {مـــــولا علی جان} فرزند روح الله... میم مثل مغنیه «میم مثل مغنیه» {از فـرش تا عـــرش} «سفیر نور» «دیدبــــــــــــــــــــان» «ایریت نام عبری گل نرگس است» مناجات با عشق {پیروان ولایت } مطالب جالب your memoirs {هدیه با شکوه خدا... } شورای شهراندیشه صاعقه 90 PERSIAN جهاد سیاسی سایت فرهنگی،اجتماعی،سیاسی و خدمات کانون فرهنگی حجت بن الحسن عجل الله سایت چندرسانه ای سیاسی فرهنگی بچه بوستان حجاب کوثر بی کرانه کنکاش پایگاه بسیج مسجد المهدی (عج) دارک سایت علمی آموزشی دیده بان رایحه خوش اندیشه یک قدم تامهدویت صیاد 30 یا سی مسائل روز وبلاگ جوانان جوانی کانون سبز انتظار جاهدین زینت زن حجاب، صدفی برای مروارید... زیباترین شکیب دختر با حجاب بت شکن ایران چترِ باز یک اسمان ستاره گلستان شهدا واحد 106 لشگر امام حسین (ع) اصفهان یک لحظه انتظار جوانه صبح دیگر در راه است.. مسائل روز گلستان شهدا صدف حجاب انتظار سبز صراحت تا زنده ایم رزمنده ایم..(مرصاد) رنــــــــــــــــگ نــــــــــــــــــو روایتگر بهترین راه رسیدن به خدا رایحه خوش اندیشه قاصدک محمد(ص) پیامبر مهر- یک خبرنگار عاشقان ولایت فقیه مبارزه باجنگ سایبری باهم و در کنار هم نوید احیا نصر19 نقد آزادانه نسیم انتظار نائب مهدی بسم رب المهدی جنگ نرم مرصاد20 اولی نیستم.امابهترینم پلاک یعنی... کوکما(2)شهدای لسان الارض نحر خین جنت110 I'm from Iran ( The Islamic Republic of IRAN ) حوزه 6 بسیج دانش آموزی شهیدفهمیده اصفهان گنج عشق ماهنامه حوزه مقاومت 6 بسیج دانش آموزی استان اصفهان دانشگاه پیام نور فریمان جهان اسلام اصفهان دیار نصف جهان مذهبی فرهنگی امام مبین اختراعات روز دنیا ایستگاه بهشت دانلود دیده بان DEAR IRAN ضامن اهو دل نوشته های سیاسی فرهنگی راهنما و آموزش و خدمات وبلاگ نویسی بوی سیب بی دریا پایگاه بسیج امام محمد باقر(ع)کندر سیج بدنه فعال ملت است پایگاه بسیج خواهران مسجدالمهدی(عج) دارک .بسیج خواهران سیاوشکلا عصر انتظار عاشقان حسین آسمونی برای ایرانیان انتقاد گوناگون سیا شناخت فراماسون ها فراماسونری انجمن علمی دانشگاه پیام نور خواف حقیقت آخرین پیشوا وبلاگ اطلاع رسانی ابوذر غفاری فرصت آرامش من. روستای دنیای مجازی 1دل بامحبت اصفهان دیار نصف جهان دیار نصف جهان تهاجم خاموش پایگاه اطلاع رسانی بخش ششطراز نگین هستی پایگاه جامع اطلاع رسانی شهدائ استان اصفهان سایت خبری صاحب نیوز پایگاه سید احمد خمینی پایگاه شهید رجایی از شعار تا حقیقت برهان پایگاه بسیج نورالائمه ع حوزه 12 بقیه اله شهید باکری بسیجی بچه مسجدی امان از دل زینب امام خامنه ای خدا قوت پایگاه شهید چمران اصفهان دیده بان رهبر عزیزم ستیز با عاشورا وبلاگستان امام صادق(ع) پایگاه المهدی (عج) منتظر رضوان الشهدا گرداب «امیر سرلشگر بسیجی شهید عباس بابایی» «طلبه مثبت» «داستانهای قرآن» «بصیرت اسلامی» «طلبه مثبت» «صراط» «ذی القربــــــــــــی» درد و دل «بچه شمرون» رهبر مجازی! بچه های مسجد محله مهدیه نسیم بیداری پایگاه مقاومت شهید دستغیب ارزان یاوران حرم پایگاه خاتم الانبیاء کنیز مادر درد و دل حضرت موعود زندگی از نوع اسلامی با قرآن و اهل بیت به سوی ظهور انعکاس حقیقت ما بمب هسته ای از جنس ایرانیم!!! تلالو 16 ام ابیها (س) شهیده اعظم خوش نویسان شهیده عصمت رجب زاده خـــــادم بچه ارزشی ها سایت تفریحی و سرگرمی* همه چی از همه جا * نوید احیا «همه چی از همه جا» منتظر چترِ باز {قرآن پژوهی} {پایگاه سایبری کلاله} {گلستان بلاگ} {نسیم زندگی the breeze of life} {جمجمه ات را بخدا بسپار } {دانشجویان پیرو خط امام خامنه ای} جنگ نرم«پایگاه بسیج المهدی» «باران رحمت» از همین سی ودو حرف کانون فرهنگی شهید مفتح سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی هیچش کناره نیست امید نا امیدا (وبلاگ تخصصی عشق و وفا) السلام علیک یا فاطمه الزهرا {چریغ} {معاونت تبلیغ وآموزش های کاربردی حوزه های علمیه} «جبهه فرهنگی مذهبی حضرت روح الله » دختران حماسه بانـوی آب و آفتـاب {ثامن تم} {حوزه 6دانش آموزی استان اصفهان} «شمیم ظهور» من دیپلمات نیستم، انقلابی ام تـربــــــــــت عــــرش کوثر نیوز من عاشق بسیج اصفهان هستم! نوید احیا یه انقلابی روزهای مدرسه سیب آبی بسیج مکتب عشق انعکاس حقیقت ما بمب هسته ای از جنس ایرانیم!!! سنگر مجازی فرهنگی هیچش کناره نیست امید نا امیدا (وبلاگ تخصصی عشق و وفا) حماسه سیاسی،حماسه اقتصادی بصیرت مداحان اهل بیت نسیم بیداری محله مهدیه (یاقوت آسمانیها) انتظار تنها در مبارزه است! یوسف زهرا یک لحظه انتظار مسافر باران رحمت شمیم ظهور ایستگاه بهشت زلال همچون آب

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ