سفارش تبلیغ
صبا ویژن


قرآن و نام امامان

چرا نام علی‏علیه‏السلام و امامان‏ دیگر علیهم‏السلام در قرآن نیامده است؟


از جمله شبهاتی که اهل سنّت، به‌ویژه وهابیها مطرح می‌کنند، این است که چرا نام علی‏علیه‏السلام و دیگر امامان‏علیهم‏السلام در قرآن نیامده است؟ یکی از کسانی که به این شبهه، خیلی دامن می‌زند، ابو المنتصر بلوچی، معروف به ملازاده است که از طریق شبکه‏های ماهواره‏ای شبهه‏پراکنی می‌کند. او می‌گوید با اینکه اسم مورچه، فیل، شتر، و امثال آن در قرآن آمده است، چرا نام علی‏علیه‏السلام و امامان شیعه در قرآن نیامده است؟

قبل از پرداختن به پاسخ، لازم است به نکاتی اشاره کنیم:

الف. انواع معرّفی و بیان

قرآن در مقام معرّفی و شناسایی افراد، چند شیوه دارد:

1. معرّفی به نام

گاهی در قرآن فرد با نام و نشان معرّفی شده است؛ مثلاً در آیه? شریفه می‌خوانیم: «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ اَحْمَدُ»؛ (1) «[عیسی‏علیه‏السلام می‌گوید:] من به شما پیامبری را بشارت می‌دهم که بعد از من می‌آید و نامش احمد است.»

در این آیه صریحاً حضرت عیسی،‌ پیامبر بعد از خود را معرّفی می‌کند.

2. معرّفی با اوصاف

در برخی آیات، شخص مورد نظر از طریق اوصاف معرّفی شود؛ چنان‌که تورات و انجیل، پیامبر خاتم را این‌گونه معرّفی کرده‌اند؛ آنجا که می‌خوانیم: «اَلَّذِیْنَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْاُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ الْاِنْجِیْلِ یَاْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یَحِلُّ لَهُمُ الطَّیِبَاتِ‌ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهُم وَ الْاَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ»؛ (2) «کسانی که از رسول درس ناخوانده‌ای پیروی می‌کنند که [نام او و خصوصیات] او را در تورات و انجیل نوشته می‌یابند که آنان را به نیکی دعوت می‌کند و آنها را از بدیها باز می‌دارد. پاکیها را بر آنان حلال کرده و ناپاکیها را تحریم می‌کند و بارهای گران و زنجیرهایی که بر آنان بود، از ایشان برمی‌دارد.»

3. معرّفی عددی

گاه عدد افراد مورد نظر بدون نام و نشان معرّفی می‏شود. درباره نقبای بنی‌ اسرائیل می‌خوانیم: «وَلَقَدْ اَخَذَ اللهُ مِیثَاقَ بَنِی اِسْرَائِیْلَ وَ بَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَی عَشَرَ نَقِیباً»؛ (3) «و خداوند از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگیختیم.» از این نمونه است معرّفی ماههای سال که بدون نام بردن،‌ می‌فرماید: «اِنَّ عِدَّةَ الشُهُورِ عِنْدَ اللهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً»؛ (4) «به تحقیق که تعداد ماهها در نزد خدا، دوازده ماه است.»

ب. نام‏بردن، مشکل را حل نمی‌کند

عده‌ای می‌گویند اگر خداوند، نام امامان را در قرآن می‌برد، ما آنها را قبول می‌کردیم و زیر بار امامت آنها می‌رفتیم و یا اختلاف از بین برداشته می‌شد؛ ولی در جواب اینان باید گفت اگر انسان، حالت کفرپیشگی و انکار حقیقت داشته باشد، نام و نشان را نیز انکار می‌کند.

شاهد زنده، جریان بنی‌اسرائیل است که از پیامبر خود خواستند فرماندهی از طرف خدا تعیین کند تا در راه خدا، تحت امر او جهاد کنند و زمینهای غصب شده خود را باز ستانند؛ آنجا که تقاضا کردند: «اِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکاً نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللهِ»؛ (5) «آنان به پیامبرشان گفتند برای ما فرماندهی انتخاب کن تا در راه خدا بجنگیم.»

نبی آنان، به امر الهی فرمانده را با نام و اوصاف معرّفی کرد و گفت: «اِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکاً»؛ (6) «به راستی که خدا، طالوت را به فرمانروایی شما برگزیده است.»

با این حال، آنها زیر بار نرفتند و به شبهه‏پراکنی و مخالفت پرداختند و گفتند: «اَنَّی یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَ نَحْنُ اَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ»؛ (7) «از کجا می‌تواند فرمانروای ما باشد،‌ حال آنکه ما به فرمانروایی از او شایسته‌تریم و او توانمندی مالی ندارد.»

همان چیزی که حارث بن نعمان فهری همراه دوازده نفر بعد از معرّفی امیر مؤمنان علی‏علیه‏السلام‌ در غدیر‏خم به عنوان امامت، گفتند که ما نمی‌توانیم قبول کنیم. از خدا بخواه که سنگی از آسمان بر ما ببارد یا عذاب دردناکی بفرستد. (8)

آن داستان قرآنی و این جریان حدیثی نشان می‌دهد که اگر انسان نخواهد زیر بار حق برود هر چند با نام و نشان و با مراسم و بیعت و با تأکید و ترسیم همراه باشد،‌ آن را نمی‌پذیرد؛ چنان‌که عده‌ای،‌ امامت علی‏علیه‏السلام و خلافت او را نپذیرفتند و درست 70 روز،‌ بعد از رحلت پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله آن همه معرّفیها و تأکید را زیر پا گذاشتند.

ج. دیدگاههای مختلف در این باره

در پاسخ به این پرسش به سه روش و موضع برخورد می‌کنیم:

1. موضع افراطی

عده‌ای بر این باورند که نام علی‏علیه‏السلام و امامان‏علیهم‏السلام در قرآن وجود داشته است؛ ولی حذف شده است؛ یعنی قرآن تحریف شده است. این دیدگاه در میان دو گروه سنّی و شیعه طرفدارانی بسیار اندک دارد که از جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

ابن شنبوذ بغدادی از علمای اهل سنّت می‌گوید: آیه «وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللهُ بِبَدْرٍ وَ اَنْتُمْ اَذِلَّةٌ»؛ (9) «به تحقیق که خداوند شما را در بدر یاری کرد، در حالی که ناتوان بودید.» در اصل، این‌چنین بوده است:‌«وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللهُ بِبَدْرٍ ـ بِسَیْفِ عَلِیٍّ ـ وَ اَنْتُمْ اَذِلَّةٌ». (10) گویا بغدادی،‌ تأویل آیه را با تنزیل آیه خلط کرده و بر این خلطش هیچ دلیل محکمی اقامه نکرده است.

مرحوم محدث نوری از علمای شیعه می‌گوید: «نام اوصیای خاتم پیامبران و دختر ایشان حضرت زهرای مرضیّه و برخی از صفات و ویژگیهای آنان در کتابهای آسمانی گذشته بوده است... . پس باید نام آنان در قرآن نیز که سیطره بر کتابهای پیشین دارد و کتاب جاودانه است، بوده باشد.» (11)

یکی از محققان در جواب می‌گوید که در واقع محدّث نوری با این قول،‌ ناخواسته با خود قرآن مخالفت کرده است؛ چون اگر قرآن سیطره بر کتابهای آسمانی پیشین دارد؛ همان‌گونه که فرمود: «وَ اَنْزَلْنَا اِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمَا بَیْنَ یَدَیهَ مِنَ الْکِتَابِ وَ مُهَیْمِناً عَلَیْهِ»؛ (12) «و ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم که تصدیق‌کننده کتب پیشین است و حافظ و نگهبان آنهاست.»

باید قرآن،‌ معیار صحّت و سقم محتوای کتابهای پیشین باشد و تکلیف آنها را تعیین کند؛ ولی محدّث نوری، معیار صحّت و سقم آیات قرآن را کتابهای آسمانی قبلی می‌داند و تکلیف قرآن را با آنها روشن می‌کند؛ از اینرو حکم به تحریف کرده،‌ می‌گوید: «نام ائمه از قرآن ساقط شده است.» (13)

از این گذشته،‌ این نظر، مخالف اتفاق مسلمانان و خود قرآن است که قرآن را از هرگونه تحریف مبرّا می‌داند.

2. موضع تفریطی

گروهی خصوصاً وهابیها و وهابی مسلکها بر این باورند که هرگز درباره مقام امامت اهل بیت،‌ آیه یا آیاتی نازل نشده است. ضعف این قول در ضمن پاسخها روشن می‌شود.

3. موضع معتدل

اکثریت قاطع شیعیان بر این باورند که هر چند به‏صورت صریح،‌ اسم امامان در قرآن نیامده است؛ ولی به‏صورت غیر صریح، آیات متعددی درباره آنها و مقام امامت آنان نازل شده است و در کلام پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله به‏صورت صریح و روشن وجود دارد.

با توجه به مقدمات پیش گفته:

اولاً: باید گفت هر چند قرآن کریم امام علی‏علیه‏السلام و امامان دیگر را با نام و نشان،‌ معرّفی نکرده است؛ ولی در آیات متعددی به‏صورت توصیفی و گاه با علائم منحصر به‏فرد معرّفی کرده است؛ از جمله می‌توان به این آیات اشاره کرد:

آیه ولایت:«اِنَّمَا وَلِیُکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون» (14)؛ (15) «تنها، سرپرست و ولی شما، خدا و رسولش و مؤمنین هستند، کسانی که نماز را به‏پا می‏دارند و در حالی که رکوع کرده‏اند، زکات (صدقه) می‏پردازند.» که به اتفاق شیعیان و اکثریت قاطع مفسران اهل سنّت، درباره علی‏علیه‏السلام نازل شده است و با کلمه «اِنَّمَا» که بر انحصار دلالت می‌کند به عنوان سرپرست مردم معرّفی می‌کند. همچنین در آیه تبلیغ (16)، اکمال (17)، اولی الامر (18)، مباهله (19)،‌ مَوَدَّت (20) و تطهیر (21) شخص علی‏علیه‏السلام و امامان دیگر به عنوان والیان امر و پیشوایان پاکیزه و معصوم معرّفی شده‌اند.

ثانیاً: قرآن کریم به عنوان یک کتاب قانون اساسی مطرح است. آنچه در آن آمده مسائل کلّی و کلیات مسائل است، نه ریز آن؛ مگر ضرورت ایجاب کرده باشد؛ مثلاً در قرآن امر به نماز وجود دارد؛ ولی تعداد رکعات و دهها مسئله مربوط به نماز در آن نیامده است، امر به زکات شده است؛ ولی جزئیات آن مطرح نشده است، دستور به حج داده شده است؛ ولی بیش از 500 مسئله ریز آن در قرآن ذکر نشده است.

استاد سبحانی در این باره می‌نویسد: «قرآن به‏سان قانون اساسی است. انتظار اینکه همه چیز در آن آورده شود،‌ کاملا بی‌مورد است. نماز و روزه و زکات که از عالی‌ترین فرایض اسلام است، به‏طور کلی در قرآن وارد شده و تمام جزئیات آنها از سنّت پیامبر‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله گرفته شده است.» (22)

بنابراین،‌ انتظار اینکه تمام جزئیات و مصادیق در قرآن بیاید، مثل این است که انتظار داشته باشیم همه جزئیات و ریز مسائل در قانون اساسی کشور ذکر شود.

قابل ذکر است که این پرسش سابقه تاریخی دارد و در زمان ائمه‏علیهم‏السلام‌ مطرح بوده است و آنها نیز پاسخ فرموده‌اند؛ از جمله امام صادق‏علیه‏السلام فرمود: آی? «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَی‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً»؛ (23) درباره علی بن ابی طالب و حسن و حسین‏علیهماالسلام نازل شده است. «فَقِیلَ اِنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ فَمَا لَهُ لَمْ یُسَمَّ عَلِیّاً وَ اَهْلَ بَیْتِهِ فِی کِتَابِهِ فَقَالَ فَقُولُوا لَهُمْ نَزَلَتِ الصَّلَاةُ وَ لَمْ یُسَمِّ اللهُ لَهُمْ ثَلَاثاً وَ لَا أَرْبَعاً حَتَّى کَانَ رَسُولُ اللَّهِ‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله هُوَ الَّذِی فَسَّرَ ذَلِکَ لَهُمْ وَ نَزَلَتْ عَلَیهِ الزَّکَاةُ وَ لَمْ یسَمِّ لَهُمْ مِنْ کُلِّ أَرْبَعِینَ دِرْهَماً حَتَّی کَانَ رَسُولُ اللهِ‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله هُوَ الَّذِی فَسَّرَ ذَلِکَ لَهُمّ...؛ (24) پس گفته شد مردم [اهل سنّت] می‌گویند چرا خدا اسم علی‏علیه‏السلام ‌و اهل بیتش را در کتابش (قرآن) نبرده است. حضرت فرمود: به آنها بگویید: خداوند [در قرآن] نماز را نازل کرده و اسم نبرده است که سه [رکعت] و یا چهار [رکعت] است تا اینکه رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله آن تعداد رکعات در کتاب را تفسیر و بیان کرد و [آیات] زکات بر پیامبر‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله نازل شد و [در قرآن] گفته نشد از هر چهل درهمی یک درهم است، تا اینکه رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله؛ این مطلب را برایشان تفسیر کرد... .»

از حدیث فوق به‌خوبی استفاده می‌شود که در قرآن بنا نیست جزئیات بیان شود؛ بلکه بیان جزئیات به عهده پیامبر‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله گذاشته شده است.

ثالثاً: به دلیل مصالحی از تصریح نام اهل بیت‏علیهم‏السلام در قرآن خودداری شده است که برخی حکمتها و فلسفه‌های آن از این قرار است:

1. واگذاری معرّفی با نام به پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله

رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود؛ بلکه تبیین و تفسیر آن به‏صورت عینی و تجسّمی نیز به عهده آن حضرت است؛ چنان‌که فرمود: «وَ اَنْزَلْنَا اِلَیکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ اِلَیهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُوْنَ»؛ (25) «قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه برای مردم نازل شده است،‌ برای آنها بیان کنی [و آشکار سازی]،‌ شاید آنان اندیشه کنند.»

در آیة فوق فرموده است: «لِتُبَیِّنَ» و نفرموده: «لِتَتْلُوا» و این نشان می‌دهد که پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله علاوه بر تلاوت؛ تفسیر و بیان جزئیات قرآن را نیز به عهده دارد.»

در ادامه حدیث پیش گفته از حضرت صادق‏علیه‏السلام، دقیق‌تر به مسئولیت پیامبر‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله و حکمت نام نبردن امامان در قرآن اشاره شده است.

«... وَنَزَلَتْ اَطِیعُوا اللهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ‌ اُولِی الْاَمْرِ مِنْکُمْ وَ نَزَلَتْ فِی عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن‏علیهم‏السلام فَقَالَ رَسُولُ اللهَ‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فِی عَلِیٍّ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاهُ...؛ (26) و آیه «اَطِیعُوا اللهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ‌ اُولِی الْاَمْرِ مِنْکُمْ» درباره علی و حسن و حسین‏علیهم‏السلام نازل شد و پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله درباره? علی فرمود: «هر کس من مولای او هستم پس علی مولای اوست.»

و فرمود: «من شما را نسبت به [پیروی از] کتاب خدا و اهل بیتم‏علیهم‏السلام سفارش می‌کنم و از خدا می‌خواهم که بین آن دو جدایی نیندازد تا بر من [در روز قیامت] بر حوض [کوثر] وارد شوند و خدا این را به من عطا فرمود (و دعایم را اجابت کرد).»

و فرمود: «به اهل بیت تعلیم ندهید؛ زیرا آنها داناتر از شما هستند.» و فرمود: «[پیرو آنها باشید؛ زیرا] آنان شما را از هدایت بیرون نمی‌برند و هرگز به‏سوی درِ گمراهی سوق نمی‌دهند.» پس اگر رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله ساکت می‌ماند و امر امامت اهل بیت‌اش را بیان نمی‌کرد، آل فلان و آل فلان ادعای امامت می‌کردند [همان‌گونه که خلافت را غصب کردند]؛ ولی خدا در کتابش [آیاتی را] برای تصدیق پیامبرش نازل کرد و فرمود: «همانا خداوند،‌ اراده کرده است تا پلیدی را از شما اهل بیت ببرد و شما را به‏صورت ویژه پاکیزه سازد.» پس [مقصود] علی،‌ حسن،‌ حسین و فاطمه‏علیهم‏السلام بود؛ [زیرا] رسول خدا آنان را در خانه‌‌ام سلمه زیر عبا داخل کرد و عرضه داشت: «خدایا!‌برای هر پیامبری، اهل و ثقلی است. اینها اهل بیت و ثقل من هستند.» ‌ام سلمه عرض کرد: «آیا من جزء اهل بیت شما نیستم؟» فرمود: «تو بر خیر هستی؛ ولی اینها اهل بیت و ثقل من هستند.» (27)

پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله نیز، وظایف خویش را به‌خوبی و با جدّیت تمام انجام داد و امامت اهل بیت و مقام آنها را از طرق گوناگون مطرح و آنها را به مردم معرّفی فرمود و این معّرفی به سه گونه بود.

یکم: به صورت کلّی و تحت عنوان اهل بیت آنها را معرّفی و امامت را در اهل بیت منحصر کرد؛ مانند حدیث متواتر ثقلین (28)، حدیث سفینه (29)، حدیث کساء و... .

اگر از این مجموعه فقط به حدیث ثقلین عمل می‌شد مسئله امامت حلّ بود؛ چرا که از این حدیث با ارزش، نکات ذیل به‏دست می‌آید: 1. قرآن و اهل بیت، همیشه با هم هستند و از یکدیگر جدا ناپذیرند؛ 2. اطاعت از اهل بیت، همچون قرآن، بدون هیچ قیدی واجب است؛ 3. اهل بیت معصوم‌اند؛ 4. این دو همیشه با هم هستند و در طول ادوار تاریخ باید امامی وجود داشته باشد؛ 5. جدایی و پیشی گرفتن بر اهل بیت، مایه گمراهی است. (30)

این معنا از حدیث، فقط فهم علمای شیعه نیست؛ بلکه علمای اهل سنّت نیز به آن اعتراف کرده‌اند. ابن حجر می‌گوید: «وَ فِی اَحَادِیثَ الْحَثِّ عَلَی التَّمَسُّکِ‌ بِاَهْلِ الْبَیْتِ اِشَارَةٌ اِلَی عَدَمِ اِنْقِطَاعِ مَنَاهِلَ مِنْهُمْ لِلتَّمَسُکِ بِهِ اِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ کَمَا اَنَّ الْکِتَابَ الْعَزیزَ کَذَلِکَ وَلِهَذَا کَانُوا اَمَاناً لِاَهْلِ الْاَرْضِ.» (31)

سمهودی نیز همین حرف را زده است که ترجمه عبارت او - که در واقع، ترجمه عبارت ابن حجر نیز است - این است: «از حدیث ثقلین فهمیده می‌شود که در هر زمان تا روز قیامت، کسانی از اهل بیت‏علیهم‏السلام یافت می‌شوند که قابل تمسک باشند تا تمسک یافتن به اهل بیت معنا یابد؛ چنان‌که قرآن تا روز قیامت باقی است و به این سبب، اهل بیت، امان اهل زمین هستند و اگر نباشند، اهل زمین از بین می‌روند.» (32) و همین سخن را ابوبکر علوی شافعی گفته است. (33)

دوّم: معرفی عددی

روش دوّم، معرّفی عددی امامان است که در این باره، فقط در منابع اهل سنّت، روایات متعددی وجود دارد که پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله امامان را به عدد «دوازده» منحصر کرد.

از جابر بن سمره نقل شده است که پیامبر‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «یَکُونُ بَعدِی اِثنَا عَشَرَ اَمِیراً... کُلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛ (34) بعد از من [برای امّت اسلام،] دوازده امیر و خلیفه خواهد بود که همگی آنها از قریش‌اند.» و در جای دیگر فرمود: «اِثنَا عَشَرَ کَعَدَدِ نُقَبَاءِ بَنِی اِسرَائِیل؛ (35) دوازده نفر به تعداد پیشوایان بنی اسرائیل.» و برخی تعبیرها دارد «کُلُّهُم مِن بَنِی هَاشِم.» (36) این روایات جز بر آنچه شیعیان می‌گویند تطبیق نمی‌شود؛ چون خلفای راشدین، کمتر از دوازده نفر و خلفای بنی امیّه و بنی عباس، بیش از 12 نفر بودند. علاوه بر این، آدمهای فاسق نیز بین آنان وجود داشت.

سوم: معرّفی به نام

طریق سوم معرّفی به نام است که پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله این راه را نیز پیموده است و علی‏علیه‏السلام را در حدیث یوم الدار و حدیث غدیر و منزلت و... به عنوان امام و خلیفه بلافصل خود معرّفی کرده است.

آن حضرت در روایاتی نیز تمامی امامان دوازده‌گانه را با نام معرّفی فرموده است که ما به نمونه‌هایی از منابع عامّه اشاره می‌کنیم:

خوارزمی از سلمان نقل می‌کند که به حضور پیامبر‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله شرفیاب شدیم. حسین‏علیه‏السلام در آغوش او بود،‌ چشمان او را بوسید و فرمود: «اِنَّکَ اَبُو سَادَةٍ اِنَّکَ اِمَامُ ابْنُ اَئِمَّة، اِنَّکَ حُجَّةُ ابْنُ حُجَّةٍ اَبُو حُجَجِ تِسْعَةٍ مِنْ صُلْبِکَ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ؛ (37) تو پدر سادات هستی. تو خود امام و فرزند ائمه (امام) هستی. تو خود حجت و فرزند حجت خدایی و پدر 9 امام بعد از خود هستی که نُهم آنها قائم آل محمد‏علیه‏السلام است.»

همچنین نقل شده است که نعثل بهودی به پیامبر‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله گفت: «از وصی خود به ما خبر بده؛ چرا که هیچ پیامبری نیست مگر اینکه وصی و جانشین دارد و نبی ما، یوشع بن نون را وصیّ خود قرار داد.» پیامبر‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله در جواب فرمود: «به راستی، وصی و خلیفه بعد از من، علی بن ابی طالب، و بعد از او دو فرزندش حسن و حسین و بعد از آنها 9 امام دیگر از صلب حسین هستند.» نعثل گوید: «ای محمد! نام آن 9 نفر را برایم بگو.» پیامبر‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله هم نام یکایک آنها را ـ که همان امامان دوازده‌گانه شیعه هستند ـ بیان می‌کند.» (38)

آیا با این تصریحات، جای هیچ بهانه و ایرادی باقی می‌ماند که چرا اسامی امامان در قرآن نیامده است؟ با اینکه رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله با طرق مختلف معرّفی و بیان کرده است. برای اینکه چنین بهانه‌‌جویی به وجود نیاید پیامبر‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله بر لزوم و ضرورت اطاعت از خود و سنّت خویش در تمام اعصار تأکید کرده است، و وقوع تخلّف را در این امّت پیش‌بینی و امت را از این تخلّف و نافرمانی برحذر داشته است.

پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «یُوشَکَ الرَّجُلُ مُتَّکِئاً فِی اَرِیکَتِهِ یُحَدِّثُ مِنْ حَدِیثِی، فَیَقُول: بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ کِتَابَ اللهِ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ فَمَا وَجَدْنَا فِیهِ مِنْ حَلَالٍ اِسْتَحْلَلْنَاهُ وَمَا وَجَدْنَا فِیهِ مِنْ حَرَامٍ حَرَّمْنَاهُ اَلَا! وَاِنَّ مَا حَرَّمَ رَسُولُ اللهِ مِثْلَ مَا حَرَّمَ الله؛ نزدیک است مردی بر اریکه قدرت تکیه زند و چون از حدیث من سخنی به میان می‌آید،‌ می‌گوید: بین ما و شما کتاب خداست، و هر چه در آن یافتیم حلال می‌شماریم، و هر چه در آن حرام یافتیم، حرام می‌دانیم [سپس پیامبر خدا فرمود:] آگاه باشید هر آنچه را رسول خدا حرام کرد، همانند آن چیزی است که خداوند حرام کرده است.» (39)

2. جلوگیری از نسل‌کشی

برخی بر این باورند که ذکر نام امامان در قرآن، ممکن بود به نسل‌کشی منجر شود. استاد سبحانی در این باره می‌گوید: «چه بسا ذکر اسامی پیشوایان دوازده‌گانه سبب می‌شد که آزمندان حکومت و ریاست، به نسل‌کشی بپردازند تا از تولّد امامان جلوگیری کنند؛ چنان‌که این مسئله درباره حضرت موسی رخ داد و به قول معروف:

صد هزاران طفل سر ببریده شد                تا حکیم الله موسی زنده شد

درباره حضرت مهدی که به نسب و خاندان ایشان اشاره شد،‌ حساسیتهای فراوانی پدید آمد و خانه حضرت عسکری مدتها تحت نظر و مراقبت بود تا فرزندی از او به دنیا نیاید و در صورت تولّد، هر چه زودتر به حیات او خاتمه دهند.» (40)

شاید اینکه پیامبر، اسامی غیر از امام علی و حسنین‏علیهم‏السلام را کم‏تر به زبان آورده است، رازش همین باشد و شاید هم در کربلا که بنی امیّه به سرکردگی یزید، دست به نسل‌کشی حسین‏علیه‏السلام زد و به فرزند شیرخوارش نیز رحم نکرد،‌ سرّش این بوده است که نسل امامت را قطع کند و امام سجاد‏علیه‏السلام را که نکشتند تدبیر الهی بود وگرنه آنها فکر می‌کردند او با همین بیماری از بین خواهد رفت و با غل که به گردن او انداخته بودند این امر را به قطعیّت رسانده بودند.

3. پرهیز از برخورد کینه‌توزانه مردم و تحریف قرآن

ممکن است حکمت اسم نبردن در قرآن این باشد که شرّ بدخواهان،‌ منافقان و کینه‌توزان، نسبت به کیان اسلام و صیانت قرآن از حذف و تحریف، دفع شود. آنها که بعد از رحلت پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله نسبت به علی‏علیه‏السلام و فرزندان او اقسام جنایتها را روا داشتند ممکن بود دست به تحریف قرآن هم بزنند.

مرحوم سید عبد الحسین شرف الدین می‌گوید: «عرب به طور عموم و قریش به صورت خصوص ملاحظه کرد که رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله برای پیشبرد اهداف خود که همان اهداف اسلام است از راه‌هایی استفاده فرمود که یکی از آنها قلع و قمع مخالفان و معاندان با شمشیر علی بن ابی طالب‏علیهماالسلام و دیگران بود؛ از اینرو برخی که اقوام و افراد عشیره خود را در جنگها از دست داده بودند، کینه و خشم خود را از رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله در دل داشتند. آنان بعد از وفات رسول خدا تعصب و کینه خود را نسبت به شخصی اعمال کردند که نمونه و افضل عشیره پیامبر؛ یعنی علی بن ابی طالب بود. نزد آنان او تنها کسی بود که می‌توانست همه آن حقدها و کینه‌ها بر او جاری شود. از اینرو، در کمین او نشستند و تمام زندگی او را به هم ریختند و هر چه در توان داشتند بر ضدّ آن حضرت‏علیه‏السلام و ذریه او به‌کار گرفتند... .»

از طرفی دیگر،‌ کرامات و فضایل امام علی‏علیه‏السلام و نزدیکی او به رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله را که مشاهده می‌کردند حسد در دل آنان پدید آمد و مترصد بودند تا در زمان مناسب، آن را به هر شکل ممکن بر سر حضرت بریزند و از او انتقام گیرند.

از جانب دیگر، عرب، نظر، بر این داشت که خلافت در بین قبایل خود بگردد؛ از اینرو، از ابتدا، قبل از وفات رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله بر این توافق کردند که به هر نحو ممکن،‌ خلافت را از خاندان بنی هاشم بیرون کنند و خود صاحب آن شوند. آنها چنین گمان می‌کردند که اگر بعد از رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله خلیفه اوّل از بنی هاشم باشد در ادامه نیز به بنی هاشم خواهد رسید؛ از اینرو، ‌از ابتدا بر این اصرار داشتند که خلافت به دست آنان نرسد. به همین دلیل، آن را از نصّ خارج کردند و به شورا و انتخاب واگذار ساختند. (41)

عمر بن خطاب در مناظره‌ای که با ابن عباس در مسئله خلافت داشت، می‌گوید: «قریش، کراهت دارد تا در شما نبوّت و خلافت جمع شود.» (42)

شاهد این ادعا آن است که بعضی از نویسندگان اهل سنّت درباره کلمات پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله این تحریف را مرتکب شدند و کلمه «خلیفتی و وصیّی» را از حدیث یوم الدار حذف کردند؛ مانند: طبری در تفسیر خود، ج19، ص 75، اسماعیل بن کثیر شامی در سه کتابش (تفسیر، ج 3، ص 351؛ البدایة‌ و النهایة،‌ ج 3، ص 40 و السیرة النبویّة،‌ ج 1، ص 459) و محمد حسین هیکل در کتاب خود به نام حیاة محمد، ص 104 (43) و وهابیون نیز اعلام کرده‌اند که نام امیر مؤمنان علی‏علیه‏السلام را از کتب تاریخی،‌ روایی و تفسیری حذف می‌کنند. (44)

4. و شاید عدم ذکر نام ائمه‏علیهم‏السلام در قرآن کریم برای ابتلا و آزمایش مؤمنان باشد تا صدق ایمانشان را در آن امور عظیم آشکار گرداند و اینکه چگونه تسلیم اشارات قرآنی و تصریحات و تبیینهای رسول خدا‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله هستند.

نتیجه این شد که اولاً: قرآن کتاب قانون اساسی است که به کلیّات مسائل اشاره فرموده است، نه جزئیات. و ثانیاً: معرفی با اوصاف در آیات متعددی آمده و وجود دارد.

ثالثاً: عدم ذکر صریح نام امامان مصالح و حکمتهایی دارد که می‌توان واگذاری جزئیات به عهده پیامبر اکرم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله، حفظ قرآن از حذف و تحریف، و امتحان و ابتلای مؤمنان و... را از این حکمتها شمرد.


پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:


(1). صف / 6.

(2). اعراف / 157.

(3). مائده / 15.

(4). توبه / 36.

(5). بقره / 246.

(6). بقره / 247.

(7). همان.

(8). بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 37، ص 136؛ 162 و 167.

(9). آل عمران / 123.

(10). الجامع لاحکام القرآن،‌ قرطبی، دار احیاء التراث العربی،‌ بیروت،‌ 1411 ق،‌ ج 1، ص 480.

(11). فصل الخطاب،‌ میرزا حسین نوری،‌ ص 183، به نقل از: امام علی‏علیه‏السلام مظلوم تاریخ،‌ ص 642.

(12). مائده / 48.

(13). امام علی‏علیه‏السلام مظلوم تاریخ،‌ علی اصغر رضوانی،‌ انتشارات ذوی القربی، چاپ اول، 1387 ش، ص 642.

(14). مرحوم علامه امینی‏رحمه‏الله بیش از 66 نفر از بزرگان اهل سنّت را نام برده که آیه را مربوط به علی‏علیه‏السلام ‌می‌دانند. ر. ک: الغدیر،‌ دار الکتب الاسلامیّة،‌ ج 3، ص 156 - 162.

(15). مائده/55.

(16). مائده / 67.

(17). مائده / 5.

(18). نساء / 6.

(19). آل عمران / 61.

(20). شوری / 23.

(21). احزاب / 33.

(22). راهنمای حقیقت،‌ جعفر سبحانی،‌ نشر مشعر، چاپ اوّل، 1385، ص 297.

(23). نساء / 59.

(24). تفسیر الصافی، محسن فیض کاشانی،‌ بیروت،‌ مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بی‌تا، ج 1، ص 462.
(25). نحل/44.

(26). ادامه روایت:‌«وَ‌ قَالَ: اُوصِیکُمْ بِکِتَابَ اللهِ‌ وَ اَهْلَ بَیْتِی فَاِنِّی سَاَلتُ اَنْ لَا یُفَرِّقَ بَیْنَهُمَا حَتَّی یَرِدَهُمَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَاَعْطَانِی ذَلِکَ وَ قَالَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَاِنَّهُمْ اَعْلَمُ مِنْکُمْ وَ قَالَ اِنَّهُمْ لَنْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ بَابٍ هُدیً وَ لَنْ یَدْخُلُوکُمْ فِی بَابِ ضَلَالَةٍ فَلَوْ سَکَتَ رَسُولُ اللهِ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله وَ لَمْ یُبَیِّنْ مِنْ اَهْلِ بَیْتِهِ لَا دَعَاهَا آلَ فُلَانٍ وَ آلَ‌ فُلَانٍ وَ لَکِنْ اللهَ اَنْزَلَ فِی کِتَابِهِ تَصْدِیقاً لِنَبِیِّهِ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله اِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتَ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً فَکَانَ عَلِی وَ الْحَسَن وَ الْحُسَین وَ فَاطِمَة صَلَوَاتُ اللهِ وَ سَلَامُهُ عَلَیْهِمْ فَاَدْخَلَهُمْ رَسُولُ الله‏صلی‏الله‏علیه‏وآله تَحْتَ الْکَسَا فِی بَیْتِ‌ام سَلَمَة ثُمَّ قَالَ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله اَللَّهُمَّ اِنَّ لِکُلِّ نَبِیٍّ اَهْلاً وَ ثِقْلاً وَ هَؤُلَاءِ‌ اَهْلِ بَیْتِی وَ ثِقْلِی فَقَالَتْ‌ام سَلَمَة‌ اَلَسْتُ مِنْ اَهْلِکَ فَقَالَ اِنَّکَ عَلَی خَیْرٍ وَ لَکِنْ هَؤُلَاءِ اَهْلُ بَیْتِی وَ ثِقْلِی.» (تفسیر الصافی؛ همان، ج 1، ص 463).

(27). تفسیر الصافی،‌ همان،‌ ج 1، ص 463.

(28). ر. ک: مسلم بن حجّاج قشیری، صحیح مسلم، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ج 2، ص 1873،‌ و سنن ترمذی، دار احیاء التراث،‌ ج 5، ص 663.

(29). زمخشری، الکشاف، ج 1، ص 369.

(30). برگرفته از: پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی، قم،‌ انتشارات نسل جوان،‌ ج 9، ص 65 - 75.

(31). الصواعق المحرقة، ابن حجر هیثمی، لبنان، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ج 2، ص 422.

(32). جواهر العقدین، ص244 به نقل از: الرد النفیس علی اباطیل عثمان الخمیس، حسن، عبدالله علی، مرکز الامام الباقر‏علیه‏السلام الاسلامی، 1386ش، ص103.

(33). الشفة الصاوی، ص 72 و 73 به نقل از: الرّد النفیس، همان، ص 104.

(34). صحیح مسلم، همان، ج 3، ص 1453.

(35). هیثمی، مجمع الزوائد، بیروت، دار الکتب العربی، ج 5، ص 190.

(36). ر. ک: مسند احمد حنبل، شعیب الارنوط، مؤسس? الرسال?، ج 6، ص 321؛ مجمع الزوائد، همان، ج 5، ص 190؛ مسند ابو یعلی موصلی، بیروت، دار المأمون، ج 8، ص 444 و مستدرک حاکم نیشابوری، بیروت، دار المعرفة، ج 4، ص501.
(37). خوارزمی، مقتل الحسین،‌ قم، مکتبة المفید، ج1، ص 146.
(38). فرائد السمطین، جوینی، بیروت،‌ مؤسسة المحمودی، ج 2، ص 134.
(39). مستدرک حاکم، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1406 ق، ج 1، ص 8؛ و سنن ترمذی، ج2، ص 110.
(40). راهنمای حقیقت، ‌همان، ص 297.
(41). علامه سید شرف الدین عاملی، المراجعات، بیروت، ‌چاپ چهارم، 1406 ق، ص 235. و ر. ک: مجلّه تراثنا، شماره 62 و امام علی مظلوم تاریخ،‌ همان، ص 644.
(42). شرح ابن ابی الحدید، بیروت، دار احیاء الکتب العربی، ج 12، ص 53؛ و تاریخ طبری، ج 3، ص 289.
(43). الغدیر، علامه امینی، چاپ اسلامیة، ج 2، ص288 و 289.
(44). ر. ک: مجلّه مبلّغان، ش 122، ص 23.


مشخصات مدیر وبلاگ
لوگوی وبلاگ

بایگانی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
لینک‌های روزانه
صفحات اختصاصی
دسته بندی موضوعی
وبلاگستان امام صادق(ع) ، امام خمینی ، سیاسی ، انقلاب اسلامی ، رهبر ، شهدا(وصیت نامه) ، امام خامنه ای ، ما می توانیم. ، ولایت ، انقلاب ، حجاب ، حماسه 9دی ، امام خمینی (ره) ، اجنماعی ، باشگاه مخاطبان ، دینی ، وبلاگستان امام صادق (ع) ، موج وبلاگی من یک بسیجیم ، میدان ژاله ، نفوذ تفکر امام خمینی (ره) در اسپانیا و آمریکای لاتین ، نقش روحانیت در گستره فرهنگ دینی بعد از انقلاب اسلامی ، نوع اجتهاد حضرت امام ، همراه با رزمندگان ، و آن روز قلب ملت از کار ایستاد ، سید روح الله خمینی ، سیرة رهبری ، شجاعت امام ، شخصیت امام خمینی (ره) ، شهادت حاج آقا مصطفی خمینی ، ویژگی های مکتب سیاسی امام خمینی ، مجموعه رفتار امام با طلاب ، مرگ بر آمریکا ، جمعه خونین تهران ، رهبری امام خمینی (ره) ، زن چادری ، زندگی امام به روایت امام ، سیاست خارجی در کلام امام راحل ، شهید مطهری ، شکنجه گاه مخفی ساواک ، طلاب ، عاشورای حسینی سرچشمه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) ، عشق به ولایت ، عقل و عشق ، عوامل شتاب‌زای انقلاب اسلامی ، فضایل اخلاقی ، قدیمی ترین سند مبارزاتی امام خمینی 1323 شمسی ، گشتی در کتاب خانه شخصی رهبر انقلاب ، اخلاق دانشجویی از زبان امام خمینی ، اگه دوست داری چادری باشی بخوان! ، امریکا ، 17شهریور ، آرمان های انقلاب اسلامی ، آمریکا در اندیشه روح الله ، آیةاللَّه خامنه‏ ای ، خاطرات ، خاطراتی درس آموز از زندگی مقام معظم رهبری ، در حدیث دیگران ، دیدگاه امام خمینی (ره) ، بازخوانی پرونده تهاجم فرهنگی از نگاه رهبر حکیم انقلاب ، بسیج ،
آمار وبلاگ
بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 508
کل بازدید : 665736
کل یاداشته ها : 462
دوستان

«دیداردوست» پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار گاهِ رهایی جاده های مه آلود عاشقانه می گویم مهندس محی الدین اله دادی {choobak33} {یادداشت های شخصی خودم} «ستارگان دو کوهه» {شلمچه} «نیمکت آخر» {خاطرات دکتر بالتازار} {چشمه دانش} {سلمان علی (ع)} تراوشات یک ذهن زیبا پیامنمای جامع «دلبستگی امام زمان(عج)...به امام (ره) و شهدای عصر من {دوستدار علمدار} {نور اهلبیت *علیهم السلام} «عطر یاس» طوفان 2012 «بچه های خدایی» بچه های خدایی «هدهد» دل شکســــته {برادران شهید هاشمی} «welcome to my profile» Manna «محمد قدرتی» {شلوغی های من} «نه/دی /هشتادوهشت» «متین» «ذوالقرنین » Note Heart موزیک انلاین رویابین «اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...» «صاعقه» {برو بچ ادبی} {ستاره خاموش} عفاف و حجاب «عشق و تنهایی» «حاج احمد متوسلیان» {مـــــولا علی جان} فرزند روح الله... میم مثل مغنیه «میم مثل مغنیه» {از فـرش تا عـــرش} «سفیر نور» «دیدبــــــــــــــــــــان» «ایریت نام عبری گل نرگس است» مناجات با عشق {پیروان ولایت } مطالب جالب your memoirs {هدیه با شکوه خدا... } شورای شهراندیشه صاعقه 90 PERSIAN جهاد سیاسی سایت فرهنگی،اجتماعی،سیاسی و خدمات کانون فرهنگی حجت بن الحسن عجل الله سایت چندرسانه ای سیاسی فرهنگی بچه بوستان حجاب کوثر بی کرانه کنکاش پایگاه بسیج مسجد المهدی (عج) دارک سایت علمی آموزشی دیده بان رایحه خوش اندیشه یک قدم تامهدویت صیاد 30 یا سی مسائل روز وبلاگ جوانان جوانی کانون سبز انتظار جاهدین زینت زن حجاب، صدفی برای مروارید... زیباترین شکیب دختر با حجاب بت شکن ایران چترِ باز یک اسمان ستاره گلستان شهدا واحد 106 لشگر امام حسین (ع) اصفهان یک لحظه انتظار جوانه صبح دیگر در راه است.. مسائل روز گلستان شهدا صدف حجاب انتظار سبز صراحت تا زنده ایم رزمنده ایم..(مرصاد) رنــــــــــــــــگ نــــــــــــــــــو روایتگر بهترین راه رسیدن به خدا رایحه خوش اندیشه قاصدک محمد(ص) پیامبر مهر- یک خبرنگار عاشقان ولایت فقیه مبارزه باجنگ سایبری باهم و در کنار هم نوید احیا نصر19 نقد آزادانه نسیم انتظار نائب مهدی بسم رب المهدی جنگ نرم مرصاد20 اولی نیستم.امابهترینم پلاک یعنی... کوکما(2)شهدای لسان الارض نحر خین جنت110 I'm from Iran ( The Islamic Republic of IRAN ) حوزه 6 بسیج دانش آموزی شهیدفهمیده اصفهان گنج عشق ماهنامه حوزه مقاومت 6 بسیج دانش آموزی استان اصفهان دانشگاه پیام نور فریمان جهان اسلام اصفهان دیار نصف جهان مذهبی فرهنگی امام مبین اختراعات روز دنیا ایستگاه بهشت دانلود دیده بان DEAR IRAN ضامن اهو دل نوشته های سیاسی فرهنگی راهنما و آموزش و خدمات وبلاگ نویسی بوی سیب بی دریا پایگاه بسیج امام محمد باقر(ع)کندر سیج بدنه فعال ملت است پایگاه بسیج خواهران مسجدالمهدی(عج) دارک .بسیج خواهران سیاوشکلا عصر انتظار عاشقان حسین آسمونی برای ایرانیان انتقاد گوناگون سیا شناخت فراماسون ها فراماسونری انجمن علمی دانشگاه پیام نور خواف حقیقت آخرین پیشوا وبلاگ اطلاع رسانی ابوذر غفاری فرصت آرامش من. روستای دنیای مجازی 1دل بامحبت اصفهان دیار نصف جهان دیار نصف جهان تهاجم خاموش پایگاه اطلاع رسانی بخش ششطراز نگین هستی پایگاه جامع اطلاع رسانی شهدائ استان اصفهان سایت خبری صاحب نیوز پایگاه سید احمد خمینی پایگاه شهید رجایی از شعار تا حقیقت برهان پایگاه بسیج نورالائمه ع حوزه 12 بقیه اله شهید باکری بسیجی بچه مسجدی امان از دل زینب امام خامنه ای خدا قوت پایگاه شهید چمران اصفهان دیده بان رهبر عزیزم ستیز با عاشورا وبلاگستان امام صادق(ع) پایگاه المهدی (عج) منتظر رضوان الشهدا گرداب «امیر سرلشگر بسیجی شهید عباس بابایی» «طلبه مثبت» «داستانهای قرآن» «بصیرت اسلامی» «طلبه مثبت» «صراط» «ذی القربــــــــــــی» درد و دل «بچه شمرون» رهبر مجازی! بچه های مسجد محله مهدیه نسیم بیداری پایگاه مقاومت شهید دستغیب ارزان یاوران حرم پایگاه خاتم الانبیاء کنیز مادر درد و دل حضرت موعود زندگی از نوع اسلامی با قرآن و اهل بیت به سوی ظهور انعکاس حقیقت ما بمب هسته ای از جنس ایرانیم!!! تلالو 16 ام ابیها (س) شهیده اعظم خوش نویسان شهیده عصمت رجب زاده خـــــادم بچه ارزشی ها سایت تفریحی و سرگرمی* همه چی از همه جا * نوید احیا «همه چی از همه جا» منتظر چترِ باز {قرآن پژوهی} {پایگاه سایبری کلاله} {گلستان بلاگ} {نسیم زندگی the breeze of life} {جمجمه ات را بخدا بسپار } {دانشجویان پیرو خط امام خامنه ای} جنگ نرم«پایگاه بسیج المهدی» «باران رحمت» از همین سی ودو حرف کانون فرهنگی شهید مفتح سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی هیچش کناره نیست امید نا امیدا (وبلاگ تخصصی عشق و وفا) السلام علیک یا فاطمه الزهرا {چریغ} {معاونت تبلیغ وآموزش های کاربردی حوزه های علمیه} «جبهه فرهنگی مذهبی حضرت روح الله » دختران حماسه بانـوی آب و آفتـاب {ثامن تم} {حوزه 6دانش آموزی استان اصفهان} «شمیم ظهور» من دیپلمات نیستم، انقلابی ام تـربــــــــــت عــــرش کوثر نیوز من عاشق بسیج اصفهان هستم! نوید احیا یه انقلابی روزهای مدرسه سیب آبی بسیج مکتب عشق انعکاس حقیقت ما بمب هسته ای از جنس ایرانیم!!! سنگر مجازی فرهنگی هیچش کناره نیست امید نا امیدا (وبلاگ تخصصی عشق و وفا) حماسه سیاسی،حماسه اقتصادی بصیرت مداحان اهل بیت نسیم بیداری محله مهدیه (یاقوت آسمانیها) انتظار تنها در مبارزه است! یوسف زهرا یک لحظه انتظار مسافر باران رحمت شمیم ظهور ایستگاه بهشت زلال همچون آب

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ