یاس محمد چه شد؟!
بازخوانی مختصری از زندگی فاطمه زهراعلیها السلام بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله
اشاره
شرح مظلومیت فاطمه علیها السلام از توان این قلم خارج است.
بانوی آسمانی که گروهی دنیاطلب فرصت جوی به خاطر سیطر? چند روزه، بر امور مسلمانان، او را به شهادت رساندند.
مقال? حاضر ابتدا جایگاه، مقام و ویژگیهای فاطمه علیها السلام را مرور میکند تا بتواند هنگام شرح مظلومیت او، خواننده را با عمق جفا و ظلم به ساحت کوثر محمدی، آشنا سازد.
فاطمه کیست؟
1 - ولایت فاطمه
خداوند در ضمن حدیث معراج به پیامبرصلی الله علیه وآله میفرماید: «ای محمّد! تو، علی، فاطمه، حسن، حسین و امامان از فرزندان حسین را از نور خودم آفریدم و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه کردم، هر کس آن را پذیرفت، نزد من در جرگ? مؤمنان داخل شده و آن که انکار کند نزد من از گمراهان خواهد بود.ای محمد! اگر بندهای از بندگان من، آن قدر مرا بپرستد و عبادت کند که از کار بیفتد و از لاغری و ناتوانی مانند مشک فرسوده شودو بعد به هنگام ورود نزد من ولایت شما را انکار کند، او را نخواهم آمرزید تا این که اقرار به ولایت شما نماید.ای محمد! آیا دوست داری آنان را ببینی؟ پیامبر عرض کرد: «آری.» خداوند فرمود: «نگاه کن.» پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میگوید: «به طرف راست عرش نگاه کردم. نام خود، علی، فاطمه، حسن، حسین، علی، محمد، جعفر، موسی، علی، محمد، علی، حسن را دیدم و نام مهدی را در وسط دیدم که مانند ستارهای میدرخشید. خداوند فرمود: اینها حجتهای من بر آفریدگانم هستند...»(1)
2 - علم فاطمه
عمار یاسر میگوید: «روزی علی علیه السلام نزد فاطمه علیه السلام رفت. تا چشم فاطمه علیها السلام به علی علیه السلام افتاد، گفت: «یا علی! نزدیک من بیا تا از آنچه بوده و آنچه تا قیامت خواهد شد... تو را مطلع سازم.»
علی علیه السلام با شنیدن این سخن، برگشت و خود را به رسول خداصلی الله علیه وآله رساند. پیامبرصلی الله علیه وآله تا او را دید... فرمود:
یاس محمد چه شد؟!
بازخوانی مختصری از زندگی فاطمه زهراعلیها السلام بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله
اشاره
شرح مظلومیت فاطمه علیها السلام از توان این قلم خارج است..
بانوی آسمانی که گروهی دنیاطلب فرصت جوی به خاطر سیطر? چند روزه، بر امور مسلمانان، او را به شهادت رساندند.
مقال? حاضر ابتدا جایگاه، مقام و ویژگیهای فاطمه علیها السلام را مرور میکند تا بتواند هنگام شرح مظلومیت او، خواننده را با عمق جفا و ظلم به ساحت کوثر محمدی، آشنا سازد.
فاطمه کیست؟
1 - ولایت فاطمه
خداوند در ضمن حدیث معراج به پیامبرصلی الله علیه وآله میفرماید: «ای محمّد! تو، علی، فاطمه، حسن، حسین و امامان از فرزندان حسین را از نور خودم آفریدم و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه کردم، هر کس آن را پذیرفت، نزد من در جرگ? مؤمنان داخل شده و آن که انکار کند نزد من از گمراهان خواهد بود.ای محمد! اگر بندهای از بندگان من، آن قدر مرا بپرستد و عبادت کند که از کار بیفتد و از لاغری و ناتوانی مانند مشک فرسوده شودو بعد به هنگام ورود نزد من ولایت شما را انکار کند، او را نخواهم آمرزید تا این که اقرار به ولایت شما نماید.ای محمد! آیا دوست داری آنان را ببینی؟ پیامبر عرض کرد: «آری.» خداوند فرمود: «نگاه کن.» پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میگوید: «به طرف راست عرش نگاه کردم. نام خود، علی، فاطمه، حسن، حسین، علی، محمد، جعفر، موسی، علی، محمد، علی، حسن را دیدم و نام مهدی را در وسط دیدم که مانند ستارهای میدرخشید. خداوند فرمود: اینها حجتهای من بر آفریدگانم هستند...»(1)
2 - علم فاطمه
عمار یاسر میگوید: «روزی علی علیه السلام نزد فاطمه علیه السلام رفت. تا چشم فاطمه علیها السلام به علی علیه السلام افتاد، گفت: «یا علی! نزدیک من بیا تا از آنچه بوده و آنچه تا قیامت خواهد شد... تو را مطلع سازم.»
علی علیه السلام با شنیدن این سخن، برگشت و خود را به رسول خداصلی الله علیه وآله رساند. پیامبرصلی الله علیه وآله تا او را دید... فرمود:
«میخواهی من به تو خبر دهم یا تو به من خبر میدهی؟» علی علیه السلام فرمود:
«سخن گفتن شما بهتر است.»
پیامبرصلی الله علیه وآله آنچه میان او و فاطمه علیها السلام روی داده بود را بیان کرد. آن گاه علی علیه السلام پرسید: «آیا نور فاطمه هم از نور ماست؟»
پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود:
«یا علی! مگر نمیدانی که نور فاطمه از نور ماست.» در این لحظه بود که امیرمؤمنان به سجده افتاد و آن گاه نزد فاطمه علیها السلام برگشت.»(2)
همچنین است روایت ابن عباس دربار? «فاسئلوا اهل الذکر»؛ بپرسید از صاحبان ذکر، او میگوید: «هو محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین هم اهل الذکر و العلم و العقل و البیان و هم اهل بیت النبوّة» (3)
منابع این علم و دانش گسترد? حضرت عبارتند از:
قرآن (4) ، پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله (5) ، فرشتگان (6) ، نور الهی و... که طرح آن خود بحثی دیگر میطلبد.
مصحف فاطمه زهراعلیها السلام نیز یکی از تجلیات همین علم الهی است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«مصحف فاطمه نزد من موجود است. در آن تمام دانشهایی که مردم در رابطه با آنها به ما نیاز دارند، جمع شده است و ما به مردم نیازی نداریم.»(7)
از برخی روایات استفاده میشود که اخبار گذشته و آینده تا قیامت در مصحف فاطمه موجود است. (8)
3 - عصمت فاطمه
فاطمه علیها السلام همچون پیامبرصلی الله علیه وآله و ائمه علیهم السلام، معصوم بود و این اعتقاد از آی? «انما یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیراً»
اخذ میشود که خداوند اهل بیت خود را مطهر و پاکیزه و زدوده از ناپاکیها معرفی میکند.
عایشه میگوید:
«بامداد یکی از روزها رسول خداصلی الله علیه وآله بالاپوش خود را به دوش انداخت و خواست به بیرون از خانه برود. در این موقع حسن، حسین، فاطمه و سپس علی وارد شدند. هر یک که میآمدند، پیامبرصلی الله علیه وآله عبای خود را بالای سر او میگذاشت تا این که همه زیر عبا جمع شدند.
در این لحظه پیامبرصلی الله علیه وآله آیه تطهیر را تلاوت کرد.
در این موقعام سلمه یکی از همسران پیامبرصلی الله علیه وآله نیز خواست به آنها ملحق شود که پیامبرصلی الله علیه وآله مانع شد.»(9)
4 - فاطمه صدیقه
عایشه میگفت: «کسی را از فاطمه علیها السلام راستگوتر، جز پدرش، ندیدم.» هرگاه بین فاطمه علیها السلام و عایشه مطلبی رخ میداد، عایشه میگفت: «ای رسول خدا! از فاطمه علیها السلام سؤال کن. او دروغ نمیگوید.»(10)
صدیقه به کسی که هرگز دروغ نگوید و سخنش را با عمل خود تصدیق کند، میگویند. (11)
رسول خداصلی الله علیه وآله به علی علیه السلام فرمود: «سه چیز به تو داده شده که به هیچ کس حتی به من داده نشده است:
1 - تو داماد رسول خداصلی الله علیه وآله هستی و من داماد کسی نیستم که پدر زنم مانند پدر زن تو باشد.
2 - همسری صدیقه مانند دختر من داری که من چنین همسری ندارم.
3 - فرزندانی مانند حسن و حسین داری که من ندارم با این وصف شما از من و من از شما هستم. (12)»
«علّت این که فاطمه علیها السلام را علی علیه السلام غسل داد، این بود که فاطمه علیها السلام صدیقه بود و صدیقه را جز صدیق نباید غسل دهد. همان طور که مریم را حضرت عیسی علیه السلام غسل داد.»(13)
5 - فاطمه محدثه
ابن بابویه از امام صادق علیه السلام نقل کرده است: حضرت فاطمه علیه السلام را به این سبب محدثه میگفتند که ملائکه از آسمان فرود میآمدند و او را ندا میدادند همان طور که مریم دختر عمران را ندا میدادند سپس میگفتند:
«خداوند عالمیان تو را برگزیده و مطهر و معصوم گردانیده است و تو را اختیار کرده است بر زنان عالمیان.ای فاطمه! عبادت کن و برای پروردگار خود خاضع شو. و سجود کن و رکوع کن با رکوع کنندگان. پس او با ملائکه سخن میگفت و ملائکه با او سخن میگفتند. پس شبی با ملائکه گفت: آیا کسی مثل مریم دختر عمران برگزیده زنان عالمیان نیست؟ ایشان گفتند: مریم بهترین زنان زمان خود بود، خدای تعالی تو را بهترین زنان زمان خود و زمان مریم و بهترین زنان اولین و آخرین قرار داد.»(14)
6 - شفاعت
امام باقرعلیه السلام به جابر فرمود: «ای جابر! به خدا سوگند فاطمه در آن روز شیعیان و محبان خود را از صحرای محشر جدا میکند همان طور که مرغ دانه خوب را از دانه بد جدا میکند. وقتی شیعیان فاطمه به در بهشت میرسند، حق تعالی به دل ایشان میاندازد که به پشت سر نگاه کنند. چون چنین میکنند خداوند میپرسد:ای دوستان من! چرا به پشت سر نگریستید با این که شفاعت فاطمه حبیب خودم را در حق شما پذیرفتم؟ آنها میگویند:
«پروردگارا! میخواستیم در این روز قدر ما نزد تو، بر اهل محشر معلوم شود.» خداوند میفرماید: «ای دوستان من برگردید به سوی محشر و بنگرید که هر کسی را شما برای دوستی فاطمه دوست دارید، و هر که شما را برای محبت فاطمه غذا داده باشد، هر که جامه پوشانیده باشد برای محبت فاطمه یا آب داده باشد برای محبت فاطمه و هر که از شما غنیمتی را رد کرده باشد به خاطر محبت فاطمه، دست ایشان را بگیرید و داخل بهشت کنید.»(15)
7 - عفت فاطمه
رسول گرامیدر مسجد نشسته بود، از یارانش پرسید: «بهترین چیز برای زن چیست.» کسی نتوانست جواب دهد. علی به خانه آمد و ماجرا را گفت. فاطمه علیها السلام فرمود: «خیر لهن ان لایرین الرجال ولا یرونهن؛ بهترین چیز برای زنان این است که به مردان نگاه نکنند و مردان نیز به آنها ننگرند.» حضرت به مسجد آمد و جواب پیامبر را داد پیامبر فرمود: «از کجا آموختی.» علی فرمود: «این پاسخ فاطمه است، و پیامبر فرمود: «فاطمه پاره تن من است.»(16)
امام موسی بن جعفرعلیه السلام نیز میفرمود: «فرد نابینایی اجازه خواست تا به منزل فاطمه بیاید. آن بانو خود را پوشاند.
رسول خدا پرسید: «او نمیبیند. چرا خود را میپوشانی؟» پاسخ داد: «ان لم یکن یرانی فانّی اراه و هو یشم الریح؛ او مرا نمیبیند ولی من او را میبینم. و او عطر مرا میبوید.» رسول خدا فرمود: «گواهی میدهم که تو پاره تن من هستی.»(17)
8 - عبادت فاطمه
حسن بصری میگفت: «ما کان فی هذه الامة اعبد من فاطمه. کانت تقوم حتّی تورّم قدماها؛ (18)
عابدتر از فاطمه در میان امّت نمیتوان یافت چرا که به حدّی به عبادت میایستاد که پاهایش ورم میکرد.» حتی در شب ازدواج آن حضرت نقل شده است که علی علیه السلام همسرش را نگران دید علّت را پرسید، فاطمه فرمود: «درباره حال و وضع خود فکر کردم و پایان عمر و قبر را به یاد آوردم، و انتقال از خانه پدر به منزل خودم، مرا به یاد ورود به قبر انداخت، تو را به خدا قسم بیا در آغاز زندگی مشترک، به نماز برخیزیم و امشب را به عبادت خدا بپردازیم.»(19)
فاطمه علیها السلام یک بار نیز از پدر پیرامون کسانی که نماز خود را سبک میشمارند سؤال کرد، که حضرت فرمود:
«فاطمه جان، هر کسی از مردان و زنان نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا گرفتار میسازد، شش بلای دنیوی سه مورد در وقت مردن، سه بلا در قبر، و سه گرفتاری در قیامت، زمانی که از قبر خارج میشود.
شش بلای دنیوی عبارتند از: خداوند برکت را از عمرش برمیدارد. از روزی او برکت را دور میکند. سیمای صالحین را از چهرهاش محو میکند. به اعمالش پاداش نمیدهد. دعایش به آسمان نمیرود. بهرهای از صالحین ندارد.
سه بلای وقت مرگ: ذلیل از دنیا میرود. گرسنه میمیرد، تشنه از دنیا میرود هرچند آب نهرهای دنیا را به او بدهند.
سه بلای قبر: خداوند فرشتهای در قبر میگمارد که او را عذاب دهند. قبرش را تنگ میکند. گرفتار ظلمت قبر میشود.
سه بلای روز قیامت: خداوند ملکی را موکّل میسازد تا او را با صورت بر زمین بکشد، در حالی که خلایق تماشا میکنند. محاسبه اعمالش به سختی انجام میشود. خدا به نظر لطف به او نمینگرد و برای اوست عذاب همیشگی.»(20)
رسول خدا نیز درباره عبادت فاطمه میفرمود: «وقتی زهرا در محراب عبادت میایستد همچون ستارهای برای ملائکه آسمان میدرخشد، خدا به ملائکه میگوید: «ای ملائکه! بنگرید به بهترین بند? من فاطمه.
او در مقابل من ایستاده و از خوف من تمام وجودش میلرزد و با تمام حضور قلب خود، به عبادت من روی آورده است.»(21)
شرح مظلومیت
فاطمه علیها السلام سرور بانوان دو جهان و صاحب چنین مقام و منزلتی نزد خداوند و مخلوقاتش با انبوهی از غم و اندوه روبرو میشود، وقایعی روی میدهد که موقعیت او را کاملاً تغییر داده، هالهای سنگین از مظلومیت را بر سیمایش مینشاند. رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله، غصب خلافت، ماجرای فدک و... عنوانهای این حوادث اند که فاطمه علیها السلام را سرانجام در بستر شهادت انداختند.
فراق پدر
ابن عباس میگفت: «وقتی زمان وفات رسول خداصلی الله علیه وآله رسید، حضرت آن قدر گریست که آب دیدهاش بر محاسن مبارکش جاری شد. پرسیدند: «یا رسول الله! برای چه میگریید؟» پاسخ داد:
«برای فرزندانم و آنچه بدهای امت من، بعد از من نسبت به ایشان خواهند کرد، میگریم؛ گویا میبینم فاطمه دخترم را که بعد از من بر او ستم میکنند و او فریاد میکشد که یا ابتاه، یا ابتاه و کسی از امّت من او را یاری نمیکند.» فاطمه با شنیدن این سخنان گریست، پیامبر فرمود: «دخترم! گریه نکن.» فاطمه پاسخ داد: «برای آنچه با من خواهد شد، گریه نمیکنم ولی از جدایی تو گریه میکنم.» حضرت فرمود: «بشارت باد تو راای دخترم که زود به من ملحق خواهی شد و تو اولین شخصی از اهل بیتم هستی که به من ملحق خواهد شد.»(22)
آری، رسول خداصلی الله علیه وآله در 28 صفر رحلت فرمود و فاطمه علیها السلام را در میان حزن و اندوه فراوان تنها گذاشت.
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «پیامبرصلی الله علیه وآله را در پیراهنش غسل دادم. فاطمه همان پیراهن را از من خواست، وقتی آن را دید، بی هوش شد به این خاطر آن را پنهان کردم.»(23)
محمود بن لبید میگفت: «پس از رحلت رسول خداصلی الله علیه وآله، دختر آن بزرگوار فاطمه زهراعلیها السلام همواره کنار قبر شُهدای احد میرفت و از فراق پدر گریه میکرد. روزی برای زیارت قبر حضرت حمزه رفتم. فاطمه علیها السلام را دیدم که با سوز و گداز مشغول گریه است، صبر کردم تا ساکت شد. گفتم: «ای سرور زنان جهان! به خدا سوگند از گریه شما رگهای قلبم پاره شد.» فرمود: «ای ابا عمر! سزاوار است گریه کنم زیرا با مصیبت رحلت بهترین پدرها رو به رو شدهام. آه! چقدر مشتاق دیدار رسول خداصلی الله علیه وآله هستم.»(24)
بیت الاحزان فاطمه علیها السلام
فضه، خادم فاطمه زهراعلیها السلام، روشنترین تصویر را از این غم جانکاه تصویر میکند او در ملاقاتی با ورقة بن عبدالله ازدی میگوید: «از اهل زمین، اصحاب و نزدیکان و دوستان، کسی به انداز? مولایم فاطمه غمگین و گریان نبود. هر لحظه اندوهش تجدید میشد و گریهاش افزونتر. او هفت روز نشست. نالهاش خاموش نشد. و هر روز گریهاش بیشتر از روز قبل شد. وقتی روز هشتم رسید... طاقت نیاورد، بیرون آمد و فریاد زد، گویی از زبان رسول خدا سخن میگفت زنان رو به او کردند و پسران و دختران بیرون آمدند. مردم گریه میکردند، ضجّه میکشیدند و از هر گوشهای آمده بودند. چراغها خاموش شد تا صورتهای زنان دیده نشود.
زنان گمان کردند که رسول خدا از قبر برخاسته است. مردم در وحشت فرو رفتند و فاطمه ندا زد و ندبه کرد:
«وا ابتاه، وا صفیاه، وا محمداه، وا ابا القاسماه، وا ربیع الارامل و الیتامیمن للقبلة و المصلی و من لابنتک الوالهة الثکلی؛ وای پدر، وای برگزیده خدا، وای محمد، وای ابا القاسم، وای بهار بیوه زنان و یتیمان، چه کسی رو به قبله ایستد و نماز گذارد. چه کسی برای دختر مصیبت زده و حیران تو هست؟»... آن گاه برگشت و از شدّت گریه دیگر چیزی را نمیدید تا این که از قبر محمدصلی الله علیه وآله دور شد. وقتی نگاهش به خانه افتاد، یک سمتش به سوی مأذنه قرار گرفت قدم هایش را کوتاه کرد و همچنان ناله بر میآورد تا این که بیهوش شد. زنان به سویش شتافتند و آب به صورتش پاشیدند تا به هوش آمد و ادامه داد: «پدر جان! قوّتم و خویشتن داریم را از دست دادهام دشمن مرا سرزنش میکند، حزن و اندوه مرا میکشد. پدر جان یکه و تنها باقی مانده و در کار خود سر گردانم. صدایم خاموش، پشتم شکسته، زندگیام درهم ریخته و روزگارم تیره شده است. پدر جان بعد از تو برای وحشتم، مونس ندارم و مانعی برای گریهام و یاوری برای ضعفم پیدا نمیکنم... پدر جان بعد از تو روابط انسانها دگرگون شد و درها به روی من بسته شد» (25) ... فاطمه به خانهاش برگشت. شب و روز گریست و اشکش قطع نشد. بزرگان مدینه جمع شدند، به نزد علی رفتند و گفتند: «ای ابا الحسن فاطمه شب و روز گریه میکند و کسی از ما نیست که شب را به راحتی به صبح برساند... از او بخواه یا شب گریه کند یا روز.»علی به نزد فاطمه رفت و تقاضای آنان را طرح کرد. فاطمه فرمود: «ای ابا الحسن چقدر اندک است ماندن من در میان مردم و چقدر نزدیک است پنهان شدن من از جمعشان. سوگند به خدا هرگز سکوت نخواهم کرد، نه شب و نه روز گریهام را رها نمیکنم تا به پدرم رسول خدا بپیوندم.»از آن پس علی علیه السلام خانهای برای فاطمه علیها السلام در بقیع ساخت که به بیت الاحزان مشهور شد. فاطمه با حسن و حسین به آن جا میرفت و بین قبرها گریان بود وقتی شب از راه میرسید، علی علیه السلام میآمد و او را به خانه میبرد، وضع به همین صورت بود تا این که بیست و هفت روز گذشت و فاطمه در بستر بیماری افتاد.»(26)
راز گریهاش چه بود؟
آنچه به این همه عزاداری عجیب و طولانی فاطمه معنا میبخشید و او را در ردیف بسیار گریه کنندگان قرار داد، (27) چه میتوانست باشد، غیر از این که فاطمه علیها السلام به عیان میدید نفاق رخ نموده و بعد از رحلت رسول خداصلی الله علیه وآله اسلام و دین محمّدصلی الله علیه وآله در معرض آسیب فراوان قرار گرفته است. آری گریه فاطمه برای انحراف اسلام بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله توسط مردمانی بود که نقاب دین بر چهره زده و به نابودی نسل محمدصلی الله علیه وآله کمر همّت بسته بودند و مهمترین جلوه این انحراف همانا غصب مقام خلافت امیرمؤمنان علیه السلام بود که بلافاصله بعد از وفات رسول خداصلی الله علیه وآله روی داد و فاطمه بخش اعظم عمر مختصرش را برای تصحیح این انحراف صرف کرد. این دوره از حیات مظلوم دو عالم را میتوان بدین صورت بیان کرد.
غصب خلافت
بعد از پایان مراسم حجة الوداع، به دستور فرشت? وحی، پیامبرصلی الله علیه وآله در منطق? غدیر فرود آمد و او را با آی? «بلغ ما انزل الیک من ربّک وان لم تفعل فما بلغت رسالته» مخاطب ساخت. لحن آیه از خطیر بودن آن حکایت میکرد. پیامبرصلی الله علیه وآله نماز ظهر را خواند، بر بالای جهاز شتران رفت و فرمود:... هانای مردم بر قرآن و عترت من پیشی نگیرید و در عمل به هر دو کوتاهی نورزید که هلاک میشوید. در این لحظه دست علی را بلند کرد آن قدر که سفیدی زیر بغل هر دو دیده شد. او را به مردم معرفی کرد و فرمود:
«سزاوارتر از مؤمنان بر خودشان کیست؟ همه گفتند: «خدا و رسولش داناتر هستند.» پیامبر فرمود:
«خدای مولای من و من مولای مؤمنان هستم و بر آنها از خودشان اولیتر هستم. هانای مردم! «من کنت مولاه فهذا علی مولاه سه بار تکرار کرد اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احبّ مَن احبّه وابغض من ابغضه وانصر من نصره واخذل من خذله و ادر الحق معه حیث دار» پیرامون این واقعه دو آیه نیز (مائده 67 و 3) نازل شده و موجب جاودانی آن شد.
اما به زودی موعد وفات پیامبرصلی الله علیه وآله نزدیک میشد و منافقان سر از لاک خود بیرون میآوردند یکی از راههایی که شخص پیامبرصلی الله علیه وآله جهت جلوگیری از ایجاد فتنه توسط این عده به کار برد این بود که دستور اعزام به سپاه اسامه را صادر کرد و بر آن تأکید ورزید امّا گروه و سران منافقان که قبل از وفات پیامبرصلی الله علیه وآله نقشه ربودن خلافت بعد از رسول را کشیده بودند و پیامبرصلی الله علیه وآله آن را افشا کرده بود، با این حربه نیز از میدان به در نرفتند، آنان حتّی مانع نوشتن وصیت نام? پیامبرصلی الله علیه وآله شدند چرا که میدانستند پیامبرصلی الله علیه وآله چه میخواهد بنویسد. پیامبرصلی الله علیه وآله از نرفتن این عده به شدّت برآشفت و فرمود:
«ایها النّاس سعرت النّار واقبلت الفتن کقطع اللیل المظلم و انی واللّه ما تمسکون علی بشی ءٍ انی لم احل الا ما احل القرآن ولم احرم الا ما حرم القرآن؛ای مردم آتش (فتنه) برافروخته شده و فتنهها مانند پارههای شب تاریک روی آورده و شما هیچ نوع دستاویزی بر ضد من ندارید. من حلال نکردم مگر آنچه را که قرآن حلال کرده و تحریم نکردم مگر آنچه را که قرآن حرام کرده است.»(28)
پیامبر از این که مانع نوشتن نامه شدند به شدت ناراحت بود او چارهای اندیشید و با وجود بیماری سخت، خود را به پای منبر رساند و به طور شفاهی و علنی فرمود: «میان شما دو چیز گران بها میگذارم. در این لحظه مردی برخاست و گفت: «منظورتان چیست؟» پیامبرصلی الله علیه وآله برافروخت و فرمود: «خود میگویم، یکی قرآن و دیگری همان عترت من است.»(29)
ابن حجر نیز مینویسد پیامبرصلی الله علیه وآله در یکی از این روزها دست علی را گرفت و فرمود: «هذا علی مع القرآن و القرآن مع علی لایفترقان.»(30)
شگفت آور این که با این همه تأکید و بلافاصله بعد از رحلت پیامبر گروه نفاق به سوی سقیفه شتافتند و در آن جا با تشریفات و حقههایی خاص ابوبکر را خلیفه کردند و به زور از مردم برای او بیعت گرفتند آری این بود راز آن همه نالههای فاطمه زیرا بعد از این انحراف آشکار بود که تمام فتنهها رخ نمود و فاطمه از هم? آنها مطلع بود.
فاطمه علیها السلام که علاوه بر ملاحظ? تأکیدهای فراوان رسول خداصلی الله علیه وآله دربار? ولایت علی، بنا بر تحقیق در حجة الوداع و به تبع آن غدیر حضور داشت، (31) در این برهه وظیف? حمایت از ولایت علی را بر دوش میکشد و سعی در افشای حقایق مینماید. برخی از این حمایتهای تبلیغی عبارتند از:
1 - حضرت زهراعلیها السلام روایات پیامبرصلی الله علیه وآله پیرامون علی علیه السلام را برای مردم بازگو میکرد. از جمله فرمود:
«از پدرم رسول خداصلی الله علیه وآله - در مرضی که منجر به وفاتش شد، در حالی که حجره او مملو از اصحاب بود - شنیدم که فرمود: «ای مردم! نزدیک است که به زودی از میان شما رخت بربندم. آگاه باشید که در میان شما کتاب پروردگار عزّوجلّ و اهل بیتم را به یادگار میگذارم.» آن گاه دست علی را گرفت و فرمود: «این علی با قرآن است و قرآن با علی است. این دو از هم جدا نمیگردند تا در کنار حوض بر من وارد شوند. آن گاه است که از شما سؤال خواهم کرد چرا از آن دو سرپیچی کردید؟»
2 - ابن قتیبه در کتاب الامامة والسیاسة مینویسد: «علی بن ابی طالب علیه السلام شبها فاطمه علیها السلام را سوار بر مرکبی میکرد و به مجالس مدینه میبرد و فاطمه آنها را به یاری شوهرش میخواند ولی آنها در پاسخ فاطمه میگفتند: «ای دختر رسول خدا! بیعت ما با این مرد (ابوبکر) پایان یافته و اگر شوهر تو پیش از ابوبکر به نزد ما میآمد، ما کسی را به او ترجیح نمیدادیم و با او بیعت میکردیم.»
علی علیه السلام که این گفتار را میشنید، میفرمود: «آیا جایز بود من جناز? پیامبرصلی الله علیه وآله را در خانهاش بگذارم و برای منازعه بر سر خلافت بیرون آیم؟ سخن که به این جا میرسید، فاطمه میگفت:
«ابوالحسن کاری را که شایسته بود، انجام داد و آنها نیز کاری کردند که مورد بازخواست خدای تعالی قرار خواهند گرفت.»(32)
3 - حضرت در ملاقات زنان که برای عیادت وی آمده بودند فرمود:... به خدا سوگند اگر زمام مرکب خلافت را که رسول خداصلی الله علیه وآله به دست او سپرده بود، در دست او میگذاردند و از وی دفاع و پیروی میکردند، به خوبی آن را مهار میکرد، آن گاه به نرمیو راحتی آنان را به راهشان میبرد و هدایت میکرد که او پایگاه اشرار و اساس محکم نبوت و مهبط روح الامین و در کار دنیا و آخرت خبیر بود...
اینک روزگار آبستن است پس بنگرید تا چه میزاید! آن گاه قدحهای بزرگ بیاورید و آنها را از خون تازه و زهر کشنده پر کنید.»(33)
4 - محمود بن لبید - که حضرت زهراعلیها السلام را در قبرستان شهدای احد ملاقات کرد - از وی پرسید: «آیا رسول خدا کسی را برای خلافت و رهبری تعیین کرد؟ فرمود: «عجب آیا روز غدیر را فراموش کردید؟» گفت نه ولی میخواهم سخنی ویژه از شما بشنوم.» فاطمه علیها السلام فرمود: «خدا را گواه میگیرم که پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود:
«علی خیر من اخلّفه فیکم و هو الامام بعدی و سبطای و تسعة من صلب الحسین ائمه...؛ علی بهترین انسانی است که من او را در میان شما جانشین خود کردم. او امام بعد از من است و دو سبط من و نه نفر از صلب حسین امامان به حق هستند.»(34)
اقدامات جبهه نفاق
امّا اقدامات جبهه نفاق نیز خود قابل مطالعه است در این بخش به خلاصهای از این اقدامات میپردازیم.
1 - تلاش برای مجبور ساختن علی علیه السلام به بیعت
در پس اقدامات متعدد علی علیه السلام از جمله حضور شبانه او و همسرش فاطمه علیها السلام در خانههای مردم جهت دعوت آنان به بیعت با علی تنها چهل و چهار یا بیست وچهار نفر حاضر به بیعت شدند. حضرت فرمود:.......
ادامه را در قسمت دوم بخوانید
اینترنت ملی
فیسبوک سیاه، دام جدید هکرها
شهادت علی اصغر حسین(علیه السلام)
سیر نمایشگاهی حجاب
تجربه ای زیبا با وبگردی در وبلاگستان امام صادق(ع)
شمر امروز
من یک بسیجیم
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1(سری دوم)
سیر نمایشگاهی حجاب در بیانات مقام معظم رهبری
سیر نمایشگاهی بیانات رهبری در رایطه با حجاب
به عمل کار برآید به اشک ریختن نیست
حماسه «نهم دی ماه» در کلام حضرت آیتالله خامنهای
اعجاز قرآن ، قسم به انجیر و زیتون ...
دیدار اعضای مجمع خیرین سلامت کشور با رهبر انقلاب
مجموعه چندرسانهای: «بیخواص»
بازدید دیروز : 180
کل بازدید : 666657
کل یاداشته ها : 462