علت آهسته خواندن نماز ظهر وعصر
بسیاری از دستوراتخداوندو فرستادگان ایشان، تنها بدین دلیل می باشند که میزانفرمانبرداری بندگان، با آن سنجیده شود و این خود به تنهایی، دلیل مناسبی بوده ونیاز به وجود دلیل دیگری در لزوم اجرای این دستورات نیست. به عنوان نمونه، وقتیطالوت، هنگام رفتن به جنگ، به سپاهیان خود عرضه داشت که خداوندمی خواهد شما را با نهر آبی امتحان نماید و هر که بیش از یک کف دست، از آب آن نهربنوشد، نباید در سپاه من باشد، نباید لزوما به دنبال دلیل صدور چنین فرمانی از جانب خداوندرفت، چون شناسایی فرمانبرداران از نافرمانان، خود دلیلی کافی و قانع کننده برای اینامر می باشد. البته این بدان معنی نیست که برای دستورات خداوند، هیچ دلیل دیگری غیراز آزمایش بندگان وجود ندارد، بلکه بسیاری از این فرامین، دارای فوائد ارزشمنددیگری نیز می باشند که در رشد و تعالی جامعه بشری نقش مهمی ایفا می نمایند و آنچهبیان شد، تنها برای تأکید این مطلب بوده که اگر به ظاهر هم، دلیلی برای دستوری ازدستورات خداوند نیافتیم، نباید نسبت به آن بی اهمیت باشیم، هرچند، جستجو در اینزمینه و پی بردن به برخی دلایل عبادات نیز امری پسندیده بوده و منافاتی با تسلیمکامل در مقابلاوامر الاهیندارد.
«آداب ظاهری نماز»
امام رضا(ع) در سخنان گهربار خود بیان فرموده اند:
«هرگاه خواستی نماز را به پای داری، پس با بیرغبتی و کسالت، خواب آلودگی، عجله و شتاب، بازی و سرگرمی به چیزی، به نماز مشغول نشو، بلکه نمازی به جای آور که سکون و حضور قلب و آرامش و تأنّی در آن باشد. بر تو لازم است در نماز خاشع و خاضع باشی، و در پیشگاه خداوند جهان خود را خوار و ذلیل بدانی به طوری که خشیت و خوف از سیمای تو ظاهر شود، و به وسیله آرامش و بر اثر فراوانی ترس و ورعی که بر دلت عارض شده است، دو حالت «ترس» و «امید» در تو آشکار شود. پس در این حالت مقابل پروردگارت همچون بنده ی فراری گناهکار، که در مقابل مولایش قرار گرفته، بایست و قدمهایت را منظم کن، و خداوند را ناظر بدان زیرا اگر تو خدا را نمیبینی، او تو را میبیند. با ریش و سایر اعضا و جوارحت بازی نکن، انگشتانت را به صدا در نیاور، بدنت را خارش مده، با بینی ات بازی مکن، با لباست هم بازی مکن، لثام زده نماز نخوان (مبادا چیزی در دهانت باشد که مانع اظهار صحیح کلمات یا مخارج حروف باشد) و برای زنان نیز روا نیست که با نقاب و روبند نماز بخوانند. هنگامی که در نماز ایستادهای، چشمت را به موضع سجده بیفکن و در هنگام نماز از خودت جزع و ترس ظاهر کن و با دارا بودن این حالات ویژه، نشان بده که تو راغب به خدا هستی و به وی عشق میورزی، در حال قیام گاهی به این پا، و گاهی به آن پایت تکیه مکن. همچون کسی که میخواهد با نماز وداع کند، نماز بگزار، طوری که دیگر موفق به ادای آن نمیشوی. بدان به یقین تو در برابر خداوند جبار هستی. بنابراین، به چیزی از اشیاء مشغول مشو و حدیث نفس مکن (چیزی غیر از یاد خدا را در درونت راه مده) و دلت را از همه چیز غیر از یاد خدا و عبادت او فارغ کن. و باید که فقط به کار نماز بپردازی و حق آن را کاملاً ادا نمایی.
در حال نماز، به هنگام قیام دستهایت را روی رانهایت قرار ده، و در افتتاح نمازت تکبیر بگو و دستهایت را تا نرمهی گوش بلند کن، به طوری که انگشتهای ابهامت از گوش مقابل آن تجاوز نکند، و در قنوت نماز واجب دستهایت از سر تجاوز نکند. اما در نماز نافله و وتر مانعی نیست که دستها از سر تجاوز کند.
هرگاه به رکوع رفتی، پس دستهایت را بر زانوهایت بگذار و انگشتانت را بگشا و دستهایت را جمع کن و از محاذی زانوها و پاها خارج مکن و هنگام برخاستنت از رکوع به تمام قامت بایست تا آن که مفاصلت کاملاً
.............
اهتمام به نماز اول وقت
درِ خانه ای محبوب، اگرچه همیشه به روی بندگان و محبّانش باز است اما محبوب مهربان هستی، اوقاتی از شبانه روز را برای نیایش و خلوت بندگانش اختصاص داده و از بندگانش برای حضور در ضیافت باشکوه نیایش، دعوت رسمی به عمل آورده است. در این اوقات درهای بیکران رحمتش را به روی بندگانش باز کرده و نیایش و نماز را برترین وسیله تقرب بندگانش قرار داده است. عاشقان کوی دوست و سالکان طریق کمال در انتظار رسیدن آن اوقات نورانی لحظه شماری می کنند و به هنگام فرا رسیدن آن اوقات شریف لبیک به دعوت محبوب را بر هر کاری مقدم میدارند. اهتمام به نماز اول وقت در سیره ی امام سالکان کوی دوست جلوه چشمگیری دارد، پیروان آن حضرت سیره ی امام خویش را نصب العین قرار می دهند و به پیروی از امامشان فرصت نماز اول وقت را هرگز از دست نمی دهند. اینک چند نمونه از سیره ی آن حضرت در توجه و اهتمام به نماز اول وقت را با هم مرور می کنیم.
ابراهیم بن موسی فزاز گوید:
«روزی در خراسان در مسجد، در خدمت امام رضا (ع) بودم، بر چیزی که از آن حضرت میخواستم، اصرار کردم. در این هنگام امام برای پیشواز یکی از جماعت طالبین بیرون رفت. در راه وقت نماز شده و امام به جانب ساختمانی که در آنجا بود روی آورد و در زیر صخره ای که در نزدیکی آن ساختمان بود، فرود آمد. تنها من در خدمت حضرت بودم. حضرت فرمود: اذان بگو. عرض کردم: منتظر باشید تا اصحاب به ما بپیوندند. امام فرمود: «غفر الله لک! لانوخرّن صلواة عن اول وقتها الی آخر وقتها من غیر علةّ: علیک ابداً باول الوقت» خداوند، تو را بیامرزد! هرگز نماز را از اوّل وقت آن، بدون علت به تأخیر نمی اندازیم، همواره مراقب اوّل وقت باش.» پس اذان گفتم و نماز خواندیم. پس از نماز، دوباره آن را که از حضرت خواستم، یادآور شدم. در آن هنگام امام با تازیانه ای خاک ها را کمی کنار زد، ناگاه از زیر خاک ها سکهای از طلای ناب پدیدار گشت، امام (ع) آن را برداشت و فرمود: این سکه طلا را بگیر، خداوند برای تو در آن برکت قرار دهد و از آن سود ببری و آنچه را دیدی پنهان کن.»
ابراهیم گوید:
............
اسرار نماز در کلام امام خمینی(ره) |
مقدمه: قال علی ـ علیه السّلام ـ : «الله الله فی الصلوه فَانّها عمود دینکم.» سخن گفتن درباره نماز که دریچه عروج به عالم قدس و معنویت است در توان هر کسی نیست. شایستهتر آن است که بیان حقیقت این نشانه بزرگ الهی و ستون دین مبین اسلام را به زبان و بیان واصلان این طریق، واگذاریم. ش در این نوشتار برآنیم که دیدگاه و روش حضرت امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، این نمازگزار حقیقی را درباره نماز از گفتار و کردار او بیان کنیم. با نگاهی به آثار مکتوب امام ـ رحمه الله علیه ـ و مشاهده عینی شاهدان احوال ایشان، میتوان گفت که در دیدگاه ایشان، نماز در میان عبادات به مثابه «اسم اعظم و بلکه خود اسم اعظم»[1] در میان دیگر اسماء الهی. افزون بر آن، دیدگاه حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ نسبت به نماز در حقیقت حکایت مسافر و طریق سفر است. در این میان، مهمترین مسأله بیان نماز و تفسیر آن بر اساس سفر معراج پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ (تطبیق دادن جریان سفر نماز با سفر معراج) است. بنابراین، دیدگاه امام ـ رحمه الله علیه ـ به نماز، دیدگاهی عرفانی است؛ به گونهای که مراحل اسفار اربعهی عرفانی و احوال سالک و مسافر طریق وصل حق را در طول حیات و سلوک وی در یک رکعت نماز واقعی بیان میکند. خلاصه آنکه نماز مؤمن خود معراج و سفری واقعی است که حالتها و مراتب و مقامات خاص خود را دارد. سالکان این طریق نیز به تناسب حال و مقام خویش، از حقیقت این سفر آگاه میشوند. از نظر امام ـ رحمه الله علیه ـ توحید به معنای واقعی آن ـ که مقصد اصلی دعوت پیامبران است ـ در نماز محقّق میشود. در این گفتار، دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ در چند عنوان آمده است. توصیف و تعریف نماز از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ : ابتدا برای آگاهی از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ نمونههایی از توصیفهای آن نمازگزار حقیقی را دربارهی نماز بیان میکنیم، شاید بتوان گفت کاملترین سخن ایشان دربارهی نماز این جمله است که میفرمایند: سرمایههای سعادت عالم آخرت و وسیلهی زندگانی روزگارهای غیر متناهی نماز است.[2] تعبیر دیگر ایشان، عبارت «نسخهی جامعه» است، نسخهای که پروردگار برای رهایی جان قدسی انسان از قفس طبیعت، تجویز کرده است. ایشان میفرمایند: معلوم میشود که حقیقت این عبادت الهی و نسخهی جامعه که برای خلاصی این طایرهای قدسی از قفس تنگنای طبیعت به کشف تام محمّدی ترتیب داده شده و به قلب مقدسشان نازل گردیده ...[3] در سخنی دیگر بیان میکنند که این نسخهی کامل «ترکیب قدسی» الهی است و همانند دیگر افعال و احکام الهی بر پایهی حکمت و قوانین حضرت حق بنا نهاده شده است. ایشان میفرمایند: نماز که یکی از ترکیبات قدسیه است که بیدّی الجلال و الجمال فراهم آمده است و تسویه شده است ...[4] پس از آنکه حضرت آدم و حوا ـ علیهما السلام ـ از جوار پروردگار به عالم خاک هبوط کردند، یزدان مهربان دریچهی ذکر خویش را به روی آدم و حوا گشود و مرکبی فراهم کرد تا آنان این فاصله را با مراتب و منازلش از مبدأ طبیعت تا مقصد قرب الهی بپیمایند. خداوند همان گونه که پیامبر خود را به معراج قربش برد و حقایق ملک و ملکوت را به او شناساند، حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ و همهی فرزندان او را که دور افتادگان از عالم قدساند به واسطهی نماز به محضر انس خویش بار داد. امام ـ رحمه الله علیه ـ در این باره میفرمایند: نماز، مرکب سلوک و براق سیر الی الله است.[5] و نیز میفرمایند: براق سیر و رفرف عروج اهل معرفت، نماز است.[6] حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ در تعبیری براق (اسبی است که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به معراج رساند) و رفرف را دربارهی نماز بسیار به کار بردهاند. نکتهی مهم آن است که قدرت و توان این مرکب و میزان بهرهمندی از آن، به ظرفیت و توان معنوی سالک و راکب آن بستگی دارد. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ در ادامه میفرمایند: و هر کسی از اهل سیر و سلوک الی الله را نمازی مختصّ به خود او و حظ و نصیبی است از آن، حسب مقام خود ...[7] هنگامی که دریافتیم نماز «نسخهی جامعهی» الهی برای انسان است، جایگاه نماز در بین عبادتهای دیگر آشکار میشود. آیات و اخبار، مشهورترین مرتبه نماز را «عمودیت» آن برمیشمارند. حدیث امام علی ـ علیه السّلام ـ در ابتدای مقاله، گویای این مرتبه و لوازم ویژه است. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ با اشاره به این نکته میفرمایند: ... نماز که در بین عبادات و مناسک الهیه، سمت جامعیت و عمودیت دارد ...[8] یا این که: و در جمع عبادات، خصوصاً نماز که سمت جامعیت دارد و منزلهی آن در عبادات، منزله ی انسان کامل است و منزلهی اسم اعظم، بلکه خود اسم اعظم است ...[9] راز این جامعیت همان است که در حدیث پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیان شده است: «لانَّ الصلاه تسبیحٌ و تهلیلٌ و تحمیدٌ و تکبیرٌ و تمجیدٌ و تقدیسٌ و قولٌ و دعوه»[10] زیرا نماز هم تسبیح است و هم تهلیل و هم ستایش و هم تکبیر و هم تقدیس و هم گفتار است و هم خواستن. یکی دیگر از تعابیر امام ـ رحمه الله علیه ـ دربارهی نماز «معجون الهی» و «حبل متین» است. ایشان میفرمایند: اگر روزگار به عارفی ربانی مهلت دهد، میتواند تمام منازل سائرین و معارج عارفین را از منزلگاه یقظه تا اقصای منزل توحید از این معجون الهی و حبل متین بین خلق و خالق خارج کند.[11] حقیقت و واقعیت نماز از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ : مطلب اساسی در شناخت هر پدیدهای، شناخت حقیقت آن است. دربارهی نماز نیز شناخت حقیقت آن از اساسیترین اموری است که هر مسلمان باید بدان آگاه باشد. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ حقیقت نماز را «سفر»ی میداند که مبدأ آن بیت نفس و الی الله و فی الله و من الله است: از آن چه مذکور شد از سرّ صلوه که حقیقت آن عبارت است از سفر الی الله و فی الله و من الله است...[12] همچنین ایشان در این باره میفرمایند: ... و آن عبارت است از حصول معراج حقیقی و قرب معنوی و وصول به مقام فنای ذاتی که در اوضاع به سجدهی ثانیه که فنای از فنا است و در اذکار به «ایاک نعبد» که مخاطبهی حضوری است، حاصل میشود.[13] نکتهی دیگر دربارهی حقیقت نماز، این است که نماز را غیر از این ظاهر «باطنی» است؛ یعنی حقیقت نماز، همان باطن آن است: نماز بلکه جمیع عبادات را غیر از این صورت و قشر و مجاز، باطن و لُب و حقیقتی است و این از طریق عقل معلوم است و از طریق نقل، شواهد کثیره دارد.[14] در حدیثی آمده است که فردی شقی به نام «رزام مولی خالد بن عبدالله» دربارهی حدود نماز از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسش میکند. ایشان در پاسخ میفرمایند: «نماز چهار هزار حدّ دارد که تو نمیتوانی یکی از آنها را ادا کنی». حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ با بیان این حدیث، آن را دلیلی بر وجود باطن و حدود باطنی نماز میداند. و استنباط میکند که: اگر این چهار هزار حدّ که جناب صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند از حدود ظاهر و آداب صوریه بود، نمیفرمودند: تو یکی از آنها را (هم) ادا نمیکنی و وفا نمینمایی؛ زیرا که معلوم است که همه کس میتواند به آداب صوریه نماز قیام کند.[15] ایشان، تغییر حالت ائمه ـ علیهم السّلام ـ در نماز بر اثر خوف و خشیت خداوندی، دلیلی بر اثبات بعد باطنی نماز میدانند. باطن نماز نیز همانند ظاهر آن، آداب و شرایطی دارد که اقامهی آنها حقیقت نماز را محقّق میکند. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ میفرمایند: از برای نماز غیر این صورت، حقیقتی است و غیر از این ظاهر، باطنی است و همان طور که صورت آن را آداب و شرایط صوریهای است، باطن آن را نیز آداب و شرایطی است که شخص سالک باید آنها را مراعات کند.[16] مسألهی دیگر دربارهی حقیقت نماز این است که «اصل نماز، یک رکعت است» و این سفر معنوی در طی این رکعت محقّق میگردد. امام ـ رحمه الله علیه ـ میفرمایند: باید دانست که اصل صلاه، یک رکعت و بقیهی رکعات آن از فرایض و نوافل برای اتمام همان یک رکعت است.[17] سپس به بیان حدیثی از امام رضا ـ علیه السّلام ـ در این باره میپردازند. واپسین نکته دربارهی حقیقت نماز این است که بر اساس نظر امام ـ رحمه الله علیه ـ نماز اقامهی توحیدهای سهگانه (توحید ذات، افعال و صفات) است. ایشان میفرمایند: بدان که اهل معرفت، قیام را اشاره به توحید افعال دانند، چنان چه رکوع را به توحید صفات و سجود را به توحید ذات اشاره دانند.[18] از این بیان میتوان نتیجه گرفت که اقامهی نماز واقعی، اقامهی توحید واقعی است و اقامهی توحید مستلزم نفی هر چه غیر اوست، حتّی خواستههای نفسانی. از این رو، حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ پس از این که مهمترین احوال نماز را در قیام و رکوع و سجود میبینند و آن ها را مقوّم اقامهی توحید میشمارند، در ادامه میفرمایند: پس گوییم که چون صلاه معراج کمال مؤمن و مقرّب اهل تقوی است. متقوّم به دو امر است که یکی، مقدمهی دیگری است. اول، ترکیب خودبینی و خودخواهی که آن حقیقت و باطن تقوی است. [1] . آداب الصلوه، امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ ، ص 9. [2] . آداب الصلوه، ص 45. [3] . اسرار نماز یا معراج السالکین و صلوه العارفین، امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ ، ص 10. [4] . اسرار نماز، ص 17. [5] . همان، ص 7. [6] . همان، ص 6. [7] . اسرار نماز، ص 6. [8] . آداب الصلوه، ص 9. [9] . آداب الصلوه، ص 9. [10] . بحار الانوار، ج 82، روایت، 56، باب 1، ص 231. [11] . اسرار نماز، ص 57. [12] . اسرار نماز، ص 118. [13] . همان، ص 15. [14] . همان، ص 9. [15] . اسرار نماز، ص 11. [16] . آداب الصلوه، صص 55 ـ 56. [17] . اسرار نماز، ص 16. [18] . آداب الصلوه، ص 146. |
حمید گل مراد زاده- نماز و دانشگاه، ج 1، ص 349 |
فضیلت نماز جناب جعفر طیار در حرم مطهر امام رضا علیه السلام
دوّم علاّمه مجلسى نقل کرده از خطّ شیخ جلیل شیخ حسین بن عبدالصّمد والد شیخ بهایى که شیخ ابوالطّیّب حسین بن احمد فقیه رازى ره ذکر نموده که هرکس زیارت کند حضرت امام رضا یا دیگر از ائمه علیهم السلام را پس در نزد آن امام به جاى آورد نماز جعفر را براى او نوشته شود به هر رکعتى ثواب کسى که هزار حجّ و هزار عمره بجا آورده باشد و هزار بنده در راه خدا آزاد کرده باشد و هزار مرتبه به جهاد ایستاده باشد با پیغمبر مرسل و براى اوست به هر گامى که برمى دارد ثواب صد حجّ و صد عمره و صد بنده آزاد کردن در راه خداى تعالى و نوشته شود براى او صد حسنه و محو شود از او صد سیّئه و کیفیت نماز جعفر در اعمال روز جمعه گذشت. [1]
نماز جناب جعفر طیار و کیفیت آن:
و از جمله نمازها نماز جعفر بن ابى طالب(علیه السلام) است که به سندهاى بسیار معتبره وارد شده است، و افضل اوقات آن صدر نماز جمعه است، سیّد ابن طاووس به سند معتبر روایت کرده است که شخصى از حضرت صادق(علیه السلام)پرسید نماز تسبیح یعنى نماز جعفر را؟ حضرت فرمود که: «آن حبوت» یعنى بخششى بوده از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)به جعفر. پس فرمود: «حدیث کرد مرا پدرم از جدّم حضرت امام زین العابدین(علیه السلام)که چون جعفر طیّار برادر حضرت امیر المؤمنین(علیه السلام)از هجرت حبشه مراجعت نمود، در روزى آمد که فتح خیبر به دست امیر المؤمنین(علیه السلام)شده بود، حضرت رسول(صلى الله علیه وآله)به قدر مسافت یک تیر پرتاب، به استقبال او شتافت، چون جعفر نظرش بر جمال عدیم المثال آن حضرت افتاد، مشتاقانه به جانب آن حضرت دوید، حضرت او را در بر گرفت و دست در گردن او آورد و ساعتى با او سخن گفت پس برناقه عضبا سوار شد و جعفر را ردیف خود ساخت، و چون ناقه به راه افتاد حضرت فرمود که: «اى جعفر، اى برادر، مى خواهى بخشش بزرگى کنم نسبت به تو؟ مى خواهى تو را عطیه گران بهایى بدهم؟ مى خواهى تو را برگزینم؟» مردم گمان کردند که مال جزیلى از غنایم خیبر به او عطا خواهد فرمود. جعفر گفت: بلى پدر و مادرم فداى تو باد; پس حضرت نماز تسبیح را به او تعلیم فرمود»
چنان که از گزارش رجاء ابن ضحاک استفاده می شود، امام هشتم(ع) به انجام کامل نوافل یومیّه و نافله شب مداومت داشت. در گزارش دیگری از ابراهیم بن عباس چنین آمده است:
«سیره ی آن حضرت چنان بود که شب کم می خوابید و بیشتر شب را بیدار بود و به عبادت و نوافل مشغول بود.»
علاوه بر سیره ی عملی آن بزرگوار، در بیانات آن معصوم نیز سفارش فراوانی به نافله ی شب شده است.
امام رضا(ع) فرموده است:
«نماز شب، موجب خوشنودی خدا است.»
نیز فرمود:
«بر شما لازم است که در به جای آوردن نماز شب کوشا باشید. هر بنده ای در آخر شب برخیزد، و هشت رکعت نماز گزارد، سپس دو رکعت نماز شفع، و یک رکعت نماز وتر به جای آورد، و در قنوت آن هفتاد بار از خدا طلب آمرزش نماید، از عذاب قبر و آتش در پناه ایزدی قرار گیرد، و عمرش طولانی شود، و وسعت رزق یابد.»
امام رضا(ع) از پدرشان و ایشان هم از جدشان نقل فرموده اند: از امام زین العابدین(ع) سؤال شد: چرا کسانی که نماز شب می خوانند از خوشروترین مردمانند؟
حضرت در پاسخ فرمود:
«زیرا آنها با خدا خلوت کرده اند، و خداوند نیز ایشان را از نور خود پوشانده است.»
...........
اقامه ی نماز و پرداخت زکات
امام رضا (ع) میفرمایند: به پا داشتن نماز و پرداخت زکات قرین یکدیگرند و در آیات فراوانی این دو با یکدیگر ذکر شدهاند، مانند: (أَلَمْتر إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّواْ أَیْدِیَکُمْ وَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّکَاةَ) آیا ندیدى کسانى را
که به آنان گفته شد [فعلا] دست [از جنگ] بدارید و نماز را برپا کنید و زکات بدهید و (إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّکَاةَ) مساجد خدا را تنها کسانى آباد مىکنند که به خدا و
روز بازپسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده و (وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا) و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته و تا زندهام به نماز و زکات سفارش کرده است.
تقرب به خدا= دوستی با اهل بیت
اقرار به مودت و دوستی، زمانی صادقانه است که اقرار کننده به خواسته های محبوب خویش توجه کند، و اندیشه ی دغدقه ی اوامر او را در سر داشته باشد. این حب و دوستی زمانی به اثبات می رسد که فرد علایق و خوشی های خود را در راه محبوب فدا کند، تا او را راضی کند و دلش را به دست آورد.
حال کسی که اقرار می کند خدای خالق خود را دوست دارد، بایست در صدق ادعای خویش تلاش کند.
خدا می فرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.
ای کسانی که ایمان آورده اید ، از خداوند پروا کنید و ( برای تقرّب ) به سوی او ( از مقرّبان درگاهش و از عمل های صالح ) وسیله بجویید و در راه او جهاد کنید ، شاید رستگار گردید.
شکی نیست که وجود فرائض از وسایل نافذ تقرب انسان به خداست.
حضرت امیر(سلام خدابر او) درباره ی وسیله ی تقرب می فرماید: « برترین وسایلی که متوسلان به وسیله آن به خدای سبحان نزدیک می شوند:
ایمان به خدای یگانه و پیامبر او. اقرار به یگانگی خدا با گفتن « لااله الا الله» که برای بندگان فطری است، خواندن نماز که رکن دین می باشد ، ادای زکات که فریضه الهی است ، روزه ماه رمضان که سپری ست از آتش، حج خانه خدا وعمره آن ، که پریشانی و فقر را می برد وگناه را پاک می سازند ، صله ی رحم که مایه ی افزایش مال وعمر است . صدقه ی آشکار که از مرگ بد ، جلوگیری می نماید وکارهای نیک انسان را از ابتلا ذلت وخواری ، باز می دارد.
اینترنت ملی
فیسبوک سیاه، دام جدید هکرها
شهادت علی اصغر حسین(علیه السلام)
سیر نمایشگاهی حجاب
تجربه ای زیبا با وبگردی در وبلاگستان امام صادق(ع)
شمر امروز
من یک بسیجیم
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1(سری دوم)
سیر نمایشگاهی حجاب در بیانات مقام معظم رهبری
سیر نمایشگاهی بیانات رهبری در رایطه با حجاب
به عمل کار برآید به اشک ریختن نیست
حماسه «نهم دی ماه» در کلام حضرت آیتالله خامنهای
اعجاز قرآن ، قسم به انجیر و زیتون ...
دیدار اعضای مجمع خیرین سلامت کشور با رهبر انقلاب
مجموعه چندرسانهای: «بیخواص»
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 664793
کل یاداشته ها : 462