پيام دوستان
در انتظار آفتاب
103/8/23
سعيد عبدلي
@};-
#حسين عاشوري#
@};-
كيوان گيتي نژاد و
يچ کدوم رو به نحو صحيح اداره نکرديم اين دو ملزم و ملازم يکديگرند اما دليل مدبر هم رو درست پيدا نکردند دليلش درست اما مدبرش آدم کار بلدي در راس انتخاب و کارش نبود
به دنياي شعر و ترانه
سلام عالي بود خوشحال ميشم از وبلاگ من هم ديدن کنيد و نظرتون رو بفرماييد@};-
+
به من خُرده نگير
*
*
دست ِ خـودم نيـسـتـ
*
*
مـن فـقط بـلـدم عــاشـقت بـاشـم..
س ب ح ا ن
همابانو
103/8/13
عاشقي درد است اما دردي که از نقل و نبات شيرين تر است و براي قند خون هم ضرر ندارد ولي زياد بخوري بايد تاوان زياد خوردن ات را طوري پس دهي که شيره نبات خونت را با يک لوله پليکا در جان شيرين زندگي پس زني و حرف زياد هن نزني و در واقع خودم و مي گم خفه خون بگيرم و ساکت از کوچه ليلي گذرم بابت اينهمه بازي با موج دريا و ساحل ديوانه خانه مهمان عيدي نشوم
+
حتي اگر
يــک قــدم
مـانـده باشد تـا "بـهـشـت"
*
*
*تـ..ــو*
صـدايم کـُـني
*
*
بــرميـگردم
.
همابانو
103/8/13
و بازنده اند پس تا دير نشده بخوان حيدريم حيدري در پي حيدر است لافتي الا علي لاسيف الا ذوالفقار شايد لايق شوي در حضور در زمان مقرر پشت علم صاحب علمدار صحراي احمر که خود داني و درک خ آهي کرد علم و صاحب علم را به وقت مقرر پس بشتاب به هر وسيله و مرتبطي تا نماني جاي در صف آن اوليا الله و اولادي که صاحبان شرف و نام و خلقت تواند سخت است بيانش. ولس چه نخواهي و بخواهي آزاده اللهي برآن است
برگرد تو را قسم به ليلي شيرينم دستم بگير يوسفم از چاه برون شد و من در قوم خرد همچنان دردمندم رهايم نکن خدا قسمت مي دهم به همه داشته هايت يا امام رضا سوگند به پيمان و عهدي که ميان من و تو دلدار دلکش من است قسم ميدهم هرچه حال خراب من است افزون و بي اندازه بيمقدار و بدون ساحلي همچنان گم در مه آلود زندگي غرق ام ولي همه اش به جاي تبسم معشوق و دلدار اهل بيت اش نما
+
اين همه "دوستت دارم"
را ..
براي کدامين روز مبادا کنار گذاشته اي؟!..
س ب ح ا ن
همابانو
103/8/13
http://www.hammihan.com/users/users2015/status/original/HamMihan-201518311616229026911456323304.6482.png
روز مبادا کجا بود اين بيچاره مجنون به روي کدوم ماسه ساحلي و بر روي کدامين موج دريا بود که گفت پاک نشو پاک نکن که تو از نبود واژه دوست دارم گله مي کني؟مگر خودت نگفتي گوش کن؟گوش کن؟با زبان بسته با تو سخن مي گويم....هرچي فحش خوار و مادر را با اشاره و زبان ميخي ب. سنگوارهها قبرستان توهمات اين مجنون نصيب اش ....پاسخ ام ده ؟که نگاهي....
همابانو
103/8/2
+
هرکجا هستم باشم...
آسمان مال من است...
پنجره، فکر، هوا ،عشق، زمين، مال من است....
و تــــو...
2-اشراق
103/7/19
29 فرد دیگر
265 فرد دیگر
5 فرد دیگر
+
بار دگر مرا از خواب بيدار کن رئيس (جمهور)
يک هم که شد دل را تيمار کن رئيس
گو و بخند گو نيست اين ماجرا
دستم بگير و رد اين اخبار کن رئيس
تکيه بزن بر کرسي عدل علي
ابرار را نزد خود احضار کن رئيس
عذاب عزلت يک مرد را
با خنده اي اجبار کن رئيس
خرابات خيال خادمي خسته
به يک نقاره انکار کن رئيس
مادرم مُرد از بس خون گريست
خنده را بر او بي اختيار کن رئيس
همابانو
103/6/24
+
هيچوقت فکر نميکردم از رفتن آقاي رئييسي اينهمه ناراحت بشم
اينهمه گريه کنم
خدايا بما صبر بده
خديا جاشونو پر کن
همابانو
103/6/24
جاي هيچ کس هيچوقت قابل پر کردن و جا سازي ساير به جاي واحد نخواهد بود همه ما مرام و خصوصياتي داريم مختص به متکلم وحده يعني هرکس با استعدادها و مرام ها و باورهايي متولد ميشود پرورش مي يابد و به وقت نياز به کار گرفته ميشوند مثل شهيد سردار سليماني و شهيد رئيسي اينجا بدترين آدمها هم خصوصياتي دارند که شايد احسن الخالقين هم قادر به جبران و جايگزيني آن فرد نميشود
چه برسد به اينکه جواهراتي و عجيبه هايي چون شهيدان بزرگواري که بيان داشتم من هم به عنوان احمق ترين و بدون کوچکترين حسنات هم شايد خصوصياتي و پتانسيلهايي در من طول عمرم به جريان افتاده باشد که روزي بيعتم ارزش يابد و براي مرام بيعتمداري و خلوص سربازي خود به درد مولي و عشق دنيا و آخرت ام بخورم