رشد و توسعه از دیدگاه امام(ره) مفهومی وسیع و فراگیر دارد به گونه ای که همه ی ابعاد وجود انسان را شامل شده و او را از تک بعدی و تک ساختی بودن در گرایشات مادی رها ساخته و معنویت، اخلاق، تهذیب نفس و قرب الی اللّه را در مسیر اهداف و زندگی او قرار می دهد.
فرهنگ، هم زیر بنای توسعه وهم عامل آن و هم هدف و نتیجه ی توسعه تلقی شده است. فرهنگ هر ملّتی نشانه ی هویت و استقلال اوست. کسب و حفظ استقلال فرهنگی و فکری نشانه ی حیات و قدرت یک جامعه است. ویرانی و انهدام یک فرهنگ، ویرانی یک ملّت است. تمدن سیمای تجسم یافته ی فرهنگ و از مظاهر بر جای ماندنی و باقی آن است. همه ی مردم عموما و حکومت خصوصاً و بالأخص بخش های مربوطه همانند حوزه و دانشگاه و... در حفظ و ارتقا و توسعه ی فرهنگ ملی و اسلامی مسئول می باشند.
در این مقاله به ابعادی از توسعه ی فرهنگی اشاره شده که دارای سه ویژگی است:
1. از دیدگاه امام دارای اولویت و اهمیت می باشد.
2. این عوامل برآمده از توسعه ی فرهنگی بوده و معلول آن به شمار می آید.
3. همچنین علت و تأثیرگذار بر توسعه ی فرهنگی نیز تلقی شده و در رشد و سرعت آن مؤثر می باشد.
سوادآموزی، خودباوری، حوزه و دانشگاه، آزادی، صدا و سیما و رسانه ها از مباحث این مقاله است.
امروز جایگاه و اهمیت توسعه به گونه ای است که یکی از شاخص های تفکیک و تشخیص کشورهای پیشرفته از عقب مانده به شمار می آید. یکی از ابعاد توسعه در کشورها توسعه ی فرهنکی است، و با توجه به تأثیرگزاری فرهنگ هر جامعه در اقتصاد و سیاست آن، نقش توسعه ی فرهنگی و اهمیت آن در هر جامعه به خوبی به دست می آید. ذکر این نکته لازم است که منظور از فرهنگ مجموعه اعتقادات، باورها و سنّت ها در یک جامعه است؛ و از توسعه لزوماً معنای گسترش و افزایش منظور نیست، بلکه گاه اصلاح و یا تغییر در جهت رشد و تعالی جامعه منطبق با اهداف و سیاست های توسعه در همین راستا
.............
آنچه در عاشورای سال شصت و یک هجری اتفاق افتاد گرچه به ظاهر یک حادثه می نمود، اما حماسه ای عظیم و تکان دهنده بود که وجدانهای خفته را بیدار کرد و خون رشادت و آگاهی را در رگهای امت اسلامی دوانید . در واقع عاشورا به مکتبی تبدیل گردید که ستمدیدگان را بر ضد ظلم شورانید . از این رو ائمه هدی علیهم السلام بر حادثه کربلا به عنوان برنامه ای تحول آفرین، احیاگر و بسیج کننده تاکید داشتند و همواره می کوشیدند تا آن را زنده و سازنده نگه دارند .
امام خمینی رحمه الله که به حق در سخن و رهنمود، در قیام و عمل و در حفظ میراث عاشورا اسوه بی بدیلی در تاریخ معاصر تشیع بود، می فرمود: «دستور آموزنده کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا باید سرمشق امت اسلامی باشد . قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین . عاشورا قیام عدالتخواهان با عددی قلیل و ایمان و عشقی بزرگ در مقابل ستمگران کاخ نشین و مستکبران غارتگر بود و دستور آن است که این برنامه سر لوحه زندگی امت در هر روز و در هر سرزمین باشد .» (1)
آن رهبر فرزانه در عمل این دیدگاه خود را پیاده کرد و با الهام از عاشورای حسینی در مقابل یزیدیان زمان ایستاد و بساط ظلم و ستم را از سرزمین ایران برچید .
هجرت امام خمینی (ره) از عراق به سوی کویت و ممانعت آن دولت از ورود ایشان و حرکت امام به سوی فرانسه، نقطه عطفی در تاریخ معاصر است. امام (ره) پیش از سفر به فرانسه در فرودگاه بغداد اعلامیه تاریخی خود را صادر کردند. در قسمتی از این اعلامیه آمده است: «پیش من مکان معینی مطرح نیست عمل به تکلیف الهی مطرح است ... سربلند باد مکتبی که با فداکاری خود قدم در راه پیروزی حق برداشت و سدهای مانع ا زآن را یکی پس از دیگری شکست و ... عظمت پایمال شده به دست سلاطین ستمگر را باز یافت.» در پی این هجرت تعیین کننده، دنیا متوجه ایران شد و امام توانستند با استفاده از وسایل ارتباط جمعی دنیا از طریق ایراد سخنرانیها و مصاحبهها صدای مردم ایران را به گوش جهانیان برسانند و در نهایت، موفق شدند با رهبری خردمندانه خود تمامی توطئههای داخلی و خارجی را خنثی نمایند.
هر انقلابی برای رسیدن به پیروزی مراحلی را سپری میکند. از جمله این مراحل، مرحله ویرانگری یا شتابزایی است که نقطهنهایی برانداختن نظام موجود و سرنگونی حکومت است. در مورد عوامل شتابزایی انقلاب اسلامی، نظرات و دیدگاههای مختلف ارائه شده است: برخی نقش شعار حقوق بشر کارتر، عدهای بروز مرض سرطان در شاه و بعضی هم اقدامات سریع شاه رد مدرنیزاسیون ایران را مطرح کردهاند. که با مدارک و دلایل قوی(1) میتوان به ضعف استدلال و کمرنگ بودن آنها پی برد.
در نهایت عامل یا عوامل تأثیرگذار مانند: شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و مقاله توهینامیز در روزنامه اطلاعات مورخ (17/10/56) نسبت به امام خمینی (ره) ، به عنوان عوامل شتابزای انقلاب محسوب میشوند. از این رو اولین جرقههای انقلاب، به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات، در قم (قیام 19 دی 1356) زده شد؛ لذا به واسطه آن حوادث احساسات مردم سخت جریحهدار گردید و مردم با توسل به مراسم مذهبی و سنتی، در یک حرکت پیوسته و زنجیروار، قیامهای دیگری در تبریز، یزد و سایر شهرستانها به وجود آمد. در نهایت به دنبال آن، حادثه 17 شهریور، هجرت امام به فرانسه، راهپیمایی عظیم مردم در روزهای عید فطر و تاسوعا و عاشورای 57، و در نهایت ورود پیروزمندانه امام خمینی (ره) به شور و ... از جمله حادث مهمی هستند که پایهای رژیم شاهنشاهی را به شدت لرزاند و در نتیجه انقلاب اسلایم را به پیروزی رسانید. که در این قسمت از بحث، خلاصه آنها را مورد بررسی قرار میدهیم:
1ـ شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، آغاز مرحله جدید انقلاب اسلامی
رژیم شاه با همدستی رژیم عراق در اول آبان 1356 ه.ش حاج سید مصطفی خمینی، فرزند بزرگ حضرت امام را که به گفته ایشان: امید آینده اسلام بود، به شهادت رساند. انگیزه آنها از دست زدن به این جنایت وارد کردن ضربه روحی به امام و تنها گذاشتن ایشان و از بین بردن یکی از مخالفین جدی نظام و ایجاد رعب و وحشت در بین سایر مخالفین بود.
اما جنایت رژیم پهلوی نتیجه عکس داد: امام این شهادت را از الطاف خفیه الهی بر شمردند و شهادت ایشان زمینه مناسبی برای گسترش و تبیین اندیشههای امام شد، به طوری که گویندگان و سخنرانان در مراسم بزرگداشت شهادت او بیپروا نام امام را برده و از مقام علمی، سیاسی ، اهداف و انگیزههای ایشان از مبارزه تجلیل کرده و به تبعیت از امام شاه را عامل همه فسادها و بدبختیهای کشور معرفی کردند.
شهادت حاج آقا مصطفی، آتش انقلاب را فروزان کرد. تظاهرات ، راهپیماییها و افشاگریهایی که در پی شهادت ایشان آغاز گردید باعث آگاهی و از خود گذشتگی مردم شد، به طوری که به فاصله کودتاهی سراسر ایران یکپارچه به صحنه مبارزه و خروش مبدل گردید.(2)
رهبری امام خمینی (ره) 1
آدمی که بامید خدا و برای خدا حرکت کرده،از تهدید آمریکا، حتی اگر شوروی را هم ضمیمه اش کنند،هیچ ترسی بدل راه نخواهد داد.در مورد این مرد بزرگ یکی دیگر از خصوصیاتش را بگویم،شاید شما باورتان نشود این مردی که روزها مینشیند و این اعلامیه های آتشین را میدهد،سحرها اقلا یک ساعت با خدای خودش راز و نیاز میکند و آنچنان اشک هائی میریزد که باورش مشکل است.
این مرد درست نمونه علی(ع)است.درباره علی گفته اند که در میدان جنگ به روی دشمن لبخند میزند و در محراب عبادت از شدت زاری بیهوش میشود.و ما نمونه او را در این مرد میبینیم.
منابع مقاله:
پیرامون انقلاب اسلامی ، مطهری، مرتضی؛
رهبری امام خمینی (ره) 2
از نظر رهبری اینطور نبود که روز اول کسی خود را کاندیدا بکند و بعد مردم به او رای بدهند و او را به رهبری انتخاب کنند و بدنبال آن،رهبر برای مردم تعیین خط مشی کند.واقعیت اینست که گروههای زیادی-از آنها که احساس مسئولیت می کنند- تلاش کردند که رهبری نهضت را بعهده بگیرند ولی تدریجا همه عقب رانده شدند و رهبر خود به خود انتخاب شد.شما در نظر بگیرید که چه تعداد از قشرهای مختلف،مثلا از روحانیون-چه از مراجع و یا غیر مراجع-و یا از غیر روحانیون چه گروههای اسلامی و چه غیر اسلامی،در این انقلاب شرکت داشتند.در این نهضت افراد تحصیلکرده،افراد عامی،دانشجو،کارگرها،کشاورزان، بازرگانان همه و همه شرکت داشتند ولی از میان همه این افراد مختلف،تنها یک نفر،به عنوان رهبر انتخاب شد،رهبری که همه گروهها او را برهبری پذیرفتند.اما چرا؟آیا بدلیل صداقت رهبر بود؟بیشک این رهبر صداقت داشت
به امام بگو فدای سرتان
مادر اسیری به من گفت که بچهام اسیر بود، امروز خبر آمد که شهید شده است، شما برو به امام بگو فدای سرتان، من ناراحت نیستم!
وقتی که خدمت امام آمدم، یادم هم رفت اول بگویم؛ بعد که بیرون آمدم، یادم آمد؛ به یکی از آقایانی که در آنجا بود، گفتم به امام عرض بکنید یک جمله ماند.
ایشان پشت درِ حیاط اندرونی آمدند، من هم به آنجا رفتم. وقتی حرف آن زن را گفتم، امام آنچنان چهرهایی نشان دادند و آنچنان رقتی پیدا کردند و گریهشان گرفت که من از گفتنش پشیمان شدم!
این واقعاً خیلی عجیب است. ما این همه شهید دادیم؛ مگر شوخی است؟ هفتاد و دو تن از یلان انقلاب قربانی شدند؛ ولی او مثل کوه ایستاد و اصلاً انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است؛ حالا در مقابل اینکه اسیر را کشتهاند، چهرهاش گریان میشود؛ اینها چیست؟ من نمیفهمم. آدم اصلاً نمیتواند این شخصیت و این هویت را توصیف کند.
بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم سالگرد ارتحال امام 1/3/1369
سحرگاه بعد از فراق حضرت امام
...............
با جیپ رو باز می آیم
روز قبل از پانزده خرداد 42 شاهد بودم که چندین کامیون کماندوهای مزدور شاه در قم حاضر شده بودند
تا سخنرانی امام را به هم بزنند. عده ای رفتند منزل امام و به امام گفتند جان شما درخطر است اگر امکان
دارد امروز شما بیرون نیایید؛ ولی امام فرمودند :(( خیر، با یک جیپ روباز می آیم تا همه مرا ببینند.))*
...............
در یکی از شبهای ماه مبارک رمضان در تقاطع خیابان اسکندری جنوبی و آزادی هستیم؛ مانند همیشه ترافیک سنگینی پشت چراغ قرمز ایجاد شده است. این مهم نیست؛ مهم این است که من به همراه تعدادی از کارکنان دفتر رهبری، پشت سر اتومبیلی هستیم که در صندلی عقب آن، رهبر معظم انقلاب نشسته است. لابد اتومبیل از حیث معمولی بودن است که هیچ جلب توجه نمیکند و کسی رهبر را در آن نمیبیند؛ حتی سرنشینان اتومبیلهایی که کنار اتومبیل مدل 61، کلافه ترافیک هستند و یا عابرانی که از جلوی او میگذرند و... .
رهبر، صبورانه تهرانیها را میبیند. اما گویی رانندة اتومبیلی آقا را دیده است، با هیجان میکوشد از ما عقب نیفتد و تلاش میکند خود را کنار اتومبیل رهبر برساند. پا به پای ما میآید. وقتی در اتوبان تهران-کرج، اتومبیلها به بزرگراه ستاری میرسند او غفلت میکند و تا به خود بیاید از بریدگی دور شده و ما گذشتهایم.
اتومبیل حامل رهبر، بعد از طی بلوار فردوس به سمت چپ میپیچد و در خیابان شهید مالکی وارد کوچهای میشود که معطر به نام شهیدی است. لحظاتی بعد در خانهای هستیم که ساکنانش حیران و مبهوت در مقابل رهبر نشستهاند؛ به راستی غافلگیر شدهاند. البته آنان از سر شب منتظر میهمانی بودهاند که قرار بوده از بنیاد شهید و یا وزارتخانهای بیاید؛ اما گمان نمیکردند آن مقام مسئول، مقام معظم رهبری باشد. من که محو عکسالعملهای میزبانان هستم، لحظاتی بعد، حالی مانند آنان پیدا میکنم. وقتی عکسی از شهید را میخواهند هنوز نمیدانم در کجایم ولی وقتی برادر شهید با قاب عکس بر میگردد احساس میکنم عکس برایم آشناست هنگامی پایین آن را میخوانم: «طلبه و دانشجوی شهید علیرضا خانبابایی» دلم فرو میریزد ناگاه 18 سال به عقب برده میشوم؛ به سدّ دز آنجایی که در انتظار عملیات هستیم، عملیات نصر 1 در شمالغرب.
همراه با رزمندگان
--------------------------------------------
پس از انتخاب آیةاللَّه خامنه ای به ریاست جمهوری، حضرت امام رفتن ایشان را به مناطق جنگی را ممنوع کردند.
در اواخر جنگ، معظم له با اصرار فراوان، رضایت حضرت امام خمینی قدس سره را برای حضور دوباره در جبهه، جلب کردند و بار دیگر از نزدیک، گام به جبهه های نبرد گذاشتند.
معظم له به عنوان امام جمعه تهران، قبل از آمدن به جبهه، پیامی برای همه ائمه جمعه و جماعت، صادر نمودند و آنان را برای حضور در جبهه ها، دعوت کردند.
14 سکه! برای مراسم عقد!
در محضر مقام معظم رهبری از مهریه صحبت به میان آمد، آقا فرمودند:
اولا در مورد مهریه، هر چه مورد نظر دختر شما باشد، همان را مهریه قرار دهید، ولی من چون برای مردم خطبه عقد می خوانم و این سنت من بوده که دختر خانمی که مهریه اش بیش از 14 سکه باشد صیغه عقدش را نمی خوانم، تا حالا هم این کار را نکرده ام; اگر بخواهید می توانید بیش از 14 سکه هم قرار بدهید، ولی من صیغه عقد را نمی توانم بخوانم; بروید نزد آقای دیگری صیغه عقد را بخواند و از نظر من اشکالی ندارد . دکتر غلامعلی حداد عادل (نماینده مجلس شورای اسلامی)
آزار و اذیتهای رژیم ستمشاهی
قبل از انقلاب روزی پیش از ظهر برای آوردن حضرت آیت الله خامنه ای برای اقامه نماز جماعت به مسجد کرامت، به منزلشان رفتم . فرزند آقا در حالی که رنگ پریده بود، در را باز کرد . در این هنگام متوجه شدم اسباب و وسایل منزل آقا به هم ریخته است .
سؤال کردم: جریان چیست؟ او با همان زبان کودکانه گفت: صبح زود چند تا ژاندارم وارد منزلمان شدند و با سر و صدا، منزل و کتابخانه آقا را به هم ریختند و با زدن قنداق تفنگ به پاهای پدرم او را بردند .
.......
همگان میل به شناخت زندگی بزرگان و مجاهدان کم نظیر دارند و در پی کشف عوامل ترقی و پیشرفت آنان هستند تا از تجربه آنان در رسیدن به کمالات استفاده کنند از این رو، بیان گوشه ای از فضایل و سیره عملی سلاله پاک رسول الله صلی الله علیه و آله، حضرت آیة الله العظمی خامنه ای، ذهن و جان تشنه شیفتگانش را سیراب کرده و درس بزرگی برای دوستداران فضیلتها و حقیقت هاست. در این مختصر، اشاره ای کوتاه به برخی از این فضایل خواهیم داشت .
شیفته قرآن
آیة الله العظمی خامنه ای، پرورش یافته مکتب قرآن و آشنای دیرینه آن است. زمزمه های تلاوت آیات قرآنی را با دل و جان می شنود و در چشم انداز معارف وحی، دنیای امید خویش را می بیند. در روزگار خفقان و سیاه رژیم طاغوت، که قرآن به مساجد و مجالس عزا محدود می شد و قاریانی جز کهنسالان نداشت، درس تفسیرش دلهای غبارگرفته را صفا می داد و از شهد شیرین معارف قرآنی، اذهان تشنه شیفتگانش را سیراب می کرد و مأمنی برای جوانان مسلمان و انقلابی بود. زمانی که روشنفکر نمایان سرخورده، دریچه جان و خرد خویش را بر افقهای «شرق و غرب» گشوده و حیات خویش را در آن جستجو می کردند. و «منور الفکرها» تلاوت قرآن را به مسخره و استهزاء گرفته، کهنه پرستی می انگاشتند، او به قرآن دل داده و نظر می دوخت و از گرمای این خورشید پر فروغ آرامش می گرفت.
...............
اینترنت ملی
فیسبوک سیاه، دام جدید هکرها
شهادت علی اصغر حسین(علیه السلام)
سیر نمایشگاهی حجاب
تجربه ای زیبا با وبگردی در وبلاگستان امام صادق(ع)
شمر امروز
من یک بسیجیم
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1(سری دوم)
سیر نمایشگاهی حجاب در بیانات مقام معظم رهبری
سیر نمایشگاهی بیانات رهبری در رایطه با حجاب
به عمل کار برآید به اشک ریختن نیست
حماسه «نهم دی ماه» در کلام حضرت آیتالله خامنهای
اعجاز قرآن ، قسم به انجیر و زیتون ...
دیدار اعضای مجمع خیرین سلامت کشور با رهبر انقلاب
مجموعه چندرسانهای: «بیخواص»
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 664751
کل یاداشته ها : 462