نکات پزشکی درباره نماز صبح
نکته اول
تاثیر نماز بر بهداشت خواب
هر انسان طبیعی در حدود 3/1 عمر خود را در خواب به سر می برد و تاثیر خواب بر روان و جسم انسان از دانسته های مسلم علم پزشکی است . به طوری که امروزه تغییرات خواب انسان از پیش آگهی های مهم و قابل توجه در زمینه ابتلا به بیماریها ، به حساب می آید.
به عنوان مثال ، در اشخاص مبتلا به افسردگی ، میزان خواب به نحو چشمگیری، افزایش و یا به ندرت ، کاهش پیدا می کند . تغییرات خواب انسان در بیماریهای جسمی نیز بسیار چشمگیر است به خصوص اگر تاثیر ناراحتی های روان انسان بر جسم او را در نظر داشته باشیم و به یاد آوریم که بیش از 60 درصد مراجعه کنندگان به بیمارستانهای عمومی ، در واقع از یک مشکل روانی رنج می برند.
به این ترتیب ایجاد بهداشت خواب ، در واقع یک رکن مهم بهداشت روانی و جسمی به حساب می آید و هر عاملی که در تنظیم بهداشت خواب موثر باشد ، پیشگیری کننده و حتی درمانگر بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی است .
امروزه ، نخستین اصلی که در ایجاد بهداشت خواب ، توسط جدیدترین منابع علمی دنیا توصیه می شود “ بیدار شدن هر صبح سر یک موقع مشخص از خواب است .”
یک نگاه کلی به جدول اوقات شرعی ، نشان می دهد ، که وقت نماز صبح ، در تمام طول سال ، با در نظر گرفتن تغییرات ناشی از حرکات وضعی و انتقالی زمین ، زمان ثابتی است و اقامه کننده نماز صبح ، با برخاستن پس از اذان در واقع اساسی ترین گام را در جهت رعایت بهداشت خواب و در نتیجه آن ، سلامت بدنی و تعادل روانی برداشته است .
نکته دوم
تاثیر نماز بر بیماری افسردگی
حضرت علی (ع) :
“ خداوند هر گاه خیری بر بنده اش بخواهد به او کم خوابی و کم خوری و کم حرفی را تلقین می کند .”
آقای من، می بینی محبت تو با دل های ما چه کرده و چگونه آن را تسخیر کرده است. می بینی یاد تو، چگونه قلب های ما را تکان می دهد، می بینی مولای من یاد محرم و عاشورایت چگونه جانمان را می سوزاند و اشکمان را جاری می کند. می بینی در روضه هایت چگونه می سوزیم و ناله می زنیم که یا لیتنی کنت معک، چگونه آرزو می کنیم که ای کاش در کربلایت بودیم و جانمان را سپر بلایت می گرداندیم. مولای من می بینی که محبت تو چگونه تمام داغِ مصیبت هایمان را در مقابل مصیبتی که بر تو گذشت، کوچک و ناچیز کرده است. هر مصیبت سنگینی که بر ما وارد می شود خیلی زود سرد می شود و از یادمان رخت بر می بندد،اما یادآوری مصیبت های تو، هنوز که هنوز است، بر قلب ما سنگینی می کند، جانمان را می سوزاند و اشک های ما را جاری می کند. مولای من، چه کرده ای با دل های خراب ما، که تا شمیم مُحرمت به مشام جانمان می رسد، آباد می شود. تا مُحرمت از راه می رسد، رحمت و مغفرت الهی تمام وجود ما گنهکاران را هم می گیرد و ما را از گرداب ناامیدی نجات می دهد؟
فضایل اخلاقی
همگان میل به شناخت زندگی بزرگان و مجاهدان کم نظیر دارند و در پی کشف عوامل ترقی و پیشرفت آنان هستند تا از تجربه آنان در رسیدن به کمالات استفاده کنند از این رو، بیان گوشه ای از فضایل و سیره عملی سلاله پاک رسول الله صلی الله علیه و آله، حضرت آیة الله العظمی خامنه ای، ذهن و جان تشنه شیفتگانش را سیراب کرده و درس بزرگی برای دوستداران فضیلتها و حقیقت هاست. در این مختصر، اشاره ای کوتاه به برخی از این فضایل خواهیم داشت .
شیفته قرآن
آیة الله العظمی خامنه ای، پرورش یافته مکتب قرآن و آشنای دیرینه آن است. زمزمه های تلاوت آیات قرآنی را با دل و جان می شنود و در چشم انداز معارف وحی، دنیای امید خویش را می بیند. در روزگار خفقان و سیاه رژیم طاغوت، که قرآن به مساجد و مجالس عزا محدود می شد و قاریانی جز کهنسالان نداشت، درس تفسیرش دلهای غبارگرفته را صفا می داد و از شهد شیرین معارف قرآنی، اذهان تشنه شیفتگانش را سیراب می کرد و مأمنی برای جوانان مسلمان و انقلابی بود. زمانی که روشنفکر نمایان سرخورده، دریچه جان و خرد خویش را بر افقهای «شرق و غرب» گشوده و حیات خویش را در آن جستجو می کردند. و «منور الفکرها» تلاوت قرآن را به مسخره و استهزاء گرفته، کهنه پرستی می انگاشتند، او به قرآن دل داده و نظر می دوخت و از گرمای این خورشید پر فروغ آرامش می گرفت.
رسالت مسوولان
«پایه های ایمان»
ایمان،پایه ی عمل و حرکت انسان است و طبیعتِ ایمان دینی به گونه ای است که عمل صالح را به دنبال مــی آورد.بـر اساس فــرمایش حضرت علی (علیه السلام) صبر واستقامت، یقین، عدل، جهاد و مبارزه چهار پایه ی ایمان هستند و هرگونه تزلزل دراین پایه ها،موجب سْستی ایمان می شود.
«علّت تغییر»
داشتن مرز با جریان های فسق و کُفریکی از ویژگی های اصلی انسان های با ایمان است و علّت تغییر عقاید و رفتار برخی از افراد باایمان وچرخش صدوهشتاد درجه ی آنان، ایمان بدون پشتوانه ی عمل صالح و استدلالِ محکم است.
«راه نجات»
توسعه و پیشرفت؛ بایدها و نبایدها
نویسنده: علی قدمگاهی
چگونگی ایجاد توسعه و پیشرفت همواره یکی از سئوالهای اساسی و مهم در ایجاد دگرگونی و تحول تکاملی جوامع بوده است . معمولا وقتی سخن از توسعه و پیشرفت می شود نوعی پیشرفت و توسعه همه جانبه به ذهن متبادر می شود. اگر بخواهیم از توسعه و پیشرفت تعریفی داشته باشیم می توان گفت توسعه و پیشرفت همان افزایش سطح بهره مندی و رفاه ارتقا امنیت آزادی گسترش ارتباطات اجتماعی و امکان تحرک اجتماعی عمودی و افقی معطوف به ارزشهای جامعه که در سایه پیشرفت علمی و تکنولوژیک دگرگونی تکاملی در نظام بهداشت و درمان . آموزش و ساماندهی و مهندسی اقتصادی صنعتی و سیاسی و فرهنگی بوجود می آید.
بنابراین برای رسیدن به افقهای مطلوب زندگی که همان زندگی توسعه یافته و همراه با پیشرفت است به نحو شایسته ای به مهندسی و مدیریت آن نیازمندیم و باید مدلی متناسب با ارزشهای دینی و ملی طراحی و تدوین گردد.
از آنجایی که هدف از این نگارش تبیین دیدگاهها و تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی است ابتدا معیارهای پیشرفت یا شاخصه های یک جامعه توسعه یافته را بیان نموده و سپس به سیاست های توسعه از دیدگاه ایشان می پردازیم .
الف ـ شاخصه های جامعه توسعه یافته
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین شاخصه های جامعه توسعه یافته می فرمایند :
« معیارهای پیشرفت عبارتند از :
1 ـ فرا صنعتی شدن
2 ـ خودکفایی در نیازهای اساسی
3 ـ افزایش بهره وری
سینما در نگاه رهبری
مصاحبه ای کوتاه با مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای در کاتالوگ سومین جشنواره فیلم فجر (سال 1363) به چاپ رسید که حاوی دیدگاه های رهبر معظم انقلاب درباره سینما بود.
برای سینما در جمهوری اسلامی چه جایگاهی قائل هستید، به نظر شما بود یا نبود سینما در جامعه تا چه حد می تواند اهمیت داشته باشد؟
بسم الله الرحمن الرحیم، مسأله سینما یک مسأله مستقل از کل مسائل هنر نیست. همان طور که برای همه شعبه های فرهنگ، ارزش فراوانی قائلیم برای رسیدن به مقاصدی که جزو ایده آل های نظام جمهوری اسلامی است طبیعی است که برای هنر به عنوان یک وسیله برتر و برای شاخه های هنر به عنوان انواع این وسیله، ارزش های خودشان را در حد کارآیی شان قائلیم. راجع به خصوص سینما (یعنی شما راجع به هر یک از شاخه های هنر که از من سؤال کنید قاعدتا) پاسخ من این خواهد بود. آن سینمایی که حامل پیام مورد قبول است و مقصود مورد تصدیق و تأیید اسلام و انقلاب را حاصل می کند، با آن خیلی موافقیم و آن سینمایی که در جهت ضد این مقصود حرکت می کند، بودنش را به مصلحت هم نمی دانیم و هیچ برایش ارزش قائل نیستیم و آن که حالت خنثی داشته باشد (اگر فرض کنیم یک حالت خنثایی هم وجود دارد و از این صرف نظر کنیم که بالاخره هر فیلمی یک پیام مستقیم یا غیرمستقیم با خودش دارد و کم تر می شود فرض کرد که هیچ پیامی نداشته باشد ولو به صورت غیرمستقیم) آن هم حکمش از نوع حکم وافی به مقصود و وافی به ضد مقصود دانسته می شود. بنابراین سینما اگر سینمای مطلوب باشد خیلی برایش ارزش قائلیم؛ از بسیاری از شاخه های دیگر هنر بیش تر قائلیم. از بسیاری از شاخه های دیگر هنر بیش تر ارزش دارد، به خاطر این که چگونگی ابلاغ پیامش از بسیاری از شاخه های دیگر هنر بهتر و برجسته تر و ارزنده تر است.
با توجه به این که بسیاری عقیده دارند وجه سرگرمی در فیلم های سینمایی باید مورد نظر باشد، به گمان شما جاذبه های فیلم و مسأله پیام مطرح در آن چه رابطه ای باید با هم داشته باشند؟
امر به معروف و نهی از منکر فریضه ای واجب و همگانی
خرد انسانی و امر به معروف و نهی از منکر:
هر چند فریضه امر به معروف و نهی از منکر یکی از بزرگترین واجبات اسلامی و توصیه به آن در قرآن و گفتار پیامبر خدا (ص) و امیرمؤمنان (ع) و دیگر امامان، دارای لحنی کم نظیر و تکان دهنده است. ولی اگر کسی از این همه چشم پوشی کند و تنها به ندای خرد انسانی گوش بسپرد، باز هم بی شک این عمل سازنده را فریضه و تکلیف خواهد شمرد. به نیکی خواندن و از بدی برحذر داشتن را کدام خرد سالم ستایش نمی کند؟ و کدام انسان خیرخواه و حساس، از او روی برمی گرداند؟
هنگامیکه به این فریضه عمل شود، به تعداد آمران و ناهیان، دعوت به خیر در میان مردم صورت می گیرد و بی گمان لبیک گویان به این دعوت نیز کم نخواهند بود. این فرا خوانی به گمان زیاد بر خود داعیان نیز نشانه نیک بر جای می گذارد و از دو سو راه صلاح را هموار می سازد کار نیکی که مخاطب خود را به آن امر می کنیم و رفتار زشتی که وی را از آن برحذر می داریم، هر چه بزرگتر و تأثیر اجتماعی یا فردی آن ژرفتر یا ماندگارتر باشد، امر به معروف و نهی از منکر ما ارزشمندتر است و چنین است که عمل به این فریضه، تضمین کننده دوام و استحکام حکومت صالحان است و رها کردن و به فراموشی سپردن آن زمینه ساز سلطه اشرار و نابکاران. (1)
امر و نهی صادقانه:
وقتی که شما برای کمک به نظام اسلامی، مردم را به نیکی امر می کنید - مثلا احسان به فقرا، صدقه، رازداری ، محبت، همکاری، کارهای نیک،تواضع، حلم، صبر - و می گویید این کارها را بکن، هنگامی که دل شما نسبت به این معروف، بستگی و شیفتگی داشته باشد، این امر شما، امر صادقانه است.
وقتی کسی را از منکرات نهی می کنید- مثلا ظلم کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن،توطئه کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن- و می گویید این کارها را نکن، وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهیت، یک نهی صادقانه است و خود شما هم طبق همین امرو و نهی تان عمل می کنید. اگر خدای نکرده، دل با زبان همراه نباشد، آنگاه انسان مشمول این جمله می شود که «لعن الله الامرین بالمعروف التارکین له. » (2) کسی که مردم را به نیکی امر کند، اما خود به آن عمل نمی کند؛ مردم را از بدی نهی می کند، اما خود او همان بدی را مرتکب می شود، چنین شخصی مشمول لعنت خدا می شود؛ این چیز خیلی خطرناکی خواهد شد.
چراغ راه
اینترنت از دیدگاه مقام معظم رهبری
آنها (دشمنان) غافلند از این که این ابزارها می توانند مورد استفاده ما هم قرار بگیرد. یعنی وقتی اینترنت به وجود آمد، یک ابزار اختصاصی نبود، ما هم می توانیم از آن استفاده بکنیم، یعنی یک راه دو طرفه است. اگر دشمن می تواند از علوم ارتباطات و از پیشرفتها و تازه های علمی این رشته استفاده کند، ما هم می توانیم استفاده کنیم. ماهم باید دنبالش برویم تا استفاده کنیم. چه مانعی دارد؟ از همان شیوه هایی که ضلالت منتشر می کنند، می شود ما استفاده کنیم و هدایت را منتشر کنیم. استعداد ما در استفاده از ابزار ها، استعداد بالایی است ... باید از این گونه ابزار ها استفاده کرد تا هر چه ممکن است دایره اثر گذاری خود را وسیعتر کنیم.(1)
امروز وظایف حوزه های علمیه با گذشته تفاوتهای زیادی کرده است. حوزههای علمیه فقط برای اقامه جماعت نیست. منبر رفتن به صورت سنّتی هم اگر محتوای عالی و پر مغزی داشته باشد، کافی نیست. امروز ببینید وسایل تبلیغ در دنیا چقدر متنوع شده؛ این طرف دنیا یک نفر جوان پای یک دستگاه کوچک می نشیند و افکار، تصورات، تخیلات، پیشنهادهای فکری و پیشنهادهای عملی را از سوی هر کسی - بلکه هر نا کسی - از آن طرف دنیا دریافت میکند . امروز اینترنت و ماهواره و وسایل ارتباطی بسیار متنوع وجود دارد و حرف، آسان به همه جای دنیا می رسد. میدان افکار مردم و مؤمنین، عرصه کارزار تفکرات گوناگون است . امروز ما در یک میدان جنگ و کارزار حقیقی فکری قرار داریم . این کارزار فکری به هیچ وجه به زیان ما نیست؛ به سود ماست. اگر وارد این میدان بشویم و آنچه را که نیاز ماست - از مهمات تفکر اسلامی و انبارهای معارف الهی و اسلامی - بیرون بکشیم و صرف کنیم، قطعاً بُرد با ماست؛ لیکن مسأله این است که ما باید این کار را بکنیم.(2)
منابع:
1. ماهنامه فکه
2. برگزیده بیانات مقام معظّم رهبری (مدّ ظلّه العالی) درجمع طلاّب کرمان (11 / 2 / 1384)
شیطان بزرگ از منظر آفتاب
نویسنده:مرکز تحقیقات اسلامی سپاه
آمریکا و حقوق بشر
امریکاییهایی که ادعای طرفداری از حقوق بشر میکنند و با رژیمهایی که اولین پایههای دمکراسی و آزادی و حقوق انسان در کشورشان وجود ندارد، صمیمیترین دوستیها را دارند و به آنها انتقاد نمیکنند، کشورهایی که حتی پارلمان ندارند و در کشورشان از حضور سیاسی مردم خبری نیست و چنین پدیدهیی از نظر سردمداران امریکا عیب محسوب نمیشود، با اسلام مخالف هستند و در حقیقت، آنچه که آنها با او روبهرو میباشند، اسلام است. (1)
دفاع امثال امریکا از حقوق بشر، برای ملتها و مظلومان دنیا، هم خندهآور و هم گریهآور است.از طرفی، خندهآور و مضحکه است، چون خود نقض کنندگان درجهی اول حقوق بشر، سنگ حقوق بشر را به سینه میزنند! چه کسانی داعیهی حقوق بشر دارند؟ کسانی که همین امروز از پنجههایشان، خون مردم فلسطین میچکد.حالا هر چه در سالهایگذشته، در شرق و غرب عالم ـ در آفریقا و آسیا و در جاهای گوناگون ـ ملتها را نابود کردند و کشتند و بشر و حقوق بشر را به مسخره گرفتند، به جای خود محفوظ.همین امروز رژیم صهیونیستی، به پشتیبانی امریکا و همپیمانانش، ملت فلسطین را با بدترین و فجیعترین وضعی، زیر فشار و شکنجه قرار داده و خون مردم و شهدای فلسطین، به گردن اوست.چنین انسانهایی، دم از حقوق بشر میزنند! این، مضحکه و تمسخر نیست؟ !
از طرف دیگر، گریهآور هم است.برای بشریت، مصیبتی از این بالاتر نیست که مفاهیم و ارزشهای انسانی، این طور در دست و پای این سیاستبازان خبیث بیفتد. (2)
2 ـ ابزار زورگویی
عنوان حقوق بشر، حربهای است که امریکا با آن به جنگ هر دولتی که مخالف او باشد، میرود و آن را تحت فشار قرار میدهد.امروز در کشورهای تحت سلطهی رژیم امریکا چیزی به نام حقوق بشر وجود ندارد. (3)
امریکا سالهاست که وقتی بخواهد علیه هر دولتی خصومتی بکند، یکی از خصومتهایش همین است، یعنی علیه او شعار میدهد که این ضد حقوق بشر و ضد دمکراسی است. (4)
3 ـ بازیچه سیاسی.
مباحثی پیرامون تبیین ولایت فقیه
چون مستور ماندن برخی از مبادی تصوری و یا مطوی بودن بعضی از مقدمات تصدیقی بحث از سهولت تصور معنای ولایت فقیه یا از میسور بودن پذیرش آن می کاهد, مناسب است توجه پژوهش گران مبانی ولایت فقیه و ناقدان محترم آن به چند مطلب جلب شود.
یکم: تضارب آرا که مایهء میلاد رای صائب است: اضربوا بعضی الرای ببعض فانه یتولد منه الصواب! توبهء خود یک نکاح فکری است چنان چه شیخ بهائی قدس سره در تعبیر نغز و دل پذیر خود می گوید: السوال مونث و الجواب مذکر2, و تجربهء مراکز پژوهش و تحقیق موید آن است که تناوری و باروری نهال علم در پرتو تناکح نقد و نظر می باشد, و ظهور یک مطلب علمی بدون تحلیل ناقدان و عرضه بر پژوهش گران به تنهایی از فکر بکر یک انسان منزوی و تک اندیش بسیار نادر است, چه آن که میلاد مسیح (ع) از یک انسان مبرای از نکاح و منزه از زواج نادر و معجزه است.
بنابراین تضارب علمی, که سنت حسنهء برای تولد نسل جدید دانش به شمار میآید باید محکوم به برخی از قوانین عام و مهم تناکح باشد و آن همان, کفو و همتایی پاسخ و پرسش است, یعنی اوج و حضیض جواب مناسب با اوج و حضیض نقد و سوال می باشد, زیرا در صورت فقدان کفو بودن و همتایی این دو, اثر مطلوب از تضارب علمی به دست نمیآید و تاکنون تمام جواب ها در تبیین مبانی ولایت فقیه, همتای سوال ارائه شده و سبب خفض و رفع پاسخ را باید در انخفاض و ارتفاع پرسش جستجو کرد.
اینترنت ملی
فیسبوک سیاه، دام جدید هکرها
شهادت علی اصغر حسین(علیه السلام)
سیر نمایشگاهی حجاب
تجربه ای زیبا با وبگردی در وبلاگستان امام صادق(ع)
شمر امروز
من یک بسیجیم
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1(سری دوم)
سیر نمایشگاهی حجاب در بیانات مقام معظم رهبری
سیر نمایشگاهی بیانات رهبری در رایطه با حجاب
به عمل کار برآید به اشک ریختن نیست
حماسه «نهم دی ماه» در کلام حضرت آیتالله خامنهای
اعجاز قرآن ، قسم به انجیر و زیتون ...
دیدار اعضای مجمع خیرین سلامت کشور با رهبر انقلاب
مجموعه چندرسانهای: «بیخواص»
بازدید دیروز : 28
کل بازدید : 666515
کل یاداشته ها : 462