جهانی شدن
جهانی شدن و مفاهیم نزدیک به آن از سوی اکثر پژوهشگران مسائل سیاسی و امور بین الملل برای توصیف وضعیت کنونی حاکم بر نظام بین الملل به کار میرود. در نظر کسانی که چنین پدیدهای را به انحاء مختلف مطرح میکنند، جهانی شدن فرایندی اجتماعی است که از مدتها پیش آغاز شده و رو به گسترش است و در آن قید و بندهای جغرافیایی که روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین میرود. از نظر آنان، واژه جهانی شدن حرکت به سوی یک جامعه جهانی واحد را نوید میدهد. [1]
«آنتونی گیدنز» جامعه شناس معاصر، در تعریف جهانی شدن میگوید: «جهانی شدن به معنی گسترش روابط اجتماعی و اقتصادی در سراسر جهان است. در یک نظام جهانی، جنبههای متعددی از زندگی مردم از سازمانها و شبکههای اجتماعی تاثیر میپذیرد که هزاران کیلومتر از آن دورتر هستند. در این وضعیت، جهان را باید به عنوان یک نظام واحد قلمداد کرد.» [2]
نگاهی کوتاه به تاریخچه جهانی شدن
تاریخچه جهانی شدن به جهت داد و ستد جوامع، به خصوص در عرصه فرهنگ و مذهب به تاریخ اجتماعی بشر باز میگردد؛ اما به مفهوم نوین آن، با مدرنیسم همراه بوده و به خصوص در قرن بیستم شتاب بیشتری به خود گرفته است. در قرن بیستم تحولات شگرفی در عرصههای مختلف حیات انسان روی داد که نگاههای جهانی را گسترش داد.
ابعاد جهانی شدن
جهانی شدن ابعاد و وجوه مختلفی دارد که به طور خلاصه به شرح ذیل میتوان تبیین کرد:
1. جهانی شدن سیاست
تضعیف دولتهای ملی و ناکار آمدی آنها در حل مسائل داخلی به دلیل ارتباط و هم بستگی فزاینده مسائل داخلی و خارجی و در هم تنیدن این مسائل، رشد پیمانها و اتحادهای منطقهای و جهانی و ظهور سازمانهای بین المللی، همگی نشان از شکل گیری نظام نوین سیاسی در جهان دارد. امروزه ممکن است حتی حق حاکمیت دولتها به واسطه مسائلی که مربوط به کل کره زمین تلقی میشود، یا به واسطه عدم رعایت حقوق بشر نقض شود.
شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا و... این حق را به خود داده اند که در مسائل مربوط به صلح و امنیت جهانی، اقتصاد و... حاکمیت دولتها را نقض کنند. و بسیاری از دولتها عملاً مجبور شده اند به محدودیتهای منطقهای و بین المللی تن دهند و اصولاً با جهانی شدن سیاست، منافع ملی و منافع جهانی در حال ادغام شدن هستند.
2. جهانی شدن اقتصاد
در عصر حاضر، خصوصاً دو دهه اخیر، به واسطه پیشرفت علم، تکنولوژی و اقتصاد، کشورها روز به روز به هم وابستهتر شده اند؛ به نحوی که کشورهای قدرتمند و پیشرقتهتر وابستگی بیشتری پیدا کرده اند، چه از لحاظ مواد خام (از جمله نفت) برای تولید و چه از لحاظ مصرف برای فروش محصولات خود. همین امر موجب شده که سازمانها و نهادهای اقتصادی بزرگ، چه منطقهای و چه بین المللی به وجود آیند که وجود آنها در دنیای کنونی لازم و ضروری است؛ چرا که بدون آنها هیچ کشوری نمیتواند در امر اقتصاد پیشرفتی حاصل کند و ورود به بازار جهانی مستلزم شرکت و عضویت در این سازمانهاست و کشورهای غیر عضو توان حضور جدی در رقابت با کشورهای عضو را نمیتوانند داشته باشند.
از جمله این سازمانها میتوان موارد زیر را نام برد:
1. سازمان تجارت جهانی، که در سال 1995 تشکیل شد و اکنون 142 عضو دارد و 31 کشور دیگر (از جمله ایران) نیز تقاضای عضویت در آن را داده اند؛
2. صندوق بین المللی پول (WTO)؛
3. بانک ترمیم و توسعه؛
4. بانک جهانی؛
5. سازمان اقتصادی اکو؛
6. گروه هفت.
البته، بعضی از اقتصاد دانان عضویت در این نهادها را به ضرر کشورهای جهان سوم میدانند و معتقدند این سازمانها جهت وابسته کردن و به استعمار در آوردن کشورهای جهان سوم توسط کشورهای قدرتمند و به دست آوردن بازارهای مصرفی آنان میباشند. عدهای نیز نظر و عقیدهای خلاف این را دارند و میگویند که برای حضور در بازارهای جهانی و رشد اقتصاد، راهی جز عضویت در این سازمانها نداریم؛ اگر چه عوارض و مشکلاتی را در پی داشته باشد.
3. جهانی شدن فرهنگ
برخی صاحب نظران معتقدند که مهمترین و بحث انگیزترین بُعد جهانی شدن، بُعد فرهنگی و اجتماعی آن است. در این زمینه، سؤالات و ابهامات بسیاری وجود دارد و آراء متفاوتی را نیز بر انگیخته است. از جمله:
- آیا ما به سمت شکل گیری جهان تک فرهنگی و یا جهانی همگون و با فرهنگی جهانی پیش میرویم؟
- سرنوشت فرهنگهای محلی یا خرده فرهنگها در این فرایند چیست؟
- آیا ما با «پدیدة وحدت در عین کثرت فرهنگی» مواجه خواهیم بود؟
- آیا جهانی شدن، فرصتی برای مطرح شدن فرهنگهای قومی و محلی در عرصه جهانی نیست؟
- آیا جهانی شدن به منزله شکسته شدن مرزهای جغرافیایی و شکل گیری مرزهای فکری و فرهنگی است؟
- آیا همسان سازی فرهنگی همان آمریکایی شدن فرهنگ و هژمونی فرهنگ غرب در سایر کشورهاست؟
- آیا میتوان از ابزارهایی که خود از شاخصههای جهانی شدن هستند، در مقابله با هژمونی غرب استفاده کرد؟
- پیامدهای فرهنگی ابزارهای نوین ارتباط جمعی و جهانی شدن ارتباطات برای کشورهای جهان سوم چیست و چگونه میتوان با آْن تعامل کرد؟
این سؤالات علی رغم اهمیت فراوان و حیاتی شان، کمتر پاسخ روشنی از سوی صاحب نظران یافته اند؛ چنان که دیدگاههای متضادی در این حوزه وجود دارد.
در جهان امروز هر چند که فرهنگها به هم نزدیک میشوند، ولی گرایش به هویتها و فرهنگهای خاص نیز به طور هم زمان دیده میشود.
قاعدتاً برآیند این تغییرات و تحولات به نفع کشورهایی است که سیطرة اقتصادی، سیاسی، رسانهای و فرهنگی دارند و این جریان به ضرر کشورهای پیرامونی است. [3]
با این اوصاف، برخی به این نتیجه رسیده اند که فرهنگ جهانی حاکم، فرهنگ مطلوبی نیست و خلأ هویتی و نیازهای روانی آنها را تأمین نمیکند؛ لذا به مقابله با آن بر میخیزند و فرهنگ خود را اصیلتر و دارای صفات کمال و جامعیت میدانند، حتی کشورهای غربی، مثل فرانسه، فرهنگ مخرب آمریکا را به ضرر فرهنگ خود میدانند و به مقابله با آن برمی خیزند.
پیامدهای فرهنگی جهانی شدن
الف. پیامدهای منفی (تهدیدها)
1. یکسان سازی فرهنگی: که موجب از بین رفتن خصوصیتهای فرهنگی ملل و جوامع است.
2. اشاعه فرهنگ غربی: آمریکاییها جهانی سازی را پروژهای برای گسترش سلطه و سیطره خودشان میدانند. آنها معتقدند که به کمک «هالیوود» در عرصه هنری، جهانی سازی را عملاً از سالها قبل آغاز کرده اند. هالیوود سمبل سیطره فرهنگی- هنری آمریکا بر جهان است.
3. نسبی گرایی دینی و اخلاقی: یکی از پیامدهای منفی جهانی شدن فرهنگ، شکاکیت ساختاری، یقین گریزی، تکثیر گرایی و نسبیت فهم انسان م عاصر است.
4. فرهنگ مصرفی :در جریان جهانی شدن، کشورها فتح نمیشوند، بلکه بازارها به تصرف در میآیند. اولین هدف تکنولوژیهای جدید ارتباطی که در جهت تخریب موانع و مرزهای سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک جوامع انسانی اقدام میکنند، افزایش میل به مصرف است.
5. شکاف طبقاتی: هم به لحاظ اقتصادی و اختلاف سطح معیشتی کشورهای صنعتی با کشورهای در حال توسعه و حتی افزایش اختلاف طبقاتی در داخل کشورهای جهان سوم و هم به لحاظ فرهنگی و افزایش سطح فکری و منش رفتاری نسل جدید با نسلهای گذشته، شکاف طبقاتی به وجود میآید. جهانی شدن با ارائه الگوهای جدید رفتاری، موجبات تشدید تفاوتهای فرهنگی و رفتاری را در خانوادهها و گروههای اجتماعی فراهم میآورد.
6. منفعت طلبی: اخلاق کاپیتالیستی و سرمایه داری به همراه اقتصاد آن بر فرهنگ جوامع سنتی سایه افکنده و معنویت و محبت و احساس عاطفی در بین مردم کم رنگتر میشود.
7. فرد گرایی: یکی از ویژگیهای وسائل جدید ارتباط جمعی آن است که روحیه فرد گرایی و خود محوری را تشدید میکند. شبکههای ارتباطی رایانهای به وجود آورنده نوعی ارتباطات مجازی اجتماعی در جوامع انسانی شده و گسترش این نوع ارتباطات، موجب کاهش پیوندهای خانوادگی و خویشاوندی شده است. علی رغم برخی فوائد در خور توجه، این موضوع میتواند جامعه آینده را به جامعهای مشتمل از افراد منزوی، کم تحرک و از نظر روحی غیر متعادل تبدیل نماید.
8. کالایی شدن فرهنگ: محصولات فرهنگی و هنری با انگیزه تجاری، تولید و عرضه میشوند و مفهوم والای ارزشی و پیام رسانی خود را کم کم از دست میدهند.
9. تضعیف نقش خانه و مدرسه: انقلاب ارتباطات باعث تضعیف واقعی نقش این دو نهاد در پرورش اجتماعی و فرهنگی فرزندان شده است. [4]
ب. پیامدهای مثبت (فرصتها)
1. ارتقای فرهنگهای ملی به سطح جهانی: ظهور امکانات جدید ارتباطی در دهههای اخیر، توانمندی برخی از حوزههای فرهنگی را بالاتر برده و به آنها فرصت انتقال پیامهای خود را به فرهنگهای دیگر داده است.
2. آزاد سازی اطلاعات: جهانی شدن اطلاعات و افزایش دانش بشری یکی از مهمترین پیامدهای جهانی شدن است که هم در عرصه علمی و فرهنگی و هم به لحاظ سیاسی تأثیرات بسزایی را بر جای گذاشته است.
جهانی شدن موجب توسعه آگاهی مردم در شرق و غرب جهان نسبت به آنچه در آن طرف دیوارها میگذرد، میشود و دیگر کسی نمیتواند محدودیتهایی بر آنچه داخل کشورش میگذرد، اعمال کند یا موانعی بر سر این راه قرار دهد.
3. درک جهانی، همگرایی جهانی: در اثر افزایش ارتباطات جوامع مختلف و تعمیق وابستگیهای متقابل، مشکلاتی نیز در ابعاد جهانی ظهور یافته است (همچون: بیماریهای مسری، مواد مخدر و...) که این مشکلات نیازمند همکاری جهانی است. از این رو، در جهان امروز شاهد نوعی همگرایی جهانی برای حل مشکلات جهانی هستیم.
در قرن حاضر، بشر این نکته را به خوبی دریافته و عمیقاً درک کرده که زیستن در یک زمین واحد مستلزم ایجاد ارتباط عمیق با یکدیگر است.
4. تقریب گفتمانها و عقاید: در ارتعاطی اندیشهها و افزایش مراودات فرهنگی و تضارب آراء و عقاید ازمیزان تعصبهای فکری و خصوصیتهای عقیدتی کاسته خواهد شد و نخبگان جوامع و مذاهب مختلف از انعطاف و تحمل بیشتری در استماع و پذیرش اندیشههای مخالف برخوردار میشوند.
5. هویت جویی فرهنگی: صدور انبوه فرهنگ عامه غربی و به ویژه آمریکایی و اعمال سیطره فرا فرهنگی، موجب شد که در افکار عمومی مقاومتهایی نیز ضد روندهای جهانی شدن شکل گیرد و در سطح گسترده نوعی تعصب فرهنگی به ظهور رسد. [5]
عوامل ایجاد و شتاب جهانی شدن
1. رشد و ادغام شرکتهای اقتصادی چند ملیتی در سطح جهان
شرکتهای چند ملیتی یکی از بازوهای قدرتمند غرب هستند که هم گام با دیگر سازمانهای سیاسی، رسانهای و پیمانهای نظامی، زمینههای سلطه گستردهتر آمریکا و اروپا را بر سراسر جهان فراهم میآورند.
شرکتهای چند ملیتی، مؤسساتی تجاری اند که مالکیت یا فرایند تولید آنها در بیش از یک کشور قرار دارد.
عنوان ظاهری آنان به شکل گمراه کنندهای این برداشت نادرست را القاء میکند که به ملیت خاصی مربوط نیستند و ملتهای گوناگونی در مالکیت و کنترل آنها سهیم اند، در حالی که تنها به سرمایه داران کشور خاصی تعلق دارند و سهام داران و مدیران اصلی آنها نیز تابعیت همان کشور را دارا هستند.
فروش سالانه بزرگترین شرکتهای چند ملیتی آن قدر بالاست که تولید ناخالص بزرگترین کشورهای جهان سوم در برابر آنها هیچ انگاشته میشود. این شرکتها با سرمایه گذاری در کشورهای جهان سوم، از نیروی ارزان کار و مواد خام موجود در این کشورها، بیشترین بهره را میبرند. آنان مالیات بسیار ناچیزی میپردازند و از قوانین دست و پاگیر محیط زیست که در کشورهای پیش رفته اعمال میشود، در امان هستند. هدف اصلی این شرکتها بسیار فراتر از سلطه اقتصادی است. «نیکسون» هدف از تشکیل شرکتهای چند ملیتی را چنین تشریح میکند:
«اگر بخواهیم ارزشها و راه و رسم زندگی ما بر جهان مستولی شود، ناگزیر باید با دیگر فرهنگها و مراکز قدرت رقابت کنیم. شرکتهای چند ملیتی اهرم پر قدرتی برای انجام این مقصود فراهم میآورند. شرکتها برای فعالیت تجاری و تولیدی خویش، هیچ حد و مرزی نمیشناسد و تقریباً هر کجا بخواهند شعبهای از تشکیلات خود را بر پا میکنند. این شرکتها با در اختیار داشتن انحصار تکنولوژی در جهان سرمایه داری، از نظر مالی چنان قدرتی دارند که به راحتی میتوانند با انتقال بخشی از موجودی خود از یک ارز به ارز دیگر، برای هر کشوری که با آنها ناسازگار باشد، بحران مالی و پولی بیافرینند.» [6]
2. فرو پاشی کمونیسم
بعد از فروپاشی شوروی و از بین رفتن نظام دو قطبی در جهان و شکستن اتحاد کشورهای تحت الحمایه و متحد شوروی، از جمله بعضی از کشورهای آسیایی، اروپای شرقی و آمریکایی... بازار وسیعی برای کشورهای غربی خصوصاً آمریکا ایجاد شد تا اهداف و سیاستهای خود را در آن کشورها که یک چهارم سرزمینهای جهان را شامل اند، پیاده کنند و نظام دو قطبی به یک قطبی بدل شود و آمریکا دیگر برای خود رقیبی احساس نکند. [7]
3. انقلاب الکترونیکی و رسانهای
ما امروز در معرض برد جهانی رسانههای ارتباطی هستیم. برنامههای خبری تلویزیون، مجموعه گوناگونی از تصاویر بین المللی ارائه میکنند. امروز یک نظام جهانی اطلاعاتی، نظام بین المللی تولید، توزیع و مصرف کالاهای اطلاعاتی به وجود آمده است. با در نظر گرفتن موقعیت برتر کشورهای صنعتی در نظم جهانی اطلاعات، بسیاری معتقدند که کشورهای جهان سوم در معرض شکل جدیدی از امپریالیسم رسانهای هستند. [8]
4. اینترنت
اینترنت پر قدرتترین عنصر ارتباطی عصر حاضر است. با پیدایش اینترنت، انقلاب عظیمی در امر ارتباطات به وجود آمده که با گسترش آن و افزایش تعداد کاربران، نقش موثری در این زمینه ایفاء میکند.
امروزه شبکه جهانی (web) مرزهای فیزیکی بین کشورها را پشت سر گذاشته و رؤیای دهکده جهانی را محقق ساخته است. با استفاده از این شبکه امکان دسترسی به هر گونه اطلاعات، حتی در دور افتادهترین نقاط نیز میسّر شده است. از خصوصیات بارز این شبکه آن است که هیچ کشور یا سازمان خاصی متولی آن نیست. بنابراین، امکان فراهم کردن هر نوع اطلاعات بر روی آن و همچنین دسترسی آزاد همگان به این اطلاعات فراهم است. [9]
دو رویکرد ناسازگار در باب جهانی شدن
1. رویکردی که تلاش میکند جهانی شدن را به مثابه یک استراتژی سازمان یافته توسط ارادههای انسانی ببیند و آن را امری تصنعی بینگارد.
این رویکرد، عمدتاً بر بنیادهای فهم سیاسی و اقتصادی از این پدیده متکی است؛ چنان که اصولاً با تکیه بر شاخصهایی صرفاً در همین حوزهها، به تفسیر پدیدة جهانی شدن میپردازد و آن را فرایندی با مضمون «جهانی سازی» میداند.
2. رویکرد دوم، این پدیده را به مثابه یک امر گریز ناپذیر طبیعی در نظر میگیرد. بر این مبنا، جهانی شدن یک فرایند طبیعی و گریز ناپذیر تاریخی است که در سیر تحولات تکنولوژیک و ارتباطی رخ نموده و پیامدهای گریز ناپذیری در پهنه حیات انسانی از خود به جای نهاده است. این رویکرد نیز در فهم پدیده جهانی شدن اصولاً بر فرایندهای تکنولوژیک از یک سو و تحول در شاخصهای فرهنگی و ارتباطی از سوی دیگر تکیه میکند. [10]
نتیجه
1. جهانی شدن فی نفسه امری ناپسند و مذموم قلمداد نمیشود، بلکه نوع نگاه خاص و ناپسند به آن و آن را در جهت اهداف نامشروع خود قرار دادن، امری زشت و ناپسند است وگرنه، جهانی شدن عدالت، آزادی، برابری، مساوات، تکامل و پیشرفت معنوی و مادی انسانها، مورد نظر همه پیامبران بزرگ الهی بوده است و همگی در پی این مقصود تلاش کرده اند.
2. رشد «قدرت نظامی»، «اقتصادی» و «رسانه ای» در جهان و قرار گرفتن این سه در دست یک عده خاص، میل آنها را به سلطه بر جهان و ترویج عقاید، فرهنگ و اقتصاد خود افزایش داده است.
جهانی شدن عدالت، برابری، توجه نکردن به سود بیشتر، همه چیز را برای خود نخواستن، توجه به طبقه ضعیف جامعه و... مطلوب است؛ اما تفکر فرهنگی و سیاسی حاکم بر دنیای غرب، عبارت است از: فساد، اباحی گری، کنار زدن دین و اخلاق از صحنه جامعه، کسب سود و نفع بیشتر ولو با چپاول کشورهای فقیر، دخالت در اداره کشورها و به جان هم انداختن آنها برای پیش برد اهداف سیاسی و اقتصادی خود، از جمله ایجاد رقابت در بازار خرید تسلیحات نظامی.
از این رو، جهانی سازی مورد نظر غرب مطلوب نیست.
3. در شرایط فعلی، به خاطر تجمیع قدرت اقتصادی و تکنولوژیک در دست برخی کشورها، در روند جهانی سازی، تصمیم گیرندگان مصالح جهان، آمریکا و کشورهای سرمایه دار اروپایی خواهند بود، نه عقل جمع بشری. از این رو، منفعت و سود برای آمریکا و شرکتهای غربی مورد نظر خواهد بود، نه توجه و کمک به کشورهای فقیر و در حال توسعه.
4. جهانی شدن در صورتی مطلوب است که موجب ظهور و شکل تازهای از استعمار نباشد و به تنوع فرهنگی احترام بگذارد و این چیزی نیست که مورد توجه قدرتهای بزرگ در شرائط فعلی باشد.
مقام معظم رهبری در این باره فرمودهاند: «نظم نوینی که آمریکا در پی آن است، متضمن تحقیر ملتها و به معنای امپراتوری بزرگی است که در رأس آن آمریکا و پس از آن، قدرتهای غربی قرار دارند؛ اما ملتهای جهان سوم چنین چیزی را تحمل نخواهند کرد و اسلام اجازه هیچ گونه ذلت پذیری را به ملتهای مسلمان نمیدهد.» [11]
·پاورقــــــــــــــــــــی
[1] . فرهنگ واژهها، عبد الرسول بیات و دیگران، قم، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی، ص 246.
[2] . جامعه شناسی، انتونی گیدنز، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، ص 568.
[3] . پیامدهای فرهنگی جهانی شدن، حمید مکارم، قم، انتشارات سجده، ص 53 ـ 57.
[4] . ر. ک: همان، ص 93 ـ 116.
[5] . ر. ک: همان، ص 121ـ 137.
[6] . جهانی شدن و جهانی سازان، اسماعیل پرور، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صداو سیما، ص89.
[7] . جامعه شناسی، آنتونی گیدنز، ص 598.
[8] . همان.
[9] . پیامدهای فرهنگی جهانی شدن، ص 64.
[10] . جهانی شدن و دین، فرصتها و چالشها، مجموعه مقالات، قم، احیا گران، 1382، ص 26.
[11] . جهانی شدن و جهانی سازان، اسماعیل پرور، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 42.
اینترنت ملی
فیسبوک سیاه، دام جدید هکرها
شهادت علی اصغر حسین(علیه السلام)
سیر نمایشگاهی حجاب
تجربه ای زیبا با وبگردی در وبلاگستان امام صادق(ع)
شمر امروز
من یک بسیجیم
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1(سری دوم)
سیر نمایشگاهی حجاب در بیانات مقام معظم رهبری
سیر نمایشگاهی بیانات رهبری در رایطه با حجاب
به عمل کار برآید به اشک ریختن نیست
حماسه «نهم دی ماه» در کلام حضرت آیتالله خامنهای
اعجاز قرآن ، قسم به انجیر و زیتون ...
دیدار اعضای مجمع خیرین سلامت کشور با رهبر انقلاب
مجموعه چندرسانهای: «بیخواص»
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 665304
کل یاداشته ها : 462