در ادبیات دینی ما «بصیرت» برابر با بینش، فهم عمیق، درک قلبی و آگاهی است و همان گونه که در احکام شرعی نیز وارد شده است یکی از شرائط مرجع تقلید به نحو خاص و از جمله شرائط رهبری و پیشوایی به نحو عام، بصیرت و آگاهی کامل از مسائل عبادی - سیاسی است. این مطلب به گونه شفاف و روشن، ضرورت و اهمیت موضوع را میرساند.
قرآن کریم نیز به این موضوع به عنوان ویژگی یک رهبر و داعی به خیر و هدایت اشاره دارد؛ آنجا که میفرماید: «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی «؛ (1) «بگو این راه من است. من و پیروانم با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم.»
با توجه به مطالب فوق، میتوان گفت: امام راحل رحمه الله بعد از امامان معصوم علیهم السلام یکی از مصادیق کامل بصیرت و هوشیاری در رهبری ملت ایران و دنیای اسلام بودند. در این مقال، به ذکر چند نمونه از بصیرت در روش و منش سیاسی آن پیر سفر کرده از زبان برخی بزرگان اشاره میکنیم.
1. زکاوت و تیزبینی
........................
اشاره
در ادبیات دینی ما «بصیرت» برابر با بینش، فهم عمیق، درک قلبی و آگاهی است و همان گونه که در احکام شرعی نیز وارد شده است یکی از شرائط مرجع تقلید به نحو خاص و از جمله شرائط رهبری و پیشوایی به نحو عام، بصیرت و آگاهی کامل از مسائل عبادی - سیاسی است. این مطلب به گونه شفاف و روشن، ضرورت و اهمیت موضوع را میرساند.
قرآن کریم نیز به این موضوع به عنوان ویژگی یک رهبر و داعی به خیر و هدایت اشاره دارد؛ آنجا که میفرماید: «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی «؛ (1) «بگو این راه من است. من و پیروانم با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم.»
با توجه به مطالب فوق، میتوان گفت: امام راحل رحمه الله بعد از امامان معصوم علیهم السلام یکی از مصادیق کامل بصیرت و هوشیاری در رهبری ملت ایران و دنیای اسلام بودند. در این مقال، به ذکر چند نمونه از بصیرت در روش و منش سیاسی آن پیر سفر کرده از زبان برخی بزرگان اشاره میکنیم.
1. زکاوت و تیزبینی
«در تمام عمرم فردی با زکاوتتر و هوشیارتر از حضرت امام ندیدهام. در همین زمینه، نقل میکنند امام آن قدر از هوش و زکاوت برخوردار بودند که از آنچه در ضمیر و ذهن انسان مترتب میشد، آگاه بودند و در مقابل ایشان هیچ چارهای به جز توسل به صداقت کلام نبود.» (2)
2. روشن بینی
«روزی دو نفر از شاگردان و مشاهیر برای زیارت امام به محل اقامتشان، شهرستان محلات، آمده بودند. در آن ایام گروه خاصی مطرح بودند که در رأس آنها مصدق بود که توجه مردم را به خود جلب کرده بود و آنها میپنداشتند که ضد امپریالیسم و ضد رژیم کسی است که وابسته به آنان باشد. آن روز امام سخنی در رد آن گروه بیان فرمودند. آن آقایان گفتند: «از شما بعید نیست که بر علیه این جمعیتی که چنین و چنان هستند، صحبت کنید. اینان مردم وطن دوست و انقلابی هستند.» ولی امام که این چهرههای دروغین را از آن دوران میشناختند و انحراف آنها برای امام نمایان بود، علی رغم دفاع آن آقایان و بسیاری از مردم که ندانسته آنها را مورد ستایش قرار میدادند، آنها را رد میکردند و در هر صورت گذشت زمان بصیرت و بینش امام را برای آن آقایان روشن ساخت.» (3)
3. نظارت بر فیلمهای تلویزیون
«حضرت امام علاوه بر اخبار، فیلمهای تلویزیون را نیز گاهی مشاهده میفرمودند تا خط مشی مسئولان برای ایشان روشن شود. گاهی از بعضی برنامهها تعریف میکردند و گاهی نیز شدیداً از نمایش برخی برنامهها انتقاد میفرمودند؛ مثلاً وقتی که مسئولان صدا و سیما نزد ایشان آمده بودند، حضرت امام فرمودند که شما در خلال سریال با آنکه زن گریم شده داشتید، اما در تیتراژ و در معرفی گریم کنندگان فقط مرد گریم کننده بود.» (4)
4. هادی همیشگی
«امام به دلیل هوشیاری هیچ گاه خود را در مسیر موجها و نسیمهای مقطعی و انحرافی قرار ندادند و همیشه نقش ناظر یا هادی و کنترل کننده حوادث را به عهده داشتند. ایجاد تشکیلات و گروههای سیاسی و تولد یافتن سازمانهای به ظاهر انقلابی و نفوذ آنان در اقشار مختلف و قبضه کردن فرهنگ جامعه در چهره ملی گرایی و یا به اسم مجاهدین خلق و طرفداران اسلام راستین که در صورت بروز یک موج انقلابی و تغییر رژیم و سیاست مجدداً بتوانند از کانال آنهاحکومت را قبضه کنند و راه را برای استعمار جدیدی هموار سازند؛ لذا حتی از پیش، رؤسای جمهور و وزراء را نیز تعیین میکردند.
مسلماً تشخیص این چهرههای پلید و منافق صفت کار آسانی نبود، بلکه از بزرگترین مشکلات بود. نمونه بارز آن جریان منافقان در نجف بود که آنها با ایجاد زمینههای کاملاً مساعد و حساب شده و بدون مطرح کردن شناخت خود از مبدأ و معاد و رسالت، در سطح عموم مردم موفق شده بودند حمایت اکثریت قریب به اتفاق شخصیتها و رجال علمی و سیاسی در متن مبارزه را به خود جلب کنند و آنان میخواستند از این طریق در جلب حمایت امام از آنان سند اعتبار و پشتیبانی دریافت کنند؛ اما امام با تأمل و بصیرت با آنان برخورد میکنند و چهره زشت آنان را از لابه لای دهها پرده فریب و نیرنگ و از متن نوشته و آثار آنان کشف میکنند و بعد از آن همه کوشش و تلاش و این طرف و آن طرف زدن منافقان، با یک جمله کاخ آمال و آرزوهای کثیف آنان را در هم میریزد و آن اینکه: «شما به همین اندازه که من در طرد و نفی شما سخن نمیگویم، راضی باشید!»
از مرحوم علامه شهید آیة الله مطهری نقل شده است که فرمود: اگر امام آن روز در تأیید و حمایت آنان سخنی فرموده بودند، ما امروز هیچ چیز نداشتیم. به خوبی روشن است که اکثر چهرهها از آنان حمایت میکردند و تنها امام باقی مانده بودند که امید آنها را به یأس و حرمان مبدل ساختند تا انقلاب پیروز شد.» (5)
5. حساسیت نسبت به تصویب قوانین
در سال 1342 ش که انقلاب آغاز شد، حضرت امام در عین اینکه شبانه روز حداقل دو ساعت درس میفرمودند و برای این دو ساعت درس، حدود پنج ساعت مطالعه لازم داشتند و غالباً تا نیمه شب برای پاسخ به نامهها، تلگرافها و پاسخ به کسب تکلیف کنندگان نمیخوابیدند که همه این مسائل اعصاب را خسته و هر فرد عادی را خیلی زود از پا در میآورد و به خصوص در درس و بحث و برخورد با مردم انسان را با عصبانیت مواجه میسازد، ایشان با کمال اطمینان خاطر و آرام، مسائل را مطرح میفرمودند و هیچ گاه در مسائل عادی عصبانیت از معظم له دیده نمیشد؛ اما عصبانیت امام موقعی آشکار میشد که قوانین خلاف اسلام به تصویب میرسید و استقلال کشور در معرض خطر قرار میگرفت که هر چه فریاد داشتند، بر سر جیره خواران استعمار میکشیدند و به مصداق «اَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُمْ»؛ (6) نسبت به شاگردان، به خصوص مهمانان و کسانی که به منزل ایشان وارد میشدند، نهایت تواضع را داشتند.» (7)
6. خرید روزنامه مقدم بر خرید نان و پنیر
«حضرت امام از ابتدا فردی انقلابی و آگاه به مسائل روز بودند. در دوره طلبگی که حجرهای در مدرسه فیضیه داشتند، همه میدانستند که از ساعت 11 صبح به بعد کسی حق ندارد با ایشان ملاقات کند؛ زیرا در این ساعت میبایست روزنامههای منتشره را مطالعه کنند. ایشان با اینکه روزی یک ریال شهریه میگرفتند، یعنی ماهی سه تومان، ولی با این پول خرید روزنامه را مقدم بر خرید نان و پنیر و غذای روزانه میدانستند و تا ظهر مشغول مطالعه مطالب سیاسی بودند و بدین وسیله، در جریان مسائل روز قرار میگرفتند؛ لذا زمانی که کاپیتولاسیون یا مسئله انجمنهای ایالتی و ولایتی مطرح شد، ایشان دارای موضعی روشن بودند؛ یعنی جنگ با استکبار. و لذا ضربه مهلک را در زمان مناسب به سر استکبار جهانی فرود آوردند.» (8)
7. گوش دادن به رادیوهای بیگانه
«من در دفتر حضرت امام کار میکردم. ایشان در ایوان منزلشان نماز میخواندند. در ایام تابستان وقت اخبار رادیو B. B. C یک ربع به هشت شب بود که دقیقاً بین نماز مغرب و عشا واقع میشد. خودم دیدم که حضرت امام همین که اخبار مربوط به ایران و مسائل آن تمام شد، رادیو را بستند و نماز عشا را شروع کردند. با آنکه ایشان به نماز اول وقت و تعقیبات و مستحبات آن بسیار مقید بودند، اما از شنیدن اخبار رادیوهای بیگانه هم غافل نبودند. آری، این چنین بود که حضرت امام به اوضاع سیاسی کشور مسلّط بودند و از سخنان مسموم دشمن آگاه میشدند و به موقع پادزهر لازم را میریختند و تبلیغات دشمن را خنثی میکردند.» (9)
8. صدای انقلاب اسلامی
«به یاد دارم روزهای اول پیروزی که تازه رادیو و تلویزیون را فتح کرده بودیم، گویندهها از طریق صدا و سیما اعلان میکردند: «اینجا صدای انقلاب راستین ایران است.» ما خوشحال بودیم؛ زیرا رادیویی که مرتب کلمه شاهنشاهی میگفت، حال حرف از انقلاب راستین ملت ایران میزد. اصلاً به فکرمان نمیرسید که این عبارت غلط است؛ ولی حضرت امام ما را خواستند و با قاطعیت فرمودند: این انحراف است، باید بگویند: «صدای انقلاب اسلامی.» و به ما فرمودند: «می فرستید و خودتان هم میروید و یک نفر از خودتان آنجا میگذارید؛ حتی اگر درگیری هم شد، اگر تعداد زیادی هم کشته شدند، مانعی ندارد. آنجا را تصرف کنید تا در خط انقلاب اسلامی حرکت کنند.» لذا من و آقای مطهری و آقای بهشتی و بعضی از دوستان دیگر مأمور شدیم به آنجا برویم و کار را اصلاح کنیم.... این هوشیاری و توجه امام به حفظ خط و جهت انقلاب برای حیات و تداوم انقلاب خیلی مهم بود.» (10)
9. اطلاع از اخبار زودتر از مسئولان
«بسیاری از مواقع خبرها از طرف دفتر به مسئولان داده میشد؛ مثلاً در جریان فرار بنی صدر، آقای فکوری (فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی که به شهادت رسید) آمد خدمت امام. از ایشان سؤال شد: هواپیمایی که دیشب رفت، چه بود و کجاست؟ آقای فکوری گفت: طبق اطلاع دقیق، الآن هواپیما روی آبهای مدیترانه حرکت میکند و معلوم نیست که کجا فرود میآید. امام فرمودند: «یک ساعت قبل هواپیما در پاریس نشسته است و بنی صدر و رجوی هم در آن بوده اند.» از این نوع حوادث خیلی زیاد بود که مسئولان خواسته اند خبری به امام بدهند، اما حضرت با هوشیاری، کاملتر از آن را به اطلاع آنان رسانیده اند.» (11)
10. هوشیاری در ملاقاتها
«از جمله کسانی که با امام در پاریس ملاقات کردند، مهندس بازرگان و دکتر سحابی، گردانندگان اصلی نهضت آزادی بودند که هر کدام با هیأتی آمده بودند. امام فرمودند: «من کسی را با عنوان حزب ملاقات نمیکنم. اگر آقایان با عنوان یک فرد ایرانی مثل تمام کسانی که با من ملاقات میکنند، میخواهند بیایند، مانعی ندارد.» آنها قبول کردند و به ملاقات امام آمدند. جالب اینکه در هر باری که هر کدام از آقایان میخواستند با امام ملاقات کنند، امام دستور میدادند که ما چند نفر در جلسه باشیم تا این موضوع در ذهنها نیاید که فلان گروه خصوصی با امام ملاقات کرده اند. و وقتی که سید جلال تهرانی عضو شورای سلطنت به پاریس جهت دیدار با امام آمد، امام فرمودند: «تا وقتی که عضو شورای سلطنت است، با او ملاقات نمیکنم، مگر استعفا بدهد و مثل یک فرد عادی بیاید.» و او مجبور به استعفا شد تا بتواند با امام ملاقات کند.» (12)
«یکی از خصوصیات امام این بود که با هیچ کس خصوصی ملاقات نمیکردند؛ چرا که میفرمودند: «بعضی از اینها حرفهای مرا کم و زیاد میکنند.» لذا همیشه دو یا سه نفر از آقایان و شاگردان خودشان را در جلسه حاضر میکردند.» (13)
«ایشان هرگز هیچ یک از ملاقاتها را در جای خلوت نمیپذیرفتند و در این موقع میفرمودند: «ما جای خلوت نداریم.» این مطلب بدان جهت بود که آنان نتوانند مطالبی را بر خلاف اظهار کنند و چند نفر، شاهد صحبتهای آنان باشند.» (14)
11. تصمیم آگاهانه
«گاهی اوقات ممکن است تردید در تصمیم گیری موجب شکست شود. حضرت امام همیشه به موقع و به جا تصمیم میگرفتند؛ مثلاً زمانی که رژیم طاغوت تصمیم گرفت که ساعت 5/4 بعد از ظهر روز 21 بهمن را حکومت نظامی اعلان کند، امام به موقع، یعنی حدود نیم ساعت بعد از اعلان خبر، فرمودند: «حکومت نظامی لغو شود و همه مردم به خیابانها بیایند!» چنین شد و به دنبال آن سر و صدا و درگیری آغاز شد. انقلابیون به کمک بلند گو و با موتور و ماشینهای شخصی در خیابانهای تهران به راه افتادند و همه مردم را مطلع کردند تا علی رغم اعلان رژیم در خیابانها حضور جدی داشته باشند. البته بعد از انقلاب روشن شد که اگر این تصمیم به موقع گرفته نمیشد، همان شب محل اقامت امام و جاهای حساس دیگر بمباران میگردید.» (15)
12. طلبههای سرباز
«به یاد دارم روزی که احتمالاً عید غدیر بود، با پدرم به حضور امام رسیدیم. علما و روحانیون نیز جمع بودند. من دیدم عدهای سرباز با موها و ریشهای تراشیده و کلاه به دست به محضر امام آمدند و زانو زدند و دست امام را بوسیدند و نشستند. معلوم شد که اینها طلابی هستند که توسط رژیم طاغوت از لباس روحانیت خارج شدند و به اجبار آنان را به سربازی برده اند. حضرت امام با لحنی بسیار محکم بدون اینکه تغییری در قیافه شان پیدا شود، فرمودند: «شما وظیفه تان که عوض نشده، فقط قیافه و لباستان تغییر کرده. هر جا که هستید، به وظیفه خود عمل کنید! در آنجا هم وظیفه از شما سلب نمیشود. فنون نظامی را فرا بگیرید که در آینده به دردتان خواهد خورد. هیچ مسئلهای پیش نیامده است. روحیه خودتان را حفظ کنید!» طوری حضرت امام با آنان صحبت کردند که آنان احساس قدرت و قوت کردند. برخورد بسیار هوشیارانه و مدبّرانه حضرت امام قضیهای را که میتوانست موجب رخوت و ضعف شود، به یک نقطه قوت و اعتماد به نفس تبدیل کرد.» (16)
13. دقت در عملکرد مسئولین
«روز رأی گیری برای وزیر نفت و وزیر برنامه و بودجه بود و برای آقای مهندس محمد جواد تندگویان به عنوان وزیر نفت و مهندس موسی خیر به عنوان وزیر برنامه و بودجه رأی گیری به عمل آمد و آنان به وزارت انتخاب شدند. پس از اعلان نتیجه رأی گیری، ضمن تبریک گفتن به این دو برادر و آرزوی توفیق برای آنان، گفتم: اینکه در اثنای جلسه من چند دقیقه از جلسه خارج شدم، به این خاطر بود که از من خواسته بودند با دفتر امام تماس بگیرم؛ زیرا با من کار مهمی داشتند. من در تماس با دفتر حضرت امام با حاج احمد آقا صحبت کردم. ایشان از سوی امام تذکری داد که مرا شدیداً تحت تأثیر قرار داد؛ زیرا فهمیدم که همه لحظاتی که ما در مجلس هستیم و همه تصمیماتی که میگیریم، همه و همه زیر نظر امام است و از دقتهای حسابگرانه ایشان خارج نیست.» (17)
14. شناختن نقطه ضعف دشمن
«وقتی که از حضرت امام سؤال شد که چه عاملی و چه انگیزهای ایشان را بر آن داشت تا از پاریس به ایران بیایند؟ ایشان فرمودند: «من دیدم مقامات آمریکا مستقیم یا غیرمستقیم تهدید میکنند که از آمدن به ایران خودداری کنم؛ لذا دریافتم که اینها از رفتن ما به ایران نگران هستند.»
این تیزبینی و ژرف نگری حضرت امام است و توجه دارند که نقطه ضعف دشمن در کجاست و دشمن در چه موقعیتی قرار دارد و چگونه باید به او ضربه زد و این واقعاً از ویژگیهای مهم و اساسی ایشان است.» (18)
همچنین روزی که به مدرسه فیضیه حمله شد (فروردین سال 1342) ، امام به پا خاست و این توطئه را خنثی کرد. هنوز یک هفته از فاجعه نگذشته بود و هنوز درب خانه بسیاری از علما و مراجع باز نشده بود و بسیاری از روحانیون و طلاب جرئت نمیکردند با لباس روحانیت در خیابانها ظاهر شوند و مردم جرئت نداشتند به منزل علما نزدیک شوند و هنوز همه جا وحشت و رعب و ترس حکمفرما بود که یکباره دیدیم اعلامیهای از سوی حضرت امام صادر شد به نام «شاه دوستی یعنی غارتگری.» این اعلامیه بسان آبی بود که بر آتش ریخته شد.» (19)
15. اهتمام به کسب خبر
«توجه حضرت امام [همواره] به مسائل ظریف [بوده است] از جمله شنیدن اخبار که برای اکثر افراد هنوز جا نیفتاده است و فکر میکنند اگر اتفاق بیفتد، بالاخره خبردار میشوند؛ اما حضرت امام علاوه بر شنیدن اخبار ایران که مرتب در جریان آن بودند، سر ساعت اخبار کشورهای دیگر را که به زبان فارسی پخش میشد، میشنیدند. برادرانی موظف بودند تمام روزنامههایی که در خارج کشور در مورد ایران مطلبی مینوشتند، ترجمه کنند و همان شب به دست امام برسانند و ایشان وقت میگذاشتند و مطالب را میخواندند.» (20)
«حضرت امام در به دست آوردن اخبار حتی از رادیوهای بیگانه اهتمام فراوانی داشتند تا جایی که اگر قبل از اذان صبح و بعد از مناجاتها و راز و نیازهای شبانه و نماز شب وقتی باقی میماند که میتوانستند از بولتنهای خبری مختلف استفاده کنند، این کار را میکردند. حتی سه روز پس از عمل جراحی که حال حضرت امام رو به بهبودی گذاشته بود، دستور دادند تلویزیون بیاورند تا از آن استفاده کنند.» (21)
16. بینش اسلامی عمیق
«خاطرهای از بینش اسلامی عمیق ایشان است که شاید رمز موفقیتشان در نهضت اسلامی هم همین بود. متأسفانه در مورد شناخت اسلام و حقایق اسلامی انحرافاتی به وجود آمده و هر کس یک بُعد از اسلام را چسبیده و فکر کرده اسلام در همان خلاصه میشود. برخی اسلام را در عبادت، نماز، روزه، خلاصه کرده اند و در مقابل هم عدهای اسلام را در مسائل سیاسی خلاصه کرده اند که اسلام یعنی سیاست یعنی مبارزه با ظلم، حالا نماز نخواندیم هم نخواندیم. دستهای هم اسلام را در خدمت به خلق خلاصه کرده اند و میگویند که عبادت به جز خدمت خلق نیست. و حال آنکه اسلام همه اینها را دارد. اسلام نماز، سیاست، خدمت به خلق، مبارزه و جهاد و... دارد. رهبر انقلاب این ویژگی را داشتند که در سیاست در حد اعلای مهارت و تخصص بودند، از مسائل عبادی غافل نبودند و در همان شرائطی که در مسائل عبادی و نیایش و توجه به مسائل معنوی و روحانی بودند، از مسائل اجتماعی و علوم اسلامی غافل نمیشدند.» (22)
17. آینده نگری
«امام همواره تلاش میکردند در نظر دادن و در پاسخ به سؤالات به خصوص سؤالات اجتماعی و سیاسی آن قدر دقیق باشند که دشمن نتواند در خلال پاسخ امام سوء استفاده بکند و شخصیت صنفی یا جمعیت خاصی را آسوده کند. امام اولین شخصیت روحانی در جهان اسلام بودند که با قاطعیت و با روشنی کامل اجازه فرمودند که از مبارزان فلسطینی حمایت شود و در صنوف مبارزات آنها، مسلمانان در صورت تمکن شرکت کنند و اگر مالی ندارند، از وجوه شرعیه (عمدتاً زکات) کمک کنند. این فتوا صریحترین و روشنترین و شاید اولین فتوا از نوع خودش بود که امام بیان فرمودند. این فتوا در وقتش در ایران انعکاس مثبتی داشت. مبارزین ایرانی با شور و هیجان، آماده پاسخ به این ندا و انجام وظیفه شدند. در همان زمان شخصی فرصت طلب که در کسوت لباس روحانی بود و مسجدی را در تهران اداره میکرد، مدعی شد که من شخصاً از طرف امام مأمورم و نوشتهای و یا پیغامی دارم که وجوه شرعیه مردم را به نفع فلسطینیها جمع و ارسال کنم. عدهای از دوستان در تهران از طرفی خوشحال بودند که امکان دست رسی با واسطه به امام فراهم آمده و این وجوه جمع آوری میشود و به مردم فلسطین خواهد رسید و از طرفی هم تعجب میکردند که چطور این شخص با وجود افراد دیگر انتخاب شده است. در صدد بر آمدند از امام سؤال کنند. جناب آقای کروبی نامهای نوشتند و توسط آقای احسانی به نجف فرستادند. از امام سؤال کرده بودند: شخصی به این نام مدعی است که از طرف شما اجازه دارد کمکها را برای فلسطینیها جمع آوری کند. آیا واقعیت دارد؟
من نامه را خدمتشان بردم. امام نامه را خواندند و گفتند: «من این نامه را جواب نمیدهم؛ زیرا نام شخص در آن برده شده و ایشان با یکی از شخصیتهایی که در صراط مرجعیت است، در ارتباط میباشد. طبیعی است با پاسخ منفی من هم این شخص و هم آن شخصیت روحانی در مسیر مرجعیت لطمه خواهند خورد و از حیثیت ساقط میشوند. شما به صورت کلی سؤال طرح کنید که آیا کسی تا به حال از طرف شما دستوری برای جمع آوری کمکها داشته یا نه؟ من هم پاسخ خواهم داد.» حضرت امام تا این حد آینده نگر بودند و به آینده اصناف و نوع شخص یا شخصیتها حتی با چند واسطه در پاسخگویی به سؤالات هوشیاری داشتند.» (23)
18. توطئه بزرگ
«قبل از واقعه 15 خرداد سال 1342 که رژیم شاه به دنبال بهانههایی برای پرونده سازی علیه امام میگشت، شخصی که خود را دیپلمات در لبنان معرفی میکرد، با وساطت یک روحانی ایرانی با امام ملاقات کرد و اظهار داشت که از طرف جمال عبد الناصر مأمورم که مراتب سپاسگزاری و قدردانی ایشان را از مبارزاتی که علیه اسرائیل در ایران به عمل میآورید، محضر شما ابلاغ کنم. ضمناً خدمت شما عرض میکنم که رئیس جمهور جمال عبد الناصر آماده اند هر گونه کمک و مساعدتی که در این راه بدان نیازمند میباشید، اعم از پول و اسلحه و غیره در اختیار شما قرار دهند و شما را در ادامه این راه مقدس تا رسیدن به پیروزی یاری دهند. امام پاسخ دادند: «مبارزات ما مربوط به امور داخلی کشور ماست و در انجام و ادامه آن به هیچ گونه مساعدت و دخالت دیگران نیازی نداریم.» بعدها که امام در زندان بودند، متوجه شدیم شخصی که خود را دیپلمات مصری معرفی کرده بود، فرستاده رژیم شاه بوده که بدین وسیله میخواسته بهانهای علیه امام به دست بیاورد که با بینش و آگاهی امام توطئه خنثی شد.» (24)
19. دقت در جزئیات
«بنده اول انقلاب سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام بودم و در همان لانه جاسوسی پشت صفحه تلویزیون بارها با یک اورکت آمریکایی ظاهر میشدم؛ اما متوجه این قضیه نبودم تا اینکه یک مرتبه امام فرموده بودند: «چیزی که ایشان میپوشد، چیست؟ آیا ساخت وطن است؟» این چیزی بود که خود من متوجه نشده بودم، ولی امام تا این حد در مسائل دقیق بودند.» (25)
20. پیش بینی وقایع
«در ایامی که وزیر امور خارجه بودم، پس از شهادت شهید رجایی و باهنر در شهریور سال 1360 خدمت امام رفتم و گفتم: برای اولین بار ما میخواهیم در سازمان ملل شرکت کنیم. امام فرمودند: من با اصلش موافقم و مخالف نیستم؛ ولی پیش بینی کرده اید که آیا به شما اجازه میدهند یا نه؟ گفتم: آنچه ظاهر امر نشان میدهد، اطمینان آور نیست. امام فرمودند: مثلاً شما فکر کرده اید که اگر شما بروید پشت تریبون بایستید، ممکن است یک باره بلندگوها را خاموش کنند و شما را تحقیر بکنند؟ این نکتهها برای من تکان دهنده بود که تا این حد امام پیش بینی وقایع را میکنند.» (26)
21. مخالفت هوشیارانه
«زمانی بود که من اصرار داشتم امام بر کتاب حجاب مرحوم شهید مطهری تقریظی بنویسند تا معلوم شود این کتاب مورد تأیید ایشان است و به این ترتیب، در جامعه خوب جا بیفتد؛ ولی امام با نظر من مخالفت کردند و فرمودند: اگر من تأیید کنم، کسانی که ایشان را تخطئه میکنند، فعالتر میشوند و مسئله جنبه سیاسی پیدا میکند.» (27)
پاورقــــــــــــــــــــی
1) یوسف / 108.
2) حجة الاسلام و المسلمین امام جمارانی، به نقل از: روزنامه جمهوری اسلامی، ویژه نامه اربعین رحلت حضرت امام خمینی رحمه الله.
3) آیة الله محمد رضا توسلی، به نقل از: مجله پاسدار اسلام، شماره 12، ص 55.
4) حجة الاسلام و المسلمین محمد علی انصاری، به نقل از: ویژگیهایی از زندگی امام خمینی رحمه الله، ص 37
5) همان، ص 110.
6) فتح / 29.
7) حجة الاسلام و المسلمین مصطفی زمانی، به نقل از: پا به پای آفتاب، ج 3، ص 180.
8) آیة الله محمد آل اسحاق، به نقل از: پرتوی از خورشید، ص 287.
9) برادر ایوبی، به نقل از: پرتوی از خورشید، ص 288.
10) آیة الله هاشمی رفسنجانی، به نقل از: جمعه شاهد، شماره 3، بهمن 1359.
11) حجة الاسلام و المسلمین محمد علی انصاری، به نقل از: ویژگیهایی از زندگی حضرت امام خمینی رحمه الله، ص 40.
12) حجة الاسلام و المسلمین سید علی اکبر محتشمی، به نقل از: روزنامه اطلاعات، شماره 17225، 16 بهمن 1362.
13) آیة الله خلخالی، به نقل از: روزنامه رسالت، شماره 3، تیر ماه 1368.
14) حجة الاسلام و المسلمین سید حسین عادلی، به نقل از: اطلاعات هفتگی، شماره 2442.
15) آیة الله هاشمی رفسنجانی، به نقل از: مجله شاهد، شماره 3، بهمن 1359.
16) دکتر محمد رجبی، به نقل از: پرتوی از خورشید، ص 407.
17) آیة اللَّه هاشمی رفسنجانی، به نقل از: روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 381، 5 مهر 1359.
18) حجة الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی، به نقل از: پا به پای آفتاب، ج 3، ص 148.
19) همان، ص 81.
20) خانم مرضیه حدیده چی (دباغ) ، به نقل از: مجله زن روز، شماره 953، بهمن 1362، ص 51.
21) حجة الاسلام و المسلمین علی اکبر آشتیانی، به نقل از: پرتوی از خورشید، ص 412.
22) حجة الاسلام سید حمید روحانی، به نقل از: سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی رحمه الله، ج 1، ص 89، با تلخیص.
23) حجة الاسلام و المسلمین دعایی، به نقل از: سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی رحمه الله، ج 1، ص 74.
24) برگرفته از: مجله شاهد، شماره اسفند سال 1370.
25) ابراهیم اصغر زاده، به نقل از: روزنامه رسالت، تاریخ 7 اردیبهشت 1371.
26) میر حسین موسوی، به نقل از: مجله حضور، شماره 2.
27) حجة الاسلام سید محمود دعایی، به نقل از: برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله، ج 2، ص 372.
گردآوری شده توسط: معاونت تبلیغ وآموزشهای کاربردی حوزه های علمیه
اینترنت ملی
فیسبوک سیاه، دام جدید هکرها
شهادت علی اصغر حسین(علیه السلام)
سیر نمایشگاهی حجاب
تجربه ای زیبا با وبگردی در وبلاگستان امام صادق(ع)
شمر امروز
من یک بسیجیم
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1(سری دوم)
سیر نمایشگاهی حجاب در بیانات مقام معظم رهبری
سیر نمایشگاهی بیانات رهبری در رایطه با حجاب
به عمل کار برآید به اشک ریختن نیست
حماسه «نهم دی ماه» در کلام حضرت آیتالله خامنهای
اعجاز قرآن ، قسم به انجیر و زیتون ...
دیدار اعضای مجمع خیرین سلامت کشور با رهبر انقلاب
مجموعه چندرسانهای: «بیخواص»
بازدید دیروز : 261
کل بازدید : 666928
کل یاداشته ها : 462